( این مقاله در تاریخ ۲ فوریه ۲۰۰۴ منتشر شده است و اخیراً ترجمه و در سایت فارسی قرار گرفته است.)
(Minghui.org) همه مریدان دافا میدانند همانطور که مردم امروز در خم رنگرزی بزرگ جامعه مدرن، بیهدف در حال حرکت هستند، استاندارد تفکرشان نسبت به استانداردی که موجودات خدایی مدتها پیش برای بشر بنا نهادند، منحرف شده است. از این رو اگر شخصی بخواهد تزکیه کند، استاد ابتدا باید نام آن شخص را از فهرست جهنم حذف کنند. پس از آن، فرد میتواند بهعنوان یک بشر بر اساس استانداردی که موجودات خدایی برای بشر بنا نهادند، رفتاری را به شیوهای درست و با وقار آغاز کند. سپس آن شخص در میان مردم گام به گام پیش میرود که انسان خوبی شود تا جایی که حتی در تمام زمینهها انسان بهتری شود تا اینکه بتواند بهطور کامل از بشریت فراتر برود و به یک بودا، دائو یا خدای قلمرو بالاتر تبدیل شود.
از زمان آغاز گسترش دافا در جهان بشری ۱۲ سال گذشته است و آخرین مرحله اصلاح فا به مرحله نهایی رسیده است. هنوز چند تمرینکننده معدود هستند که بهشدت به انحراف رفتهاند، زمان زیادی است که استاندارد افکار و کردار مردم امروز در روابطشان با افراد جنس مخالف به انحطاط رفته است و آنها هنوز هم خود را مریدان دافا مینامند. اگر این افراد بیدار نشوند و برای جبران اشتباهاتشان هرکاری که را که از دستشان برمیآید انجام ندهند، فرصت تقدیر نهاییشان را از دست میدهند.
در آوریل سال ۲۰۰۳، در طول تشریح فا در کنفرانس فای متروپولیتن نیویورک، استاد برای اولین بار به سؤالی درباره مسئله رابطه نامشروع بین زن و مرد پاسخ دادند. مسئلهای مانند این قرار است چیزی باشد که وقتی شخص، تازه میخواهد تزکیه را شروع کند باید به آن رسیدگی کند، نه اینکه موضوعی باشد که درمیان تزکیهکنندگان دافا وجود داشته باشد. در گذشته، در جامعۀ تزکیهکنندگان، چه مدرسه بودا، مدرسه دائو و یا روشهای غیرمعمولی، اجازه داده نمیشد چنین مشکلی وجود داشته باشد. اگر کسی جرئت میکرد قانون شکنی کند، بهعنوان شخصی رذل و منفور محسوب میشد و برای همیشه از آن مدرسۀ تزکیه اخراج میشد. اما در طول کنفرانس فای متروپولیتن نیویورک در سال گذشته، استاد آنهایی را که درخصوص روابطشان با افراد جنس مخالف هنوز هم دچار اشتباهات میشوند، بهشدت مورد سرزنش قرار دادند و بیان کردند که آن افراد کارهایی انجام میدهند که «آنها را حتی سزاوار عنوان «شاگرد دافا» نمیسازد! آنها حتی سزاوار نام «بشر» نیز نیستند و در عین حال هنوز هم خود را «مریدان دافا» مینامند.» استاد هنوز هم مکرراً تکرار میکنند که امیدوارند آن افراد برای رشد و بهبود تلاش کنند و استاد را وادار نکنند که آنها را رها کنند.
