فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

شکنجه در زندان زنان استان جیلین

21 ژانویه 2016

(Minghui.org) نام من خانم گو ونسوآ است. تمرین‌کنندۀ فالون گونگ و اهل شهر چانگچون هستم. در تاریخ ۲ سپتامبر ۲۰۱۱ به‌دلیل تمرین فالون گونگ بازداشت و به هفت سال زندان محکوم شدم. در ۲۳ دسامبر ۲۰۱۱ به‌ زندان زنان استان جیلین منتقل و در مه ۲۰۱۲ در بند شمارۀ ۸ «بند آموزشیِ» سابق پذیرش شدم.

به‌شیوه‌های مختلف کتک خورده‌ام و شکنجه شده‌ام. از جمله «بسته شدن با طناب» و «پرواز یک هواپیما.» پس از اینکه در اعتراض به رفتار غیرانسانی دست به اعتصاب غذا زدم، به‌طور وحشیانه‌ای تحت خوراندن اجباری قرار گرفتم.

می‌خواهم افشا کنم که در زندان زنان جیلین تمرین‌کنندگان چگونه شکنجه می‌شوند. هنوز هم بسیاری از تمرین‌کنندگان در آن زندان حبس هستند. با آنها به‌طور وحشیانه‌ای رفتار می‌شود، به خوراندن اجباری، حبس در سلول‌های کوچک و انجام کار سخت و طاقت‌فرسا وادار می‌شوند.

روشهای شکنجه

بسته‌ شدن با طناب

مأموران دست‌ها و پاهایم را به چهار طرف تخت می‌بستند، طوری که تمام بدنم در هوا معلق بود. باعث درد مشقت‌باری می‌شد.

پرواز یک هواپیما

مأموران دست‌هایم را در پشتم و روی دستۀ بالایی یک تخت سفری بهم می‌بستند طوری که پاهایم زمین را لمس نکند آنها را در دو جهت مختلف می‌کشیدند و  به پایین تخت می‌بستند. از درد شدید خیس عرق می‌شدم.

آویزان شدن با دستبند

مأموران دستانم را در دستبند و پاهایم را در پابند قرار می دادند و پاهایم با زمین تماس نداشت. بازوها و دستهایم به‌شدت زخمی می‌شدند.

نشستن روی چهارپایه برای مدت طولانی

برای دوره‌های طولانی مدت باید صاف و کاملاً آرام روی چهارپایه می‌نشستم. پاهایم باید بغل هم می‌بود و از مچ پاهایم به پایین در تماس با هم بود، دست‌هایم روی زانو و چشم‌هایم مستقیم به رو‌به‌رو  نگاه می‌کرد. پشتم، باسن و پایین ستون فقراتم درد می‌گرفت و دست‌هایم متورم می‌شد.

کشش پاها

هم‌سلولی‌ها مرا کف زمین نگه می‌داشتند و پاهایم را در دو جهت مخالف می‌کشیدند و سرم را به‌طرف زمین خم می‌کردند، در حالیکه دستانم را در پشت نگه داشته بودند و می‌کشیدند. درد ناشی از این شکنجه شبیه شکنجۀ نیمکت ببر بود.

خوراندن اجباری از طریق بینی

در هفتمین روز اعتصاب غذایم، مأموران مرا از طریق بینی تحت شکنجۀ خوراندن اجباری قرار دادند. یکبار نزدیک بود خفه شوم و تقریباً مردم. برای مدت ۶ ماه، دو بار در روز مرا تحت خوراندن اجباری قرار می‌دادند که باعث شد غشای حفرۀ بینی و معده‌ام آسیب ببیند. آن منجر به اختلال گوارشی، نقص عضو و یبوست شد.

انواع دیگر شکنجه

هم‌سلولی‌ها اغلب مرا مورد ضرب و شتم، فحاشی و شکنجه قرار می‌دادند. آنها موهایم را می‌کشیدند، به‌صورتم سیلی و به شکم و دنده‌هایم لگد می‌زدند. من فقط به‌طور محدود می توانستم به توالت بروم.

