(Minghui.org) خانم یائو و همسرش تمرینکنندگانی اهل یک شهرستان بزرگ در شمال چین هستند و در سال 2003 به ونکوورِ کانادا مهاجرت کردند. آنها بهعنوان زوجی آرام و صلحجو شناخته شدهاند که مشکلات دنیوی را آسان میگیرند. داشتن این روحیه بهخاطر تمرین فالون دافا است.
در طول دهۀ 199۰ تمرینهای چیگونگ در چین محبوب بودند. خانم یائو به امید اینکه تمرین چیگونگی را بیابد که برایش خوشایند باشد، به پارکهای گوناگونی سرمیزد، چون مردم بهصورت گروهی در پارکها تمرین میکردند. نمیدانست بهدنبال چه چیزی میگردد، اما تمرینی را نمیدید که توجهاش را جلب کند.
در اوایل سال 1994 یک دانشجوی دانشگاه در محل کار خانم یائو شروع به کار کرد. این دانشجو فالون دافا را تمرین میکرد و مطالبی را که درباره این روش شنید نظرش را جلب کرد. او در مجموعه سخنرانیهای 9 روزه بنیانگذار دافا، استاد لی هنگجی شرکت کرد.
این دانشجو کتاب فالون گونگ، کتاب مقدماتی این تمرین را به او قرض داد. خانم یائو مطالعۀ کل کتاب را در یک نشست تمام کرد و نتیجه گرفت که این همان روشی است که بهدنبالش بوده است. روز بعد به مکان انجام تمرین در پارک مرکزی شهر رفت و تمرینها را یاد گرفت.
خانم یائو دو بلیط برای مجموعه سخنرانی 9 روزۀ استاد تهیه کرد که این برنامه از 22 تا 28 ژوئن 1994 در شهر جینان، واقع در استان شاندونگ، برگزار میشد. چون همسرش نمیتوانست مرخصی بگیرد، او با همکلاسیاش به شهر جینان رفت.
هنگام سخنرانی، چرت میزد. وقتی سخنرانی بهپایان رسید، متوجه شد سردردی را که از سالها قبل به آن دچار شده بود، ناپدید شده است.
استاد بیان کردند:
«عده کمی از افراد ممکن است حتی بهخواب بروند و درست وقتی سخنرانی من تمام میشود از خواب بیدار شوند. چرا این اتفاق میافتد؟ زیرا بیماریهایی در مغز آنها وجود دارد، بنابراین آنها باید درست شوند. زمانی که روی سر آنها کار میشود افراد نمیتوانند آنرا تحمل کنند، به همین جهت باید آنها را بیحس کرد، هر چند آنها این را نمیدانند. اما برای بعضی افراد، قسمت شنوایی هیچ مشکلی ندارد. آنها عمیقاً میخوابند، اما یک کلمه را هم از دست نمیدهند، همه را میشنوند و پس از آن هشیار هستند و برخی از آنها حتی اگر چندین روز هم نخوابند احساس خوابآلودگی نخواهند داشت.» (جوآن فالون)
آقای «ما» طی مطالعاتش، کتابهایی را درباره تغییرات کیهانی، بُعدهای دیگر و تمرینهای چیگونگ مطالعه کرده بود. سؤالات بسیاری داشت، اما جوابی برای آنها پیدا نکرده بود. پس از تمرین فالون دافا و خواندن کتاب جوآن فالون، کتاب اصلی دافا، به سؤالاتش پاسخ داده شد. در ماه آوریل 1994 تمرین فالون دافا را شروع کرد.
از سال 1975 پزشکان دلیل وجود خون در ادرارش را تشخیص نمیدادند. حتی پزشکی در طب سنتی چین با سنی بیش از 100سال نمیتوانست بیماری او را تشخیص دهد.
روزی، وقتی ادرار میکرد، صدایی شنید. سنگی دید که به بزرگی نصف دانه سویا بود که به درون توالت افتاد. از آن موقع به بعد، دیگر خونی در ادرار او دیده نشد.
پس از تزکیه در فالون دافا، این زوج نهتنها سلامتیشان را بهدست آوردند، بلکه درک کردند هرچیزی که در دنیا وجود دارد، رابطه کارمایی خودش را دارد. آنها همه چیز را سبک میگیرند، از شهرت گرفته تا منافع شخصی.