نیکخواهی استاد در نجات همۀ موجودات ذیشعور همه را عمیقاً تحت تأثیر قرار داده است. در آن زمان، مردمی که این مشکلات را داشتند همه بهشدت تکان خوردند و مصمم شدند که خودشان را اصلاح کنند. تقریباً یک سال گذشته است، هنوز برخی از افراد برای اینکه خودشان را اصلاح کنند تمایل شدیدی ندارند. برخی از افراد هنوز هم با خودشان درگیر هستند و عقب و جلو میروند. و برخی از مردم هنوز هم تلاش میکنند تا توجیه و بهانهای برای خودشان پیدا کنند. چنین افرادی که معنای واقعی احترام به خود و ارزش خود را نمیدانند در حال حاضر، هم در داخل و هم در خارج از سرزمین اصلی چین وجود دارند. گرچه تعداد آنها بسیار کم است، اما هنوز در حال لکهدار کردن شهرت دافا هستند و تأثیر بسیار بدی دارند. در واقع زمانی که نوبت به اشتباه در روابط بین افراد جنس مخالف میرسد، حتی در جامعه بشری که در آن اخلاقیات بهشدت به انحطاط رفته است، هنوز هم مردم عادی به آن به دیده تحقیر مینگرند، مردمی که اصرار دارند بهشیوهای درست عمل کنند و خودشان را بهخوبی اداره کنند. مریدان دافای واقعی حتی کمتر سزاوار چشم پوشی از آن افکار و اعمال کثیف هستند. نیروهای کهن افرادی را که دچار این نوع مشکل هستند، رها نمیکنند. زیرا بزرگترین بهانه را برای «آزمایش» آنها پیدا کردهاند.
در محیط سرزمین اصلی چین که آزار و اذیت در آن هنوز ادامه دارد، افراد معدودی که در دسته فوق قرار میگیرند باعث آسیب بسیار جدی به شرایط محلیشان شدهاند. بهعنوان مثال، هنگامی که تعداد کمی از این افراد معدود در یک محل معین در استان لیائونینگ این وضعیت را ایجاد کردند، افراد درگیر و سایر افرادی که در اطراف آنها بودند، نتوانستند از منظر تزکیه اصلاح فا بهشیوهای مناسب درک روشنی درباره این موضوع بدست آورند و اختلافات زیادی را ایجاد کردند که منجر به انواع صدمه و آسیب به فعالیتهای روشنگری حقیقت محلی شد. اعضای یک گروه خاص در شهر مجاور نیز با افرادی که روابط نامشروع داشتند، مشکلاتی داشتند که منجر به اختلافات شینشیگنی مستمر شد. این اختلافات بسیار بزرگ شدند، تا حدی که اعضای گروه توسط پلیس بازداشت شدند. افرادی که دافا را مورد آزار و اذیت قرار میدادند نیز از آن بهعنوان بهانهای برای افترا به دافا استفاده کردند. شرایط مشابهی نیز در منطقهای اطراف بنشی اتفاق افتاد که منجر به بازداشت اکثریت مطلق تمرینکنندگان محلی شد. چند ماه قبل تمرینکنندگان بنشی توانستند فعالیتهایشان برای تولید مطالب روشنگری حقیقت و نیز کار روشنگری حقیقت را از نو شروع کنند. علاوه بر این، بهدلیل ضعف شینشینگشان نتوانسته بودند به استاندارد اولیه یک تزکیهکننده برسند، آنهایی که با روابط بین افراد جنس مخالف مسئله دارند معمولاً تا اندازهای به شهرت و منافع شخصی نیز وابستگی دارند و تمایل به خود محوری دارند. نوبت به خرج کردن پول و یا سرمایه که میرسد نیز، آنها اغلب خودخواه و ولخرج هستند.
چنین افراد معدودی در سرزمین اصلی چین در خارج از مکانهای تولید مطالب روشنگری حقیقت نیز هستند. آنها همچنین در خارج از سرزمین اصلی چین نیز هستند. هرچند آنها باعث نمیشوند به بسیاری از مریدان دافا و حتی مردم جهان آسیب مستقیمی وارد شود اما ماهیت رفتارشان با شیوهای که آنها در مکانهای تولید مطالب عمل میکنند، یکسان است. همه آنها مقادیر بسیار زیادی کارما برای خودشان جمع میکنند. در همان زمان، آنها شهرت مریدان دافا را لکهدار میکنند و اعمالشان توهینی به دافا است. هرچند خودشان را در میان مریدان دافا قرار میدهند اما نمیتوانند به شیوهای که مریدان دافا به فا اعتبار میبخشند این کار را انجام دهند. آنها با این موضوع مواجه میشوند که آیا میتوانند مسئول حیاتهای خودشان باشند یا نه.
