(Minghui.org) طبق تعالیم استاد، میدانیم که اصلاح فا آنقدر تمدید شده تا ما بتوانیم تزکیه کنیم و موجودات ذیشعور را نجات دهیم. اما برخی از تمرینکنندگان به این موضوع بهروشنی آگاه نیستند و به استفادۀ مناسب از زمان یا پول توجه کافی نمیکنند.
بسیاری از تمرینکنندگان اکنون بازنشسته شدهاند و مستمری دریافت میکنند. آنها زمان آزاد زیاد و یک درآمد ثابت دارند و از اینرو نجات موجودات ذیشعور و اعتباربخشی به فا باید برای آنها آسان باشد. اما، فرزندانشان در حال حاضر آمادۀ ازدواج هستند و هزینههای عروسی دلهرهآور، که معمولاً از دهها هزار تا صدها هزار یوان متغیر هستند، بار مالی را بر دوش آنها تحمیل میکند.
بهدلیل آزار و شکنجه حقوق و مستمری برخی از تمرینکنندگان کاهش یافته است. پس استطاعت پرداخت این هزینههای بالای عروسی را ندارند. آنها پس از بازنشستگی نیز به کار ادامه میدهند، انجام کارهای خانه، کار برای شرکتهای خصوصی، یا کسب و کار خود را شروع میکنند. در حالی که این شغلها به آنها کمک مالی میکند اما زمان زیادی را نیز از آنها میگیرد که میتواند صرف نجات مردم شود.
در زیر سه نمونه مربوط به این موضوع را ارائه میکنیم:
از خانه تا هزینه عروسی
تمرینکنندۀ «الف» حقوق بازنشستگی زیادی ندارد. پس از بازنشستگیاش چندین سال بهشدت کار کرد تا پول کافی برای خرید یک آپارتمان را تهیه کند. تمرینکنندگان دیگر به او یادآور شدند که استاد برای ما بسیار زیاد تحمل کردهاند تا بتوانیم مردم را نجات دهیم، این تمرینکننده پذیرفت و گفت که پس از خرید آپارتمان، دیگر کار نمیکند و تمام توجهاش را روی نجات موجودات ذیشعور میگذارد.
اما اوضاع طبق برنامه پیش نرفت. پس از پرداخت برای آپارتمان، هردو فرزندش تصمیم به ازدواج گرفتند. بنابراین او باید به تلاشش ادامه میداد تا هزینه عروسی آنها را تأمین کند.
اخیراً تمرینکنندۀ الف بازداشت شد. تحت فشار، اظهارنامهای را نوشت و در آن متذکر شد که تمرین را رها میکند. اگر چه بعد از آن بیانیهای رسمی در مینگهویی منتشر کرد که اظهاریه قبل از درجه اعتبار ساقط است، اما آن هنوز هم لکهای در سفر تزکیهاش است.
بدتر از همه اینکه تمرینکنندۀ مذکور از این رخداد درسش را نیاموخت یا دربارۀ علت بازداشتش فکر نکرد. در عوض او معتقد بود که اگر اصلاح فا زودتر پایان پذیرفته بود، او به کمال میرسید و بازداشت نمیشد یا اظهاریه نمینوشت.
زمان و پول تماماً مصرف شده
خانوادۀ تمرینکنندۀ «ب» زندگی شاد و هماهنگی داشتند. او برنامهریزی کرده بود که پس از بازنشستگی، زمان بیشتری را صرف مطالعه فا کند. اما همسر و پسرش هر دو دچار بیماری شدند. بهرغم مراقبت دقیق او، حال آنها بهتر نشد.
اگر چه پسر آقای ب توانست کار کند و از او حمایت کند اما ب تصمیم گرفت مستمریاش را به او بدهد و خودش به کار ادامه دهد.
برای مدت طولانی، ب نمیتوانست با آرامش فا را مطالعه کند. نیروهای کهن از این فرصت استفاده کردند و مقامات حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) او را مجبور به نوشتن اظهارنامهای کردند که در آن قید شده بود او تمرین را رها میکند. اگر چه او نیز بعداً مانند تمرینکنندۀ الف برای لغو آن، بیانیۀ رسمی منتشر کرد، اما آن هنوز هم تجربهای پر از تأسف است.
تجربهای مثبت
در بالا دو نمونه از تمرینکنندگانی را ذکر کردیم که در رابطه با امور مالیشان طبق عقاید و تصورات بشری عمل کردند. اما نمونه ذیل تجربهای متفاوت است.
تمرینکنندۀ «پ» بهدلیل آزار و شکنجه ۱۶ سال پیش طلاق گرفته بود و با دخترش زندگی میکرد. از آنجا که مسئولین بهطور مداوم او را مورد آزار و اذیت قرار میدادند، او نمیتوانست درآمد زیادی داشته باشد. اما همیشه بخش بزرگی از آن را صرف تولید مطالب برای نجات مردم میکرد. در هر ماه چه ۶۰۰ یوان درآمد داشت چه ۱۵۰۰ یوان، همیشه یک سوم از آن را برای تولید مطالب کنار میگذاشت.
زمانی که دخترش یک نوجوان شد، تمرینکننده پ متوجه شد که او هیچ پساندازی ندارد. تمرینکنندگان دیگر گفتند که آن بهویژه برای یک والد تک سرپرست موقعیت خطرناکی است. تمرینکننده پ گفت که او بهترین کار را انجام داده است و به استاد ایمان دارد.
پ پس از بازنشستگی، یک مکان تولید مطالب در منزلش راهاندازی کرد و همچنان به انجام سه کار ادامه داد. چون دخترش در سن ازدواج بود، دوستان تمرینکننده پ نمیدانستند که او چگونه میخواهد با آن پسانداز کم هزینه عروسی را بپردازد.
بطور غیرمنتظره، شوهر سابقش که اکنون دارای کسب و کاری بود گفت که او هزینه عروسی را میپردازد و حدود یک میلیون یوان برای این کار پرداخت کرد. امسال زوج جوان مراسم عروسی باشکوهی داشتند و هر دو خانواده بسیار خوشحال بودند.
تمرینکننده پ معتقد است که استاد به حل مشکلش کمک کردند. در «پیوند استاد و شاگرد»، استاد بیان کردند: «هنگامی که شاگردان افکار درست کافی داشته باشند، استاد قدرت تغییر اوضاع را خواهد داشت.»
امیدوارم که تمرینکنندگان زمان، پول و سایر سرمایههای خود را بهطور مناسبی صرف نجات مردم کنند.