(Minghui.org) طی این سالها برخی از تمرینکنندگان تشریفات خاصی را انجام دادهاند و به آنها عادت کردهاند. مایلم درکم را در این خصوص به اشتراک بگذارم. ازآنجاییکه درک من محدود است، لطفاً اطمینان حاصل کنید که فا را بهعنوان استاد خود برمیگزینید.
پیش از آزار و شکنجه
پیش از شروع آزار و شکنجه، انجمن تحقیق فالون دافا در پکن و مراکز دستیاری فالون دافا در سراسر کشور وجود داشتند. این مراکز کمکهایی ارائه میدادند و ارتباطات را تسهیل میکردند، اما بههیچ وجه ساختارشان مانند ساختار یک سازمان عادی نبود. هیچ ثبتنام یا عضویتی وجود نداشت. هر کسی آزاد بود که بیاید و برود.
دستیاران و هماهنگکنندگان مرکزی نیز وجود داشتند. دستیاران داوطلبانه این کار را انجام میدادند و تمرینکنندگان، زیردست آنها نبودند. هر تمرینکنندهای فا را دنبال میکرد و شینشینگش را براساس فا تزکیه میکرد. هرچه باشد، ما همگی برای تزکیه اینجا هستیم. تزکیه خودش «یک راه بزرگ بدون شکل است.»
هیچ تبلیغاتی برای انتشار دافا استفاده نمیشد. اگر برای این کار از رسانهها استفاده شده بود، این تمرین سریعتر انتشار مییافت، اما برخی از مردم احتمالاً به دلایل اشتباهی، مانند درمان بیماریهایشان به این تمرین روی آوردهاند. اگر تمرین را با یک وابستگی شروع کرده بودند، قلبشان احتمالاً خالص نمیبود. درواقع، دافا بدون هیچ شکل خاصی از ترویج و فقط ازطریق معرفی دهان به دهان، بهسرعت پخش شد.
دوره اصلاح فا
پس از شروع آزار و شکنجه در ژوئیه 1999، مراکز دستیاری از بین رفتند، اما تمرینکنندگان تزکیه کردن را رها نکردند. این نشان داد که رشد ما در تزکیه نیازمند وجود هیچ مرکز دستیاریای نیست.
بدون مراکز دستیاری، بسیاری از تمرینکنندگان ابتکارات خودشان را برای اعتباربخشی به فا داشتند. برخی به پکن رفتند تا برای دافا دادخواهی کنند، برخی مراکز تهیه مطالب دافا را راهاندازی کردند و سایرین بیرون رفتند تا درباره دافا با مردم صحبت کنند. اما این سفر همیشه ساده و بدون مشکل نبود، زیرا هر تمرینکنندهای وابستگیها و مشکلاتی داشت که باید بر آنها غلبه میکرد. اما آنها با تزکیۀ استوار، خود را رشد دادند.
در مقایسه اگر ما تشریفاتی داشتیم که بهطور مرتبی برنامهریزی شده بود و سازماندهندگانی داشتیم که میگفتند تمرینکنندگان چه کاری باید انجام دهد، احتمالاً برخی صرفاً این تشریفات را دنبال میکردند، بدون اینکه درک کنند چرا کارهای خاصی را برای اعتباربخشی به دافا انجام دادهاند.
استاد بیان کردند:
«با یک راه بزرگ که شکلی ندارد، هر موقعیتی، مکانی را به مریدان دافا ارائه میدهد تا تزکیه را انجام دهند. در هر یک، شخص میتواند تزکیه کند. تزکیهای که امروز انجام میدهید نوع مسیر کوچکتر که بهعنوان بخشی از فرهنگ، توسط موجودات روشنبین به انسان منتقل شد و در گذشته روی داد نیست. بلکه، مسیر ما تمام اجتماع بشری که در مقابل شما قرار دارد را دربرمیگیرد و این امکان را به شما میدهد که با شکلی که به بهترین نحو برای شما مناسب است انتخاب کنید تزکیه کنید.» («آموزش فای ارئه شده در منهتن»)
فکر میکنم تشریفات شبیه یک ظرف است. مدارس مختلف تزکیه شکلهای متفاوتی دارند- سایزهای مختلفی از ظروف. شکل روش تزکیه شاکیامونی مدیتیشن کردن در بیابان بود، یک راهب یا راهبه شدن و گدایی کردن برای غذا. دافا آنقدر عظیم است که شکلش (ظرفش) هیچ حد و مرز و قالبی را نمیشناسد.