تزکیه داوطلبانه است. در اینجا نمیخواهیم به آنهایی که نمیخواهند خود را اصلاح کنند و یا میگویند که میخواهند خود را اصلاح کنند اما هنوز هم دنبال بهانهای هستند تا خودشان را اصلاح نکنند، چیزی بیشتری بگوییم. میخواهیم چند کلمه به آنهایی بگوییم که تمایل واقعی برای اصلاح خودشان دارند اما با موانع بسیار قوی روبرو هستند.
اول اینکه، هر فرد که میخواهد خودش را اصلاح کند و تصمیم به انجام این کار میگیرد با هشدار جدی و خیرخواهی بی حد و حصر استاد مواجه میشود. اما بهمنظور حل واقعی مشکل، این فرد نه تنها باید بداند که آن الزامی از سوی استاد است، همچنین باید تمام آموزههای مربوطه از استاد را از بر کند و آنها را در قلبش جای دهد و واقعاً متوجه شود که چرا استاد چنین الزاماتی را از منظر اصول فا قرار دادهاند. فقط در آن صورت، میتواند بهطور کامل خود را اصلاح کند. در صورت لزوم، یک فرد وقتی روی از بین بردن عقاید و تصورات بشری منحرف و کارمای فکریاش تمرکز میکند، باید مکرراً افکار درست بیشتری نیز بفرستد تا خودش را پاک کند.
دوم اینکه، باید آموزههای مربوطه استاد را درباره اینکه چگونه بهعنوان بشر رفتار کنیم و استاندارد برای تزکیهکننده را مطالعه کند.
در «سخنرانی فا در جشن فانوس در کنفرانس فای غرب ایالات متحده در سال ۲۰۰۳ » استاد بیان کردند:
«در واقع، اگر برای اصلاح- فا نبود، نژاد بشر امروزی مدتها پیش نابود شده بود. استاندارد تفکر نژاد بشر همین حالا هم در سطحی پایینتر از جهنم است.»
چرا استاد بیان میکنند که، «استاندارد تفکر نژاد بشر همین حالا هم در سطحی پایینتر از جهنم است؟» اگر شخصی که میخواهد خودش را اصلاح کند نمیتواند به این سؤال پاسخ دهد، او باید درس استاندارد اخلاقی بشر را درک کند. زیرا تزکیه از فرد خوبی بودن در میان مردم عادی آغاز میشود. اما «شخص خوب» بودن با استانداردهای اخلاقی بشر مدرن تعیین نمیشود. آن توسط استانداردی که توسط موجودات خدایی بنا نهاده شده تعیین میشود. اگر شخصی همچنان به اشتباه به استانداردی که پایینتر از بشر است بهعنوان استاندارد بشری نگاه میکند، او خود را در قلمرویی پایینتر از قلمروی بشری، عقب نگه میدارد. اگر فرد هنگام «آشکار شدن بزرگ حقیقت» بیدار شود، در آن هنگام بیش از حد دیر خواهد بود.
وقتی نوبت به روابط بین افراد جنس مخالف میرسد، آنهایی که قانون را میشکنند اغلب فکر میکنند مردم در جامعه امروز «همه به همین شکل رفتار میکنند» و در مقایسه با بسیاری از مردم، آنها بسیار خوب عمل میکنند. آیا این همان چیزی نیست که استاد در جوآن فالون اشاره کردند:
«وقتی بعضی از مردم کارهای بدی انجام میدهند و شما به آنها میگویید که کار بدی انجام میدهند، حرفتان را باور نمیکنند، واقعاً باور نمیکنند که درحال انجام کاری اشتباه هستند. بعضی از مردم، خود را با استاندارد اخلاقی منحط میسنجند و فکر میکنند که بهتر از دیگران هستند. این بدین دلیل است که حتی استاندارد سنجیدن تغییر کرده است.»
