(Minghui.org) درکم این است که تزکیۀ هر مرید فالون دافا مدت زمانی طولانی پیش از این نظم و ترتیب داده شده است. نیروهای کهن تعداد زیادی از موجودات الهی را در اطراف هریک از ما نظم و ترتیب دادهاند. برخی از آنها مسئول گزارش وضعیت تزکیهمان به استاد هستند.
اغلب آنها را میدیدم که از من به استاد شکایت میکردند. برخی از شکایتها درباره شکافهایی بود که در تزکیه داشتم، اما برخی به دلیل درک غلط آنها از فای درست بر اساس اصول کهن بود.
اولین باری که یک موجود الهی را درحین شکایت دیدم موقعی بود که از صورت قرمزم ناراضی بودم. آرزو داشتم که چهرۀ زیباتری داشته باشم. روز بعد گروهی از موجودات الهی را در اطراف استاد دیدم. یکی از آنها که دفترچهای در دست داشت، به استاد شکایت کرد که من از صورت قرمزم ناراضی هستم.
استاد خیلی جدی بهنظر میرسیدند. احساس کردم مثل کودکی هستم که مرتکب اشتباهاتی شده و جرأت مواجه شدن با استاد را ندارد.
متوجه شدم که وقتی موجودی به زمین میآید تا انسان شود، زندگی بشریاش، از جمله پوست بشریاش، از قبل توسط موجودات الهی و بر اساس میزان کارمای او و روابط تقدیریاش خلق میشود. اگر از آن راضی نباشیم، به این معنی است که از نظم و ترتیبهای موجودات الهی ناراضی هستیم و ترجیح میدهیم کارها مطابق با خواست خود ما انجام شود. چگونه آن میتواند امکانپذیر باشد؟ درآنصورت، چگونه فرد میتواند بدهیهای کارماییاش را بپردازد؟
در میان تمام مردم جهان، چند نفر از چهرۀ خود ناراضی هستند؟ چند نفر از زندگی خود شکایت میکنند؟ چند نفر برای رسیدن به اهداف خود به دیگران صدمه میزنند؟ انسان هیچوقت دست از امیالش نمیکشد. اگر انسانها به امیالشان اجازه دهند که آنها را کنترل کند، بهراحتی میتوانند گمراه شوند. مردم در چین اغلب توسط فرهنگ حزب کمونیست تباه شدهاند. آنها برای شهرت و منافع شخصی مبارزه میکنند و اغلب برای پول دست به هر کاری میزنند. اگر شما یک فرد سنتی هستید، دیگران میگویند احمق هستید و باید مطابق با زمان پیشرفت کنید. چند نفر میتوانند از وضع موجود راضی باشند و نسبت به همهچیز قدردان باشند؟ چند نفر میتوانند از روش زندگی نظم و ترتیب داده شدۀ خود راضی باشند؟
مریدان دافا در میان مردم عادی تزکیه میکنند. آنها در محیطی زندگی میکنند که با فرهنگ حزب پوشیده شده که فلسفهای از کشمکش و ناباوری به الهیات است. درنتیجه، فرد از وضع موجود راضی نیست و میخواهد شرایط زندگیاش و دیگر چیزها را تغییر دهد. درواقع، قبل از اینکه موجودی تبدیل به انسان شود، همهچیز از پیش نظم و ترتیب داده شده است.
علت گزارش شدنم به استاد، وابستگیام به صورت ظاهریام بود. سعی نمیکردم همۀ افکارم براساس با فا باشند. هیچ وقت نمیتوانم چهرۀ جدی استاد را از یاد ببرم.