(Minghui.org) ادامه قسمت دوم.
ارزیابی تضادها و اختلافات با افکار درست
اختلافات میتوانند وابستگیهای متفاوت ما را آشکار کنند. اگر بهعنوان تزکیهکنندگان بتوانیم هر اختلافی را از دیدگاه فا ارزیابی کنیم، به درون نگاه کنیم، قلب بشریمان را جستجو کنیم، آن وابستگی را آشکار کرده و ازبین ببریم، رشد کرده و به قلمرو بالاتری صعود خواهیم کرد.
وقتی تضاد و اختلافی بهوجود میآید، تشخیص اینکه حق با چه کسی است و چه کسی مقصر است، مهم نیست. مهم وضعیتهایی هستند که پدید میآیند و آن وابستگی را آشکار میکنند. آن شبیه محیط یک جنگ است: وقتی دشمنان پنهان میشوند، مهمتر این است که آنها را بیرون بکشانیم و نابودشان کنیم.
وقتی یک تمرینکنندۀ دافا، به ورای خود آن تضاد و اختلاف نگاه کند، جستجو کند و وابستگی عمیقاً پنهانش را پیدا کند، میتواند روی ازبین بردن آن کار کند و فرصت این را دارد که جذب فا شود و بالا برود.
استاد بیان کردند:
«این مخصوصاً در دوره اصلاح فا صدق میکند، که در آن تمام موجودات کیهان، هم مثبت و هم منفی، میخواهند نجات یابند. و این شامل حتی خدایان بالاترینِ سطوح که بهطور خارج از تصوری عظیماند میشود، و همچنین، مخصوصاً موجودات دنیاهایشان. به همین خاطر است که توانستهاند در این دنیای بشری، و در این سهقلمرو، حضور یابند. آیا میتوانستند از این فرصت نجات یافتن که در طول اعصار یکبار دست میدهد بگذرند؟ "تو باید مرا نجات دهی"—آنها همهشان این را بیان میکنند، و درخواست میکنند که نجات یابند. اما طوری که این قضیه روی میدهد، چیزی که فرد با استفاده از آننوع منطق و درکی که در دنیای بشری یافت میشود انتظارش را دارد نیست، مثل آنطوری که باید هنگام درخواست کمک، مؤدب و متواضع باشید—"چون اینجایی تا مرا نجات دهی، اول باید قدردانیام را نسبت به تو ابراز کنم، و من کاری را که از دستم بر بیاید برای آسانتر کردن آن انجام خواهم داد"—اصلاً شبیه این نیست. از نگاه آنها، "اگر تو باید مرا نجات دهی، اول باید به سطح من برسی، و باید قبل از اینکه بتوانی مرا نجات دهی این مقدار از تقوای عظیم را داشته باشی. بیچنین تقوای عظیمی، بدون رسیدن به مقام من، چطور میتوانی نجاتم دهی"؟ بنابراین کاری میکنند که بلغزید و زمین بیفتید، رنج بکشید، و وابستگیهایتان را از بین ببرید، بعد از این، با تقوای عظیمتان که بنا گذاشته شده است، شما تا آن سطح تزکیه کردهاید و قادرید آنها را نجات دهید. این آنطوری است که میخواهند باشد.» («مریدان دافا باید فا را مطالعه کنند»)
از این دیدگاه، اینکه یک تمرینکننده دافا بتواند به درون نگاه کند، وابستگیهایش را ازبین ببرد و بالا برود یا نه، با سرنوشت- هستی یا نابودی- موجودات بیشماری که نمایندهشان است، درارتباط است. آن اینقدر جدی است!
اصلاح فا همچنان به پیشرفت خود ادامه میدهد. اگر بیتفاوت باشید، تمایل نداشته باشید درونتان را جستجو کنید و بالا بروید، در وضعیت تزکیهای که مستلزم آن سطح است، نیستید و موجودات ذیشعور در آن سطح شانس نجات یافتن را ازدست خواهند داد.
تضادها و اختلافات از روابط کارمایی بهوجود میآیند و آنها ارزشمندند، چراکه میتوانند کمک کنند وابستگیهایمان آشکار شوند، بنابراین کمک میکنند رشد کنیم و بالا برویم. حالا متوجه شدهام که بارها و بارها از آن موقعیتها بهطور کامل استفاده نکردهام تا وابستگیهایم را ازبین ببرم. درنهایت دور خودم چرخیدهام و چرخیدهام و حقیقتاً مسیری انحرافی را رفتهام تا وابستگیهایم را ازبین ببرم.
مسیر من
در مسیر تزکیهام، به روشهای متعددی سعی کردهام بر مشکلات، ترسها و فشارهای بسیار زیاد از تمام جهات غلبه کنم. هر زمان در یأس و نومیدی بودم، خودم را تشویق میکردم و دلداری میدادم؛ هر زمان خوب عمل میکردم، خودم را تحسین میکردم و جشن میگرفتم، همچنین اهداف جدیدی برای خودم مشخص میکردم؛ هر زمان سستی میکردم و مرتکب اشتباه میشدم، بهسرعت خودم را اصلاح کرده و خودم را دوباره با استانداردهای بالاتر ارزیابی میکردم.
سؤالات زیادی از خودم پرسیدهام، مخصوصاً در میان رنج و محنتها، تضادها، کارمای بیماری و کشمکشها.
مصمم هستم وابستگیهایم را ازبین ببرم. رها کردن برخی از آنها یک ماه زمان میبرد، برخی یک سال و حتی بیشتر و برخی را هنوز پیدا نکردهام. اما به تزکیه کردن ادامه خواهم داد تا همه وابستگیهایم از بین بروند.
(پایان)