(Minghui.org) قبل از اینکه تمرینکننده فالون دافا شوم در زندگیام فردی پشتکار نبودم و متزلزل بودم. بااینحال، اکنون کسب و کاری را اداره میکنم و اوقاتی را برای اعتباربخشی به فا در اختیار دارم. هدفم بهعنوان یک تمرینکننده این است که از وابستگیها رهایی یابم و درنتیجه شینشینگ خود را ارتقا دهم.
پس از شروع آزار و اذیت فالون دافا در تاریخ ۲۰ ژوئیه سال ۱۹۹۹، شغلم را از دست دادم. در اندک زمانی پس از آن، سه شغل موقت را بهخاطر ورشکستهشدن صاحبان آن کسب و کار از دست دادم.
شوهرم پیشنهاد کرد که خودمان کسب و کاری را راهاندازی کنیم که باعث میشود ساعات کاری ما بیشتر قابل تنظیم باشد. اعتمادبهنفس چندانی نداشتم و فکر میکردم که قادر به اداره یک کسب و کار نیستم. اما، شوهرم مرا تشویق کرد و موضوع را بر اساس فا مورد بحث و گفتگو قرار دادیم.
درنهایت، مکانی را اجاره کردیم و من در آغاز بسیار نگران بودم. نگرانی ما بیشتر درخصوص پرداخت اجاره و سایر هزینهها بود. خیلی زود متوجه شدم که این افکار درست نیستند. فا را بهطور جدی مطالعه کرده و وابستگی به منفعتطلبی و نگرانی را رها کردم. فهمیدم که هدفم این نبود که کسب و کاری را اداره کنم، بلکه برای این بود که درحالیکه تزکیه میکنم به حداکثر شکل ممکن خودم را با شیوه مردم عادی وفق دهم.
تأمین زندگی همتمرینکنندگان از طریق استخدام آنها
بلافاصله پس از شروع کسب و کارمان مطلع شدیم که فروشگاهی که اجاره کردیم، طی سالهای گذشته در اختیار چندین مالک دیگر نیز بوده است و همه آنها را در این مکان با شکست مواجه شده بودند. برخی از افراد حتی به ما میخندیدند و در انتظار ورشکستگی ما بودند.
در این محیط پیچیده، با مطالعه فا آرام شدیم. به رابطه بین از دست دادن و بهدست آوردن و کسب رحمت از طریق فضیلت در دنیای بشری پی بردیم. این موضوع باعث شد رفتاری آرام و صلحآمیز داشته باشیم و کسب و کار ما بهخوبی انجام شود. مردم ما را مورد تحسین قرار دادند.
وقتی کسب و کار ما بهخوبی پیشرفت کرد، برخی از تمرینکنندگان بیکار درخواست کردند آنها را استخدام کنیم. این پاداش دیگری بود، بهخاطر اینکه میتوانستیم به همتمرینکنندگان کمک کنیم. بنابراین چند مکان دیگر را اجاره کرده و طی چند سال بسیاری از همتمرینکنندگان را استخدام کردیم.
برخی از تمرینکنندگان تحت آزار و شکنجه قرار گرفته بودند و دیگر بهخوبی تزکیه نمیکردند. برخی از تمرینکنندگان جدید بودند و برخی درحالیکه مشغول کار در فروشگاههای ما بودند، تزکیه در دافا را آغاز کردند.
ایجاد محیطی برای تزکیه
همه ما در تزکیه رشد کردیم. سپاسگزار استاد بودیم از اینکه چنین محیط تزکیه بسیار خوبی را برای ما فراهم کردند. به نظر میرسد انگار بسیاری از مسائل به طور تصادفی اتفاق افتادند. با نگاهی به گذشته، متوجه میشوم که هر آنچه را که اتفاق افتاد بهخوبی نظم و ترتیب داده شد و نیکخواهی و شفقت استاد را نشان میدهند.
سوءتفاهمها، درگیریها و وابستگیها بهناچار وجود دارند و باید حل و فصل شوند.