مراکز تهیه مطالب خانگی ما نمونه خوبی از «یک راه بزرگ بدون شکل» هستند. این مراکز ازنظر محتوا، مقدار و کیفیت مطالب تولیدشده بسیار انعطافپذیرند. تمرینکنندگان بسته به اینکه مطالبشان چقدر مؤثر است یا اینکه خانوادههایشان چقدر از آنها حمایت میکنند، ممکن است بیشتر یا کمتر انجام دهند.
فکر میکنم قدرت «راه بزرگ بدون شکل» در این واقعیت نیز متجلی شده که آن قابل دسترس است و به راحتی آسیب نمیبیند. رژیم ح.ک.چ تلاش کرد تا با ازبین بردن هماهنگکنندگان دافا، فالون دافا را ازبین ببرد. حتی اگرچه برخی از دستیاران شکنجه شدند و به دورههای طولانی حبس محکوم شدند، اما سایر تمرینکنندگان، دافا و استاد را دنبال کردند، بدون اینکه این وضعیت تأثیری منفی بر آنها داشته باشد. تمرینکنندگان همچنان سه کار را بهخوبی انجام دادند.
بهخاطر کاستیهایی که داریم، متحمل برخی ضررها شدهایم. هماهنگکنندگان محلی خاصی شبیه رهبران در جامعه مردم عادی رفتار کردهاند. برخی از تمرینکنندگان دوست داشتند آنها را دنبال کنند، بجای اینکه بهطور روشنی برای خودشان فکر کنند. این نوع از رفتار، فرهنگ ح.ک.چ درخصوص اشتیاق به تعلق داشتن به نوعی سازمان را منعکس میکند.
استاد به ما آموختند:
«این از نوع آن وضعیتی نیست که افراد میروند و کارهایی را تحت نظارت و تأکید تعدادی دستیار مرکزی انجام میدهند، نه ابداً. بجز مواردی که تحت شرایط خاص لازم است با یکدیگر روی چیزی با هم با کمک دراختیار نهاده شدۀ متمرکز مرکز دستیاری انجام دهید، هر فردی باید ابتکار عمل داشته باشد و مسیر خودش را بپیماید. اگر هر چیزی متمرکز شود و با یکدیگر انجام شود، اگر هر چیزی بوسیلۀ دستیار مرکزی تصمیم گرفته شده و همگی از او پیروی کرده و همان کار را انجام میدادند، پس، هرچه دستیار مرکزی تزکیه کرده است، شما بیشتر از اینکه یکی از موجودات ذیشعور دنیایش شوید نبودید. من این را برای شما نمیخواهم. من میخواهم هر مرید دافا یک پادشاه بشود. هر فردی باید راه خودش را باز کند، و هر فردی باید به ثمرۀ باروری خودش اعتبار ببخشد و دست یابد.» («آموزش فا در سن فرانسیسکو، 2005»)
درکم این است که یک موجود زنده باید کارها را براساس فا انجام دهد و طرز فکر خودش را داشته باشد. او باید مسئول رفتار خود باشد.
استاد بیان کردند: «به عبارت دیگر، تزکیهی یک راه بزرگ بدون شکل، در واقع نوعی شکل بدون شکل است.» (آموزش فا در شهر لس آنجلس)
ازآنجاییکه «یک راه بزرگ بدون شکل» روش تزکیۀ ما است، نباید تغییر داده شود. ما باید آن را دنبال کنیم و هنگامی که ذوق و شوقمان ظاهر میشود یا هنگامی که شخصی وضعیت «سطح بالای» خود را نشان میدهد یا هنگامی که هر چیز دیگری تغییر میکند، نباید درباره تغییر دادن آن فکر کنیم.