در اینجا، استاد در جوآن فالون به وضوح اشاره میکنند:
«اما مهم نیست استاندارد اخلاقی بشریت چگونه تغییر کرده است، سرشت جهان تغییر نمیکند و آن تنها استانداردی است که تعیین میکند چه کسی خوب یا چه کسی بد است. بنابراین برای اینکه یک تزکیهکننده باشید، برای رشد خود، باید سرشت جهان را بهعنوان راهنما برگزینید. نمیتوانید بر طبق استانداردهای مردم عادی رفتار کنید. اگر میخواهید به خودِ واقعی اولیهتان برگردید، اگر میخواهید بهوسیلهی تزکیه سطحتان را بالا ببرید، مجبورید با این استاندارد زندگی کنید.»
تزکیه بستگی به تلاشخود فرد دارد. اگر شخصی واقعاً بخواهد تزکیه کند، او باید پیشقدم شود و خودش را ملزم کند که کارها را با توجه به آموزههای استاد انجام دهد و جذب دافا شود.
استاندارد اخلاقی بشر مدرن بسیار به انحطاط رفته است. بهخاطر اینکه افرادی که سقوط کردهاند و در کنار بشر مدرن قرار گرفتهاند مدام این را میبینند، از آن آگاه نیستند. در واقع حتی در معمولیترین مقایسه نسبت به آنچه در گذشته رخ میداد، او میبیند که چقدر استاندارد اخلاقی بشر سقوط کرده است. چیزهایی که مردم در گذشته بهعنوان جرم و اعمال بسیار شرمآور در نظر میگرفتند در حال حاضر بهعنوان چیزهایی محسوب میشود که لذت بسیار زیادی دارد و بسیار مد روز است. بهعنوان مثال، وقتی نوبت به افراد جنس مخالف میرسد، مردم مدرن معمولاً تأکید خود را روی ظاهر و جاذبه جنسی میگذارند و شخصیت و خویشتنداری را سبک میگیرند. رابطه آنها با افراد جنس مخالف به اندازه خوردن غذا یا نوشیدن آب، معمولی و عادی است. آنها بهمنظور برآورده کردن شهوتشان بیشرمانه عمل میکنند و حتی افرادی هستند که به فعالیتهای همجنسگرایی مشغولند. اما مردم در گذشته چه نوع استاندارد اخلاقی را در رابطه با افراد جنس مخالف به کار میبردند؟ مردم چین باستان تأکید داشتند که افراد جنس مخالف نباید یکدیگر را لمس کنند. آنها فکر میکردند کسانی که سعی میکردند از جذابیت جنسی بهمنظور جلب توجه استفاده کنند، بوالهوس بودند و خوددار نبودند. حتی یک زن و شوهر باید «به یکدیگر مانند مهمانی ارجمند احترام بگذارند و مانند دوست با هم رفتار کنند.» آنها «بازیهای جنسی» را «مایه شرم یک زن و شوهر» در نظر میگرفتند. موارد فوق تنها چند نمونه هستند.
هنگامی که نوبت به رابطه زناشویی میرسد، مردم مدرن جهان به احساسات زن و شوهر نسبت به یکدیگر بهعنوان کلیدی برای حفظ و بقای ازدواج نگاه میکنند. برخی از افراد احساس میکنند هنگامی که پای شخص دیگری بهمیان میآید، طلاق گرفتن هیچ مشکلی ندارد. با این حال در کتاب انجیل به مردم گفته شده که خدا خالق بشر است و هنگامی که مرد و زنی با هم ازدواج میکنند، یکی میشوند. زمانی که خدا نظم و ترتیبی میدهد که دو نفر زن و شوهر باشند، آنها نمیتوانند هر یک برای خود راه جداگانهای را درپیش بگیرد. هر مردی که همسرش را طلاق میدهد و با شخص دیگری ازدواج میکند مرتکب زنا شده و همسرش را ناامید و دلسرد کرده است. اگر زنی شوهرش را رها کند و با مرد دیگری ازدواج کند، او نیز مرتکب زنا شده است. داشتن فعالیتهای جنسی بدون قید و بند (از جمله فعالیتهای جنسی قبل از ازدواج) نیز اکیداً ممنوع و منفور خدا است. یهوه به مردان گفت که نمیتوانند همسرانشان را رها کنند مگر اینکه آنها فاسق باشند. فرهنگ کهن شرقی که از سوی موجودات خدایی آمده، معتقد است که ازدواج ناموفق ناشی از کارمای دوطرف است. بهجای پیدا کردن بهانه برای دور شدن از یکدیگر، دو نفر باید بدهی کارماییشان را که مربوط به قبل است، از طریق اختلافات و تضادهای ایجاد شده در ازدواجشان بپردازند. از این رو، میتوانیم ببینیم که «ناسازگاری عاطفی» بهانهای برای طلاق نبوده و چیزی نیست که توسط خدایان قابل اغماض باشد.