خانم یائو گفت: «چیزی نداریم که برای آن بجنگیم و میگذاریم کارها بهطور طبیعی پیش بروند. از نظر اقتصادی در وضعیت خوبی هستیم. آن دقیقاً مانند گفته استاد است: «... ما تز کیهکنندگان همیشه میگذاریم چیزها بهطور طبیعی اتفاق بیفتند. اگر چیزی مال شما باشد آن را از دست نخواهید داد. اگر چیزی مال شما نباشد، حتی اگر برایش مبارزه هم کنید، آن را بهدست نخواهید آورد.» (جوآن فالون)
آنها با پسرشان در ونکوور زندگی میکنند. وقتی دو نسل باهم زندگی میکنند. این اجتنابناپذیر است که اختلافی روی دهد. وقتی این اتفاق رخ میدهد، این زوج به درون نگاه میکنند تا ببینند در کجا لازم است رشد کنند. اگر لازم باشد از پسر و عروسشان عذرخواهی میکنند. بدین ترتیب، خانواده روابط هماهنگی خواهد داشت.
برخلاف سن بالای این زوج، آنها کارهای منزل مربوط به خانواده پسرشان را انجام میدهند و از نوهشان مراقبت میکنند. همچنین تمرکزشان بر این مطلب است که چگونه برای مردم حقیقت را درباره فالون دافا روشن کنند.
بسیاری از چینیها در خارج از چین درک اشتباهی از فالون گونگ داشتهاند و حتی از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) طرفداری میکنند، آنها فریب دروغهای ح.ک.چ را خوردهاند. کتاب نُه شرح و تفسیر دربارۀ حزب کمونیست ماهیت شیطانی ح.ک.چ، تاریخ و پایان اجتناب ناپذیرش را افشاء کرده است. افرادی که با دروغهای ح.ک.چ مسموم شدهاند، وقتی ح.ک.چ قدرتش را از دست بدهد، همه در معرض خطر قرار میگیرند. خانم یائو میخواهد که افراد چینی حقیقت را درباره دافا بدانند.
هنگامیکه دوستان پسرش به دیدارشان میروند، خانم یائو درباره فالون دافا با آنها صحبت میکند، برای آنها توضیح میدهد که ح.ک.چ، فالون دافا را تحت آزار و شکنجه قرار داده است و اینکه چرا باید از ح.ک.چ و سازمانهای وابسته به آن خارج شوند. آنها نیز از ح.ک.چ خارج شدهاند.
همکلاسیهای آقای "ما" به کانادا سفر کردند و زمان بیشتری را در ونکوور گذراندند. این زوج سالخورده با شنیدن این خبر، برای دیدن آنها به هتل محل اقامتشان رفتند و بیش از یک ساعت درباره فالون دافا با آنها صحبت کردند. دو تن از ح.ک.چ خارج شدند. گرچه، یکی از آنها از ح.ک.چ خارج نشد، اما این زوج بنیان خوبی بنا نهادند و به این ترتیب باور داشتند دفعه بعد که به دیدارشان بروند، آن همکلاسی نیز از ح.ک.چ خارج خواهد شد.
در سالهای اخیر، بسیاری از دانشجویان چینی به ونکوور سفر کردهاند.
خانم یائو میگوید: «با دیدن این افراد و دروغهایی که از دوران کودکی به آنها القاء شده است، باید مطمئن شوم که آنها نابود نخواهند شد.» او اغلب به مکانهایی که این دانشجویان در انتظار رسیدن اتوبوسهایشان هستند میرود و درباره دافا با آنها صحبت میکند و بسیاری از دانشجویان از ح.ک.چ خارج شدهاند.
خانم یائو گفت: «در سال 1999 ح.ک.چ آزار و شکنجه فالون دافا را آغاز کرد. تمرینکنندگان فشار شدیدی را بهواسطۀ آزار و شکنجه روانی در چین تحمل کردهاند. ما بهطور مخفیانه تحت نظر بودیم. آنها درخواست کردند اظهاریه را امضاء کنیم. باوجود فشار تسلیم نشدیم. آنگاه به کانادا مهاجرت کردیم. از آن به بعد، محیط آرامی برای تزکیه داشتهایم.»
تقریباً بیش از 20 سال است که این زوج مسیر تزکیهشان را طی میکنند. آنها چون دافا را تمرین میکنند، همیشه پرانرژی هستند و خلق و خوی خوبی دارند.
آنها از اعضای گروه مارش تیانگوئو نیز هستند. آقای "ما" شیپور بزرگ و خانم یائو ساکسیفون مینوازد و در راهپیماییها شرکت میکنند.
خانم یائو گفت: «هیچ کلمهای نمیتواند سپاس و قدردانی ما را نسبت به استاد بیان کند. بسیار خوشبختیم که تمرینکننده فالون دافا هستیم! امیدوارم همه مردم، خصوصاً مردم چین، فریب دروغهای ح.ک.چ را نخورند و همگی حقایق را درباره فالون دافا را بیاموزند.