(Minghui.org) من هیچ وقت استاد را شخصاً ملاقات نکردهام و هیچ چیزی هم با چشم سومم ندیدهام، اما هر گاه فا را با قلبی آرام مطالعه میکنم، احساس میکنم که استاد شخصاً به من آموزش میدهند .در تمام ده سالی که تزکیه کردهام، مطالعه فا بهطور محکم و استوار، به من خرد عطا کرده و باعث شده تا در کارهای تیمی خوب عمل کنم و پروژههای دافا را بهسرعت یاد بگیرم.
بدون قیدوشرط آزاد شدم
زمانی که در یک مرکز شستشوی مغزی حبس بودم، به مرحلهای رسیدم که نزدیک بود دچار فروپاشی ذهنی شوم .اما در آن زمان برخی از آموزههای استاد را به یاد آوردم، تمام ترسهایم از بین رفتند و آرام شدم.
استاد بیان کردند:
«... فقط اگر تکاننخورده بمانید قادر خواهید بود همه وضعیتها را اداره کنید...») آموزش فای ارائه شده در کنفرانس فای سانفرانسیسکو ۲۰۱۴)
«ریشهی من در جهان است. اگر کسی بتواند به شما آزار برساند، قادر است به من آزار برساند. بهعبارتی ساده، آن شخص میتواند به این جهان صدمه بزند.» (سخنرانی اول در جوآن فالون)
این سخنان فوراً به من یادآوری کردند که من کیستم و استاد چقدر باعظمت هستند! فهمیدم ترسیدن به این معنا است که بهطور صددرصد به استاد باور ندارم .باور و ایمان ضعیف نتیجه ضعف در مطالعه فا است و همین ضعف در مطالعه فا باعث شد وابستگیهایم بر من تسلط یابند و به همین خاطر بازداشت شده و به مرکز شستشوی مغزی منتقل شدم.
برای انکار نظم و ترتیبات نیروهای کهن، به خودم گفت: «من یک مرید دافای دوره اصلاح فا هستم و مسیری الهی را میپیمایم.» با اینکه ترسی نداشتم، هنوز برایم سؤال بود که در مرحله بعد باید چه کار کنم .خوشبختانه بسیاری از آموزههای استاد را از حفظ بودم.
استاد بیان کردند:
«به آرامی درباره وابستگیهایی که دارید بیندیشید
افکار بشریتان را بزدایید
و شیطان بهطور طبیعی از بین میرود. («ناراحت نباشید» از هنگ یین ۲)
«وقتی مریدان افکار درست فراوان دارند
استاد این قدرت را دارند که جریان را برگردانند.» («پیوند استاد- مرید» از هنگ یین ۲)
«فرقی نمیکند چه وضعیتی است، با درخواستها و دستورات شیطان یا آنچه که تحریک میکند همکاری نکنید. اگر همه این کار را انجام دهند، محیط به این شکل نخواهد بود.» («افکار درست مریدان دافا قوی است» از نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر ۲)
از این سخنان استاد متوجه شدم که باید صرفاً از همکاری با مسئولین مرکز شستشوی مغزی اجتناب کنم.
بنابراین از همکاری سر باز زدم و بدین ترتیب آنها بهطور کامل از شستشوی مغزی من دست کشیدند .یکی از افراد مسئول در آنجا به سایر تمرینکنندگان گفت: «او هیچ شکافی ندارد .هیچ چیزی او را تغییر نمیدهد.» در نتیجه آنها مرا بدون قید و شرط آزاد کردند، چراکه از آموزههای استاد پیروی کردم و کارِ درست را انجام دادم. نیروهای کهن دیگر دستاویزی برای آزار و شکنجه من نداشتند.
کار گروهیِ یکپارچه آزار و شکنجه محلی را افشاء کرد
یکی از هماهنگکنندگان از من خواست تا در گردآوری مقالات مربوط به روشنگری آزار و شکنجه محلی به او کمک کنم .در ابتدا فکر میکردم تمام کاری که باید انجام دهم، تایپ کردن است، پس این کار را پذیرفتم .اما بعداً متوجه شدم که باید مقالات را بنویسم و اسناد و مدارک را تنظیم کنم.
نوشتن همیشه کار دشواری برایم بود، اما از طریق مطالعه فا درک کردم که این میتواند مسیر تزکیهای باشد که استاد برایم نظم و ترتیب دادهاند، چراکه موارد زیادی از آزار و شکنجه در منطقه ما وجود داشت.
گردآوری هر فایل اسناد مستلزم این بود که روشهای مختلفی را یاد بگیرم و بتوانم ایدهها و بازخوردهای بسیار زیادی را از سوی سایر تمرینکنندگان بپذیرم .در حقیقت این پروسهای از رشد شینشینگم بود.
پس از اینکه این فایل با فرمت وُرد آماده شد، باید آن را به پیدیاِف تبدیل میکردم .بدون توجه به اینکه چند بار سعی کردم، نتوانستم بفهمم چگونه این کار را انجام دهم. بدون اینکه بدانم چه میکنم، تصادفی بر فایلی در کامپیوترم کلیک کردم .اتفاقاً آن دستورالعمل تبدیل فایل وُرد به پیدیاِف بود، درست گویا استاد آن را به من نشان میدادند.
پس از اینکه اولین پیشنویس فایل اسناد و مدارک آماده شد، تمرینکنندگان ایدههای زیادی به من ارائه دادند. در ابتدا اصلاً مسئلهای نبود که نظراتشان را بپذیرم و یکی یکی تغییرات را انجام دهم.
اما وقتی تعداد درخواستها بیشتر و بیشتر شد، تحملم تمام شد .طولی نکشید که فهمیدم زمان رشد شینشینگم فرارسیده است، پس به اصلاح گزارشها بر طبق ایدهها و نظرات سایرین ادامه دادم .بعد از آماده کردن بیش از ۱۰ پیشنویس، فایل اسناد مورد رضایت همه واقع شد و ما کاملاً خاطرجمع شدیم که میتوانیم آن را توزیع کنیم.
بستههای روشنگری حقیقت مخصوص برای ادارات پلیس، ادارات پست و بانکها آماده کردیم .تمرینکنندگان مانند یک تیم بهطور یکپارچه کار کردند .بعضی اسامی و آدرسها را جمعآوری کردند، بعضی با هم برای این پروژه افکار درست فرستادند، بعضی شخصاً بستهها را توزیع کردند و بعضی بستهها را پست کردند .این پروژه بسیار خوب پیش رفت.
مطالعه فا به من کمک کرد تا در یادگیری بسیار سریع باشم
قبل از اینکه مینگهویی الگوهایی برای نوشتن شکایت علیه جیانگ زمین منتشر کند، هیچ کدام نمیدانستیم چگونه باید این اسناد قانونی را تنظیم کنیم .با اینکه وکیل نیستم، اما حوزه اصلی مطالعاتم مربوط به حقوق است، پس در اینترنت جستجو کردم و به سرعت فهمیدم که فرمت نوشتن شکایت کیفری چگونه است .بعد از اینکه مینگهویی الگوهای رسمیاش را منتشر کرد، از دانشی که بهتازگی کسب کرده بودم، بهره بردم و به سایر تمرینکنندگان نحوه استفاده از الگوها رایاد دادم.