(Minghui.org) متوجه شدم که نوعی ماده در میدان بُعدیام وجود دارد که باعث میشود خودم را فریب بدهم و هنگام انجام کارها خودم را بهطور سختگیرانهای با الزامات فا منضبط نکنم. این ماده همچنین باعث میشد که تمایلی به انجام تمرینها نداشته باشم. زمانی که مدتی فا را ازبر میکردم، متوجه این مداخله شدم.
ساعت ۱۲ شب زمان فرستادن افکار درست است. اما من معمولاً در حدود ساعت ۱۱:۳۰ شب احساس خوابآلودگی میکردم و به تختخواب میرفتم. فکر میکردم برای مدتی میخوابم و بعد افکار درست را در نیمه شب میفرستم، اما خیلی اوقات زمان جهانی فرستادن افکار درست را ازدست میدادم.
از این تجربه هیچ درسی نگرفتم و همچنان به انجام آن ادامه میدادم. بهانههایی برای خود میآوردم و با این فکر که آن را روز بعد جبران خواهم کرد، به فریب خود ادامه میدادم.
همچنین به این بهانه که میخواهم فا را بیشتر مطالعه کنم و خودم را رشد دهم تا بتوانم هنگام صحبت با مردم بهتر عمل کنم، برای صحبت با مردم درباره فالون گونگ و آزار و شکنجه بیرون نمیرفتم. این مداخله بر من غلبه میکرد و باعث میشد که کوشا نباشم.
فقط با ازبر خواندن این فا متوجه جدیت این موضوع شدم.
استاد بیان کردند:
«وقتی تزکیه میکنیم، کاری که انجام میدهیم، رها شدن از هر نوع چیز بدی است که در بدن میباشد و این تنها راه صعود به سطوح بالاتر است. این سرشت جهان دقیقاً چنین نقشی را ایفا میکند....درست درمیان افراد عادی باید از هر ذره از آن افکار بدی که دارید رها شوید و آن تنها راهی است که بتوانید رشد کنید و به بالا بروید.» (جوآن فالون)
بهخوبی تزکیه نمیکردم و هنوز به بیرون نگاه میکردم. وابستگیهایی در سایر تمرینکنندگان پیدا میکردم و هنگامی که آنها بهدرون نگاه نمیکردند، از آنها انتقاد میکردم. از تصورات بشریام برای ارزیابی سایر تمرینکنندگان استفاده میکردم.
میبایست به فریب دادن خود پایان دهم، از فا برای ارزیابی خود استفاده کنم و با مشکلات خودم مواجه شوم. باید تکتک افکار و اعمالم را بررسی کنم و آنها را با فا بسنجم. دیگر نمیتوانم اجازه دهم که هیچ وابستگی یا مادهای با من مداخله کند. باید این فرصت نهایی را بهمنظور تزکیه و نجات افراد بیشتر گرامی بدارم.