در مواجهه با شک و تردید و سوءتفاهم ازسوی همتمرینکنندگان، به درون نگاه کردم و وابستگیهایی از قبیل منفعتطلبی، متکی بودن، شاکیبودن و نارضایتیها را در خودم کشف کردم. سعی کردم شرایط را درک کنم و خودم را با آنها وفق دهم. از طریق تزکیه بهطور جدی، خرد، شفقت و قدرت ارادهام رشد کردند.
گرچه وضعیت بازار متغیر بود و بسیاری از صاحبان کسب و کار از وضعیت ضعیف بازار ناراضی بودند، اما کسب و کار ما بهخوبی رونق پیدا کرد. اطمینان دارم که این موضوع مظهر قدرت الهی دافا است.
با وجود آزار و شکنجه مداوم، حدود ۱۰ تمرینکننده به فروشگاه ما میآمدند و با هم تبادل تجربه میکردیم. هر گونه مشکلی بهسرعت حل و فصل میشد.
تمرینکنندهای به من گفت که هر وقت از کنار یکی از فروشگاههای ما میگذرد تشویق میشود و اعتمادبهنفس بیشتری در تزکیه پیدا میکند. اما، باید از همتمرینکنندگان بخواهیم که بهخاطر مسائل امنیتی، وقتی مقابل فروشگاههای ما توقف میکنند مراقب باشند.
تمرینکنندگان شاغل در فروشگاه ما یک گروه مطالعه فا تشیکل دادند. به مدت چند سال، مطالعه فا را ادامه دادیم. مطالب روشنگری حقیقت درباره دافا تهیه کردیم، از جمله اطلاعیه، سیدی، یادبودهای دافا و اسکناسهایی که پیامهای دافا را دارند.
در طول روز و شب مطالب دافا را توزیع میکردیم. در میان فروشگاههای ما درخصوص دادن اسکناسها با پیامهای دافا مراقب بودیم. با مشتریان و خریداران درباره دافا و آزار و شکنجه صحبت میکردیم. و به آنها میگفتیم که باید از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) و سازمانهای وابسته به آن کنارهگیری کنند، بهخاطر اینکه اگر حزب سقوط کند، بهعنوان یکی از اعضای حزب به همان سرنوشت حزب دچار میشوند. زندگی من به فا اختصاص داده شده است و هیچچیز نمیتواند مرا متوقف کند.
فرستادن افکار درست در مواجهه با مشکلات
صاحب یکی از فروشگاهها در نظر داشت که قرارداد اجاره ما را تجدید نکند تا خودش از آن استفاده کند. دراینصورت سه نفر از تمرینکنندگان شغل و محیط تزکیه خوب خود از دست میدادند.
بنابراین افکار درست فرستادیم: «مسیری را که استاد برای ما نظم و ترتیب دادند دنبال میکنیم. این محیط برای ما مهیا شد تا به دافا اعتبار بخشیم. مجاز نیستیم بهسادگی آن را از بین ببریم. هر عامل شیطانی که صاحب این مغازه را تحت تأثیر قرار میدهد نابود میکنیم. همه چیز به استاد بستگی دارد!»
درک کردم که استاد این توانایی را به من دادند تا با راهاندازی این کسب و کار بتوانم به فا اعتبار بخشم. مسئول بودم تا با استفاده از آن، محیط تزکیه خوبی برای همتمرینکنندگان فراهم کنم. مالک فروشگاه تصمیم به تجدید قرارداد با ما گرفت و گفت که تا زمانی که بخواهیم، میتوانیم ملک مذکو را اجاره کنیم. متشکریم استاد.
میدانم که هنوز هم از الزمات فا بسیار فاصله دارم. باید به مطالعه فا ادامه دهم و معنای واقعی زندگی را به خاطر داشته باشم. در انجام تمام آنچه استاد برای تمرینکنندگان لازم میدانند، یعنی مطالعه فا، فرستادن افکار درست و صحبت با مردم درباره دافا و آزار و شکنجه، بهخوبی سخت کار کنم.