(Minghui.org) زمانی که از زندان آزاد شدم بعد از اینکه متوجه شدم که بیشتر همکلاسیها و دوستان سابقم زندگی خوبی دارند، قلبم تکان خورد و با خودم فکر کردم: «اگر بخاطر باورم به فالون گونگ تحت آزار و شکنجه قرار نگرفته بودم، میتوانستم زندگی بهتری درمقایسه با آنها داشته باشم.» بهتدریج این فکر در من رشد کرد که بهدلیل اینکه دافا را تمرین کردم همه چیز در این دنیای بشری را ازدست دادهام و اگر تمرین نمیکردم شاید زندگی بهتری میداشتم. از اینکه چنین فکر وحشتناکی داشتم شوکه شدم. بنابراین عمیقتر بهدرون نگاه کردم و متوجه شدم که آن در نتیجۀ ازبین نبردن وابستگی بنیادینام بعد از این همه سال تزکیه است.
معلم بیان کردند:
«پس یک وابستگی بنیادین چیست؟ موجودات انسانی، تصورات و عقاید بسیاری را در این دنیا کسب میکنند، در نتیجه توسط آن تصورات و عقاید وادار به طلب کردن آنچه که آرزو میکنند، میشوند. اما هنگامی که یک شخص به این دنیا میآید، این نظم و ترتیبهای کارمایی است که جریان زندگی او و آنچه را که در آن بدست میآید و ازدست میرود تعیین میکند. چگونه تصورات و عقاید یک شخص میتواند هر مرحله از زندگی او را تعیین کند؟ بنابراین آن بهاصطلاح "رؤیاها و آرزوهای زیبا"خواستها و طلبهایی میشوند که علیرغم وابستگیهای دردناک هرگز واقعیت پیدا نخواهند کرد.» («بهسوی کمال» از نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر)
همواره این آرزو را داشتم که دیگران را شکست دهم و در زندگی حرفهایام جلو بیفتم. بهدلیل بزرگ شدن در یک خانواده روشنفکر و در نتیجۀ مهارتهای ریاضی و حافظۀ تصویریام، فرزندی نابغه درنظر گرفته میشدم. نمراتم در مدرسه عالی بودند و هرگز شک نداشتم که آیندۀ درخشانی خواهم داشت.
زمانی که تزکیه در فالون دافا را شروع کردم، مصمم بودم که کوشا باشم. بلافاصله بعد از شروع تمرین، اگرچه تمرینکنندگان قدیمی بسیاری در گروهمان وجود داشتند ازجمله فردی که در سخنرانیهای فای معلم شرکت کرده بود و یک مقام عالیرتبه دیگر، از من خواسته شد که هماهنگکننده گروه مطالعه فای محلیمان باشم. در آن زمان بیست و اندی سن داشتم و از این «دستاوردم» احساس خوشحالی بسیاری داشتم. بهدلیل داشتن حسی از اینکه بسیار لایق و توانمند هستم، جلسات تبادل تجربهای که بعد از مطالعه فا داشتیم، تبدیل به نمایش فردیام شده بود. اگرچه موفقیت چندانی در دنیای مردم عادی کسب نکرده بودم، احساس میکردم که در تزکیۀ دافا به جایگاه خاصی دستیافتهام.
هر تمرینکننده موانع خودش را در مسیر تزکیه دارد. وابستگیام به هماهنگکننده بودن در گروه مطالعه فای محلیمان، بازتابی از وابستگی بنیادینم بود. در آخرین مرحله از دوره اصلاح فا، اگر این وابستگیهای بنیادین نابود نشوند، نیروهای کهن با تزکیه و نجات موجودات ذیشعورتان مداخله خواهند کرد.
معلم بیان کردند:
«زمانی که ذهن یک تزکیهکننده از فا جدا میشود، شیطان راهش را برای ورود خواهد یافت.» («آموزش فا در فلوریدا»)
بنابراین ما باید هر فکری که مطابق با فا نیست را ازبین ببریم.
تمایل دارم کلمات زیر از معلم را با همه درمیان بگذارم:
«آخرین وابستگی(های)تان را ازبین ببرید. هر چیزی که از طریق عمل تزکیه به انجام رساندهاید در حال حاضر مقام دستیابی بیاندازه شگفتانگیز و مقدس آیندهتان را بنیان نهاده است. هر قدم را بهخوبی بردارید و آنچه را که در حال حاضر بدست آوردهاید لکهدار نکنید. بگذارید قسمتی از شما که بهطور کامل تزکیه کرده است با درخششی حتی خالصتر بتابد.» («آخرین وابستگی(های)تان را ازبین ببرید» از نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر 2)