(Minghui.org) بهمدت سیزده سال است که تمرین فالون گونگ (فالون دافا) را شروع کردهام. در پانزدهم مارس ۲۰۱۶ اتفاقی افتاد که به من درس بزرگی داد.
آن روز همراه چهار تمرینکننده دیگر به یک منطقۀ گردشگری رفتیم تا با مردم درباره دافا و آزار و شکنجه صحبت کنیم. همکاری خوبی با هم داشتیم و با چهار جوان صحبت کردیم که موافقت کردند تا از حزب کمونیست چین و سازمانهای وابسته به آن خارج شوند.
کمی بعد ما پنج تمرینکننده بازداشت شده و به مدت پانزده روز محبوس شدیم.
آن چهار جوان مخاطبمان، گزارش ما را به پلیس داده بودند.
به درون نگاه کردم تا متوجه شوم چرا بازداشت و حبس شدهام که به یاد حادثه دیگری افتادم.
کمی قبل، دو تن از تمرینکنندگان در گروه مطالعه فا اعلام کردند آماده عزیمت به آمریکا هستند. من هم گفتم که دوست دارم بروم.
یکی از آنها درباره اینکه چطور چند ماه قبل یک سرمایهگذاری مالی انجام داده که برایش سود بالایی همراه داشته است، شروع به صحبت کرد.
او میخواست نظر موافق ما را به این سرمایهگذاری جلب کند. اگر پیشنهاد او را قبول میکردم، من نیز میتوانستم به خارج از کشور سفر کنم. بنابراین به او گفتم که روی من حساب کند.
باید پنج هزار یوآن به شخص دیگری میپرداختم. زمان و مکان پرداخت مشخص شده بود و من نیز با پول نقد به محل قرار رفتم.
تمرینکننده دیگری نیز ما را همراهی کرد.
پول را به کسی که مسئول بود دادم و او درآن موقع در گوشیاش یادداشت کرد، اما رسیدی دریافت نکردم. هیچ اطلاعی نداشتم که در چه چیزی سرمایهگذاری میکنم. کمی احساس ناراحتی میکردم.
آن شخص به ما گفت تمرینکنندهای که این محصول را به ما معرفی کرده بود، از حالا به بعد مسئول است.
در آن زمان نوع کار برایمان شرح داده شد که ما با آوردن افراد دیگر برای سرمایهگذاری و بستن قرارداد، حقالزحمه دریافت میکنیم. متوجه شدم که «محصول» در حقیقت یک برنامه فروش هرمی بود.
تمرینکنندهای که همراهم آمده بود، در این برنامه شرکت نکرد و بعداً برای تمرینکنندگان دیگر ماجرا را شرح داد.
وقتی به مطالعه گروهی فا رفتم، تمرینکنندگان یادآوری کردند که برنامه هرمی کلاهبرداری و سوءاستفاده از مردم است. توصیه کردند نزد تمرینکنندهای بروم که این طرح را به من معرفی کرده، تا پولم را پس بگیرم.
این تمرینکننده ظاهراً این طرح را به خیلیها پیشنهاد داده بود. پول زیادی در این راه از دست داده بود، اما چون نمیخواست از آن خارج شود، امیدوار بود با وارد کردن افراد بیشتر، بتواند پولش را دوباره بدست آورد.
پولی که در ابتدا پرداخت کرده بودم، غیرقابل استرداد بود به همین جهت احساس کردم از من کلاهبرداری شده است.
پس از بازداشت بود که به کل ماجرا فکر کردم. در آن برنامه وارد شدم فقط بخاطر اینکه به ایده خروج از کشور، بدست آوردن سود آنی و احساسات وابسته شده بودم. به این فکر میکردم که اگر پول اضافی بدست بیاورم میتوانم آن را به پسرم بدهم.
درس مهمی آموختم: تزکیه جدی است. امیدوارم همتمرینکنندگان از تجربهام درس بگیرند.
اظهارات تمرینکنندهای که این مقاله را برای مینگهویی فرستاد
تمرینکنندگان محلیمان اخیراً دیگران را از خبر بهاصطلاح برنامه سرمایهگذاری دیگری مطلع کردهاند. یک تمرینکننده آن را باور کرد. این طرح از دیگران سوءاستفاده میکند در حالی که برخلاف اصول دافا میباشد که نباید به دیگران آسیب و ضرری رساند.
گروهمان به این درک رسیده است که نیروهای کهن از شکاف او در تزکیهاش استفاده کرده و به سمت بازداشت شدن سوق داده شد.
ما میخواستیم با چاپ این مقاله در مینگهویی به تمرینکنندگان هشدار دهیم که درگیر چنین برنامههایی نشوند. ما باور داریم این اشتباهی جدی برای یک تمرینکننده است. نیروهای کهن از این، به عنوان بهانهای برای آزار و شکنجه تمرینکنندگان استفاده میکنند.
استاد بیان کردند:
«امروز در این لحظۀ حیاتی در تاریخ، با هر یک ریال و ذرهای از هر [چیز]، آنچه که آشکار میشود قلمرو شماست، وضعیت ذهنتان و وابستگیتان بهعنوان یک تزکیهکننده و نیز اینکه آیا میتوانید به کمال برسید یا خیر.» («آموزش فا در کنفرانس فای ۲۰۱۵ کرانه غربی»)
در یک قلمرو بالاتر، دارائی تمرینکننده راستین، هر پاداشِ بهحق و هر لحظه از زندگی، توسط استاد اعطاء شده است. منابع دافا برای لذت بردن از زندگی یا راحتی نیستند بلکه برای نجات موجودات ذیشعور است.
تزکیهکنندگان واقعی باید تا مرحلۀ عاری شدن از خودخواهی تلاش کنند. زندگی ما برای نجات و رهایی موجودات ذیشعور است.