کاهش محکومیت زندانیان

وقتی شکنجه شدم، دادخواستی را  به‌دادگاه دادم. در طول بیش از دو سال بارها این کار را کردم اما هرگز پاسخی دریافت نکردم. حتی یک جواب. اما محکومیت زندانیانی که مرا شکنجه می‌کردند کاهش می‌یافت.

سرپرست ژانگ سولینگ را  در ۴ دسامبر سال ۲۰۱۲ ملاقات کردم، وقتی بازوها و دست‌های مجروحم را دید، مرا به بیمارستان فرستاد. ژانگ هیچ‌کس را مجازات نکرد.

در ۱۸ دسامبر۲۰۱۲ که در اعتراض به شکنجه دست به اعتصاب غذا زدم، پاسخ مسئولان زندان خوراندن اجباری بود.

در تاریخ ۲۷ دسامبر، بازو و دست مجروحم را به مدیر بخش تحقیقات زندان نشان دادم و آنچه بر من گذشته بود را برایش گفتم. فقط مرا آرام کرد و به دیگران گفت به من ناسزا نگویند و کتکم نزنند. او هیچ اقدام دیگری نکرد.

در جواب دادخواست‌هایی که در ژانویه ۲۰۱۳ نوشتم هیچ پاسخی دریافت نکردم. اما هی فانگنان که هم‌سلولی‌ام بود و مرا شکنجه می‌کرد در تاریخ ۵ فوریه سال ۲۰۱۵ آزاد شد.

بار دیگر در ۲۲ آوریل ۲۰۱۳ نامه‌ای به دادستانی نوشتم. سر و کلۀ شخصی پیدا شد، با من صحبت کرد و قول داد که بررسی و تحقیق کند. در طول تابستان، معاون سرپرست وانگ لیجون و سرپرست وو ژییون به من گفتند که باید منتظر پاسخ دادستانی بمانم.

وو ژییون درنوامبر ۲۰۱۳ به من گفت که شواهد کافی در مورد شکایتم وجود ندارد و بررسی خاتمه می‌یابد. آنها جای زخم‌های روی بدنم و جراحت بازو و دست‌هایم را نادیده گرفتند.

در نامه دیگری که در ۱۲ نوامبر۲۰۱۳ نوشتم، جزئیاتی را در مورد چگونگی شکنجه شدنم در زندان ارائه کردم. از آنجا که قرار بود زندانیان دست‌اندر کار شکنجه‌ام به‌زودی آزاد شوند، درخواست دادم که آنها شکایاتم را در اسرع وقت بررسی کنند. اما محکومیت‌ آنها کاهش یافت. از نی شیائوهونگ رئیس بخش خواستم تا شکایتم را به دست رئیس زندان برساند اما  پاسخی نگرفتم.

سعی کردم با  مسئولان مختلف زندان‌ صحبت کنم، از جمله وی لیهویی، نی شیائوهونگ، لی هاییان، یانگ یی و  لیو دان. همه آنها سعی کردند از قبول مسئولیت اجتناب کنند.

محکومیت زندانیانی که مرا شکنجه کردند، پان یینگ و چن مئی کاهش یافت و در ژانویه ۲۰۱۴ آزاد شدند. زندانیان یانگ مئی، شی لیرونگ و چی گوییرونگ به قید وثیقه آزاد شدند.

در تاریخ ۱۸ ژوئن ۲۰۱۴ به رئیس زندان و بخش‌های مربوطۀ زندان نامه‌ای نوشتم. هیچ کسی پاسخ نداد.

طرف‌های درگیر در آزار و شکنجۀ خانم گو در زندان زنان، استان جیلین:
زندانیان: هان لی‌لی (韩丽丽)، تیان گویپینگ (田桂平)، یانگ هوی (杨慧)، هی فاگنان (何芳楠)، پان یینگ (潘英)
همدستان: ژانگ یانکون (张艳春)، یانگ مئی (杨梅)، شیه لیرونگ (谢立荣)، چو گویرو (曲桂荣)
مأموران:
وو ژییون (武泽云)، معاون
وانگ لیجون (王立君)، معاون بخش
نی شیائوهونگ (倪笑虹)، رئیس بخش شماره ۸

http://en.minghui.org/html/articles/2015/12/19/154152.html