(Minghui.org) قبل از سال نو، یک شرکت زنجیرهای داروسازی، بهمناسبت سال نو جشنی را در یک هتل لوکس برگزار کرد و از کارکنان شرکتهای وابستهاش دعوت کرد تا در این جشن شرکت کنند. من نیز برای یکی از آن شرکتها کار میکردم، بنابراین در این جشن حضور یافتم.
پی بردن به دلیل واقعی موفقیتشان
قبل از شروع جشن، این شرکت داروسازی اسامی «مدیران سال» را اعلام کرد و به آنها گواهینامه و تقدیرنامه اعطا کرد. متوجه شدم که همگی آن مدیران سال را میشناسم، زیرا داروخانههایشان در محدوده محل کار من واقع شده بودند.
با همه آن مدیران درباره خوبیهای فالون دافا صحبت کرده بودم و همگی آنها از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) و سازمانهای جوانان آن خارج شده بودند.
با توجه به این مطلب آهی کشیدم، آنها افرادی بودند که خوبیهای فالون دافا را درک کرده و از حزب خارج شده بودند و موفقیتشان، پاداش نگرش و رفتارشان با دافا بود. درباره تعداد زیادی از ماجراهای مشابهِ این واقعه، در وبسایت مینگهویی خوانده بودم، اما آن روز شخصاً شاهد آن بودم.
در ظاهر، آن شرکت دارویی براساس چیزهایی مانند میزان فروش، طریقه ارائه اجناس، مدیریت و غیره، مدیران برجسته داروخانههایش را انتخاب کرده بود، اما آنچه من میدانستم، بهاحتمال قوی دلیل واقعی موفقیت آنها بود. درغیر این صورت، چرا درحالیکه آن شرکت میتوانست از میان دهها مدیر فروشگاه، مدیران سالش را انتخاب کند، فقط افرادی که به فالون دافا باور داشتند و از حزب خارج شده بودند، برای این منظور انتخاب شده بودند؟
وقتی کمی بیشتر به آن فکر کردم، متوجه شدم که آن شرکت علاوه بر داشتن مدیران برجسته در داروخانههایش، در سالهای اخیر، بهسرعت رونق گرفته بود و از مالکیت چند داروخانه به مالکیت دهها داروخانه رسیده بود. بسیاری از کارکنان اصلی آن به سِمَت مدیریت دفتر یا مدیریت داروخانه ارتقاء یافته بودند.
آنچه بیش از همه مرا تحت تأثیر قرار میداد، فروشگاه عمومی (خردهفروشی کوچک) شرکت بود. چندسال قبل بارها به آن فروشگاه رفته بودم تا برای نگارش و طراحی تبلیغاتش کنم، چراکه آن یکی از مهارتهایم بود. اغلب، مدیر آن فروشگاه از من میخواست تا در برنامههای تبلیغاتیشان کمک کنم. با صبر و حوصله برای آماده کردن آگهیهایشان کمک میکردم، حقایق را برای مردم روشن کرده و به آنها کمک میکردم از ح.ک.چ خارج شوند.
بعداً دریافتم آن تعداد از کارمندان آنجا که حقیقت را درک کرده و از حزب کمونیست خارج شده بودند، ارتقاء شغلی گرفته بودند. درحالحاضر، دو تن از آنها بخشی از تیم ارشد مدیریت هستند.
بازدید از سایر داروخانهها نیز بخشی از کار من است. علاوه بر شرکتی که جشن سال نو را برگزار کرده بود، صاحبان و کارکنان بسیاری از داروخانههای دیگر نیز که به ارزش تعالیم فالون دافا باور آوردهاند، از اقبال خوبی برخوردار شدهاند و چیزهای بسیار شگفتانگیزی را تجربه کردهاند.