از آنجا که برای ازدواج مراسمی باید برگزار شود، استاد در سخنرانی فای خود درکنفرانس فای ساحل شرق ایالات متحده در ماه مارس سال ۱۹۹۹ اشاره کردند:
«در گذشته، در چین، وقتی مردم ازدواج میکردند، میبایستی تأیید آسمان و زمین را میگرفتند. به همین دلیل بود که ازدواج، «تعظیم به آسمان و زمین» نامیده میشد. آنها میبایستی توافق والدین را میگرفتند، باید به والدین تعظیم میکردند. در جوامع غربی، میبایست آن توسط لرد یا خدا پذیرفته میشد. ازاینرو به کلیسا میرفتند و در برابر لرد پیمان میبستند. لرد یا خدا شاهد شما میبود، به یکی شدن شما گواهی میداد. در جوامع امروزۀ غربی، این هنجارها ازبین رفته است. بدون هیچ مراسمی، دو نفر با هم میروند. بدون هیچ محدودیتی، وقتی شاد هستند، با هم هستند، اگر شاد نباشند، یک نفر میتواند شریک دیگری پیدا کند. این غیرقابل قبول است. بهعنوان شاگردان دافا، حداقل باید کمی از این اصول را درک کنید. آزادی جنسی در غرب، مقدار عظیمی کارما ایجاد کرده است. به نظرم افرادی که از شرق میآیند حتی بدتر هستند. باید به این موضوعات توجه کنید. برای انسانها میتوان گفت که آنها سقوط کردهاند، اما اگر تزکیهکنندگان حتی از مردم عادی بدتر عمل کنند، آیا یک مشکل نیست؟ حداقل بگذارید جامعۀ مردم عادی شما را یک زن و شوهر قانونی درنظر بگیرد.»
از این رو، میتوان دید که مراسم رسمی با معنای درونی و باطنی ازدواج مرتبط است و بهعنوان چیزی است که توسط موجودات خدایی اعطا شده است.
ما میخواهم روی نکته قبلی تأکید کنیم. به آنهایی که هنوز هم در این آشفتگی هستند، وقتی نوبت به روابطشان با افراد جنس مخالف میرسد در برابر موجودات خدایی مرتکب خطا میشوند، این یک هشدار جدی است: نیکخواهی و شأن و احترام دافا در کنار هم هستند و هر فرد، خودش آیندهاش را انتخاب میکند. اگر شما هنوز هم ارزش خیرخواهی استاد را نمیدانید، هنگام برملا شدن بزرگ حقیقت و از دست دادن فرصت تقدیریتان، در موقعیتی قرار خواهید گرفت که خودتان برای خود انتخاب کردید، موقعیتی که پایینتر از سطح موجودات بشری است. تأسف بیپایان و پرداخت بدهی چیزی است که در آینده انتطارش را میکشید. آیا واقعاً میخواهید به خاطر مقدار کمی از چیزی که در این دنیای بشری فاسد، بهاصطلاح «لذت» نامیده میشود، آینده ابدیتان و همه موجودات ذیشعوری را که به شما متکی هستند از دست بدهید؟
۲۶ ژانویه ۲۰۰۴