فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

ادارۀ ازدست دادن به کمک قلبی نیک‌خواه

21 دسامبر 2016 |   پینگ فن، یک تمرین‌کننده فالون گونگ از استان هبی در چین

(Minghui.org) چینگ‌لیان چهل ساله است و فالون دافا را تمرین می‌کند. سی ساله بود که شوهرش را در یک حادثه رانندگی از دست داد. این موضوع باعث بهم‌ریختگی شدید او شد و تا چندین روز نمی‌توانست غذا بخورد. سپس قسمتی از آموزه‌های دافا را به یاد آورد.

استاد بیان کردند:

«اگر همیشه وقتی کاری انجام می‌دهید دیگران را درنظر بگیرید، و هرگاه مسائلی با دیگران دارید اول فکر کنید که آیا آن‌ها می‌توانند آن‌را تحمل کنند یا آیا برای آن‌ها باعث صدمه‌ای نمی‌شود، آن‌گاه مشکلی نخواهید داشت.» جوآن فالون

او کمی مکث کرد و به والدین شوهرش فکر کرد. آنها در اثر غم از دست دادن پسرشان پیر شده بودند. او به پسر‌هایش که یکی کلاس اول و دیگری در دبیرستان درس می‌خواند نگاهی انداخت و فکر کرد حالا باید از خانواده‌اش حمایت کند و آنها نیاز دارند که مادرشان قوی باشد.

در ابتدا خانواده شوهرش با او برخورد خوبی نداشتند. آنها بخاطر از دست دادن پسر جوان‌شان پریشان بوده و می‌ترسیدند چینگ‌لیان دوباره ازدواج و آنها را ترک کند. به همین خاطر دفترچه پس‌انداز بانک را که قبلاً به او داده بودند، از او پس گرفتند.

چینگ‌لیان علاوه بر نگهداری پسرانش که هزینه داشت، باید بدهی‌های شوهرش را نیز می‌پرداخت. اما او آرامش خود را حفظ و سعی کرد به مسائل از دیدگاه والدین شوهرش نگاه کند.

چینگ‌لیان برای پرداخت بدهی شوهرش و نگهداری از فرزندانش، ساعت‌های بیشتری کار می‌کرد.

با اینکه خانواده شوهر چینگ‌لیان در حومه شهر ساکن بودند، اما او هر هفته به دیدن آنها می‌رفت و چون همچنان شاهد بود که با بی‌تفاوتی رفتار می‌کنند، با آنها صحبت کرد.

گفت که تمایلی به ازدواج مجدد ندارد و فقط می‌خواهد به‌شدت کار کند تا بتواند فرزندانش را بزرگ کند. گفت که آنها همیشه خانواده او خواهند ماند و همیشه نهایت تلاش خود را خواهد کرد تا از آنها مراقبت کند.

آنها که تحت تأثیر این حرف‌ها قرار گرفته بودند، دوباره با او مانند دخترشان رفتار کردند.

چینگ‌لیان در طول ده سال بعد خود را تزکیه کرد و زندگی‌اش بهبود یافت. یک خانه و اتوموبیل خرید. بخاطر سرمای زمستان، به خانواده شوهرش پیشنهاد کرد که با او زندگی کنند.

آنها همچنین دفترچه بانک را به او بازگرداندند.

چینگ‌لیان پسرهایش را به‌خوبی بزرگ کرد به نحوی که آنها اغلب به دیدار پدربزرگ و مادربزرگ‌شان می‌روند و به آنها احترام می‌گذارند.

او همیشه ابتدا ملاحظه دیگران را می‌کند. سال قبل خودرویی با خودروی او برخورد کرد. راننده خودرو مقصر بود. آن مرد جوان تازه ازدواج کرده بود و غیر از همسرش، هیچ‌کسی را نداشت. او به منظور خرید این وانت و کار با آن وام گرفته بود.

چینگ‌لیان از او هیچ چیزی درخواست نکرد. ساکنین محل از مهربانی او می‌گفتند. خواهر زن مرد جوان گفت: «تمرین‌کنندگان فالون دافا واقعاً مهربان هستند!»