آرامش و امنیت بهخاطر خوب رفتار کردن با تمرینکنندگان
چند سال قبل، حقایق فالون دافا را برای صاحب یک داروخانه روشن کردم و به او کمک کردم از حزب خارج شود. پس از آن، او میگفت: به فالون دافا «باور دارم.»
یک روز درحالیکه استرس داشت و خسته بود، از من پرسید چه کاری میتواند انجام دهد تا فشاری را که احساس میکرد، کاهش دهد. به او گفتم عبارات: «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» را خالصانه تکرار کند و وضعیت بهتر خواهد شد. او بهدقت به صحبتهایم گوش کرد و سرش را بهعلامت موافقت تکان داد.
مدت زیای نگذشته بود که با من تماس گرفت و گفت: «امروز اتفاق شگفتانگیزی برایم رخ داد. یکی از مشتریان با نزاع و دعوا تعداد زیادی از دار و دستهاش را به داروخانه آورد که واقعاً مرا بهوحشت انداخت. اما ناگهان صحبتهای تو را بهخاطر آوردم و عبارات: "فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است"را بارها تکرار کردم. پس از مدتی همه آنها فروشگاه را ترک کردند. آن باورکردنی نبود، یک معجزه بود. آنچه گفته بودی، حقیقتاً مؤثر واقع شد.»
کسبوکار او در طول این سالها موفق بوده است. صاحبان تمام داروخانههای دیگر که به حقایق فالون دافا گوش دادند، از حزب خارج شدند و نظرات مثبتی درباره فالون دافا داشتند نیز کسبوکارشان رونق گرفت.
آسمان، برای آنهایی که با دافا و تمرینکنندگان دافا رفتار خوبی داشته باشند، صلح، امنیت و شادی را بهارمغان میآورد.
ایستادگی تمرینکنندگان نتایجی خوب را بهارمغان میآورد
چند سال قبل، مدیریت داروخانهای را برعهده داشتم. روزی متوجه شدم که یکی از کارمندان جوانم، گردنش را بانداژ کرده است. از او پرسیدم چگونه آسیب دیده است. او گفت که بازو، پشت گردن و شانهاش درد میکند و ماساژ و دارو به کم شدن درد کمکی نمیکند.
او گفت هر شب رؤیایی تکراری را میبیند، در آن رؤیا مشغول شستن لباس است که سبب همان مشکلاتی میشود که در زندگی واقعیاش دارد. هیچ نوع معاینه پزشکی نتوانسته بود دلیل این علائم را شناسایی کند.
به او گفتم نگران نباشد. گفتم راهی را میشناسم که میتواند به او کمک کند. این بستگی به خودش دارد که آیا میخواهد آن را امتحان کند یا نه. او بسیار خوشحال شد و پرسید که آن روش چیست.
به او گفتم عبارات: «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» را خالصانه تکرار کند. او باور نمیکرد. بنابراین حقایق را بیشتر برایش توضیح دادم. آنگاه به ارزش فالون دافا پی بُرد و از حزب نیز خارج شد.
گفتم: «فالون دافا، فای بودا است. وقتی خالصانه این عبارات را تکرار میکنی، هیچ شیطانی جرأت نمیکند به تو نزدیک شود.» او سرش را تکان داد و گفت که این عبارات را تکرار خواهد کرد.
وقتی دوباره او را دیدم، علائم بیماریاش ناپدید شده بودند.
هر زمان به آنجا میروم، دوستان بسیاری پیدا میکنم. با توجه به صحبتهایمان، بسیاری از افراد حقیقت را درک میکنند و از ح.ک.چ خارج میشوند. آنها عبارت: «فالون دافا خوب است» را تکرار میکنند. این باعث شده بیماریهایشان ناپدید شود و از بروز بسیاری از مشکلات و بدبختیها جلوگیری کرده است.
در ابتدا، اینطور نبود که همه حقایق دافا را باور کنند، اما درحالیکه تمرینکنندگان بهطور پیوسته حقایق را روشن میکنند، سرانجام مردم آن را درک میکنند.