(Minghui.org) شَن تمرینکنندهای مسن است که اخیراً دچار کارمای بیماری جدی شده است. او نمیتواند چیزی بخورد، اغلب خسته است و اغلب استفراغ میکند. نگاه بهدرون و فرستادن افکار درست تغییری در وضعیت او ایجاد نکرده است.
او تا بهحال کمکهای بسیاری به فعالیتهای دافای محلیمان کرده است و متحمل سختیهای زیادی شده است. دیدن او در آن وضعیت مرا ناراحت میکرد، سپس فکری در ذهنم ظاهر شد: «آیا میتوانم مقداری از گناهان او را تحمل کنم؟ حتی اگر فقط مقدار کمی باشد، ممکن است به او در پشت سرگذاشتن این مشکل کمک کند. چطور میتوانم او را در تحمل چنین رنجی آنجا رها کنم؟»
سپس فکر دیگری داشتم: «شاید این به او کمکی نکند، اما فقط به تزکیه خودم آسیب بزند.» استاد در جوآن فالون بیان کردند:
«اگر ماده سفید خودتان مصرف شود، میتوانید ماده سیاه خود را از طریق تحمل سختیها به ماده سفید تبدیل کنید. اگر هنوز هم کافی نباشد، میتوانید گونگ خود را از طریق تحمل گناهان اعضای خانواده یا دوستان خوبتان که تزکیه نمیکنند افزایش دهید. این فقط برای افرادی بهکار میرود که تا سطح بینهایت بالایی تزکیه کردهاند. وقتی شخصی معمولی تزکیه میکند نباید درباره تحمل کردن گناهان اعضای خانوادهاش فکر کند، زیرا با چنان کارمای بیاندازه بزرگی، یک شخص عادی نمیتواند در تزکیه موفق شود. آنچه را که اینجا درباره آن صحبت میکنم اصول سطوح مختلف هستند.»
از خود پرسیدم: «آیا من تزکیهکنندهای هستم که به سطح بسیار بالایی رسیدهام؟» اگر نه، درخواست تحمل کارما برای تمرینکننده دیگری ممکن است مرا نابود کند. اگر به سطح بسیار بالایی رسیدهام، چه مقدار کارما باید برای او تحمل کنم؟ علاوه بر این، انگیزه من چیست؟ آیا این فکری خودخواهانه است یا بهدلیل وابستگی احساسیام به یک همتمرینکننده است؟ درباره آن بسیار فکر کردم، اما هنوز نمیدانستم باید چهکار کنم.
به خانه شَن رفتم. دو تمرینکننده دیگر نیز آنجا بودند. یکی از آنها گفت: «زمانیکه در حال فرستادن افکار درست بودم و سعی میکردم به نابود کردن شیطانی که در حال مداخله با شَن بود کمک کنم، صدایی به من گفت: "آیا واقعاً گناهان او را تحمل میکنی؟" گفتم: "نه، تحمل نمیکنم. تو با او مداخله کردهای و این گناه تو است. چرا گناهانش را تحمل کنم؟"»
آن تمرینکننده دیگر گفت: «زمانیکه درحال فرستادن افکار درست بودم، صدایی از من نیز پرسید که آیا گناهان شَن را تحمل میکنم یا نه. گفتم: "تحمل نخواهم کرد. تو درحال آزار و شکنجه مریدان دافا بودهای. این گناه بزرگی است که باید توسط تو تحمل شود. یک مرید دافا باید مسیر نظم و ترتیب داده شده توسط استاد را بپیماید."»
سپس همسر آقای شَن که او نیز یک تمرینکننده است، گفت: «چند روز پیش، شَن درد بسیار زیادی داشت. بنابراین فکر کردم که میتوانم مقداری از گناهانش را تحمل کنم بهطوری که بتواند این سختی را پشت سر بگذارد. اما بسیار ناخوش شدم و تمام روز را در تخت بودم، درحالیکه تب داشتم و استفراغ میکردم. فهمیدم که فکرم اشتباه است و از استاد خواهش کردم مرا ببخشند.»
از طریق تبادل تجربه متوجه شدیم که این مسئلهای جدی است و اینکه یک تزکیهکننده نباید چنین افکاری داشته باشد. نظم و ترتیبهای استاد برای هر تزکیهکننده بسیار دقیق و مفصل است. استاد دقیقاً میدانند که هر کدام از ما چه آزمونهایی را باید پشتسر بگذاریم و چهزمانی باید آنها را تجربه کنیم. ما نمیتوانیم با تصورات بشریمان با نظم و ترتیبات استاد مداخله کنیم.
استاد بیان کردند: «برای شما سخت است که حتی فقط آنچه که [کارمای] خودتان است را تحمل کنید، چه رسد به تحمل چیزها برای دیگران.» («آموزش و تشریح فا درکنفرانس فا در متروپولیتن نیویورک»)
از فای استاد آموختهایم که فقط استاد میتوانند و هیچ کسی جز استاد نمیتواند کارما را برای تزکیهکنندگان تحمل کند. ما نیاز به استاد داریم تا کارمایمان را ازبین ببرند. چطور میتوانیم گناهان دیگران را تحمل کنیم؟ زمانی که همتمرینکنندگان مورد مداخله قرار میگیرند، میتوانیم با نگاه بهدرون برای یافتن شکافها به آنها کمک کنیم بهطوری که بتوانند در تزکیه رشد کنند. همچنین میتوانیم با فرستادن افکار درست بهمنظور نفی این آزار و شکنجه به آنها کمک کنیم.
اما ما نباید به تحمل کردن کارمای آنها فکر کنیم. اگرچه بهنظر میرسد که این چیز خوبی برای آن همتمرینکننده باشد، اما چنین فکری نشاندهنده قلبی است که درطلب چیزی است. نیروهای کهن بهراحتی میتوانند از این شکاف سوء استفاده کنند و مشکلات بزرگتری برای ما بهوجود خواهند آورد.
مطالب بالا درکهای من هستند. لطفاً اگر هر چیز اشتباهی وجود دارد، با نیکخواهی مرا اصلاح کنید.