(Minghui.org) بعد از خواندن مقالۀ اجتناب از تحسین و بیش از حد متکی بودن به همتمرینکنندگان که در 21 نوامبر 2016 در وبسایت مینگهویی منتشر شد، دقیقاً احساسی شبیه آن نویسنده داشتم. در طول 20 سال تزکیهام، کارهایی انجام دادهام که در میان همتمرینکنندگان در بسیاری از مناطق شناخته شده است. در نتیجه برخی از تمرینکنندگان در نتیجه وابستگیهایشان با من بهطور متفاوتی رفتار میکردند.
زمانیکه با همتمرینکنندگان ملاقات کردم، با چشم آسمانیام تحسین و تکیه بیش از حد آنها را نسبت به خودم مشاهده کردم. برخی از تمرینکنندگان بجای اینکه سعی کنند وابستگیهایشان را رها کنند، میخواستند از تواناییهایام برای حلوفصل مشکلاتشان استفاده کنند. اما من از انجام هرکاری که همراستا با فا نبود خودداری میکردم.
زمانی که متوجه شدند که نمیتوانند به اهدافشان دستیابند، نگرششان را تغییر دادند. آنها از روی خشم و حسادت شایعاتی را درباره من پخش کردند و اختلافاتی را بین من و سایر تمرینکنندگان ایجاد کردند؛ گویی میخواستند مرا نابود کنند.
در ابتدا واقعاً غمگین و ناراحت شدم و درک نمیکردم که چرا یک تمرینکننده اینگونه رفتار میکند. از طریق مطالعه فا متوجه شدم که با هر چیزی که روبرو میشویم، بالا رفتن در فا ضروری است. مهم نیست که سایرین همراستا با فا نیستند. این مربوط به ماست که مسائل را با ذهنی درست اداره کنیم.
در ابتدا، برای وابستگیهای خودم به درون نگاه کردم. زمانی که سایرین تحسین و تکیه بیش از حد نشان میدادند، خودم را بررسی میکردم تا ببینم آیا وابستگیهایی به در طلب شهرت بودن و کنترل امور دارم. زمانی که برخی حسادت میورزیدند، بررسی میکردم که آیا وابستگی به خودنمایی دارم که باعث ناراحتی سایرین شده است.
باید به هر تضادی از زوایای مختلف نگریسته شود. آیا وابستگیای داشتم که میبایست از شر آن خلاص میشدم؟ زمانی که سایرین همراستا با فا نیستند، چرا من شاهد این موضوع بودم؟ آیا آن بخاطر میدان بُعدی ناخالصم بود که آنها را جذب کردم؟ زمانی که با تضادها مواجه میشوم نباید سایر تمرینکنندگان را سرزنش کنم.
همواره سعی داشتم به تمرینکنندگانی که سختیهایی را تجربه میکنند، کمک کنم، اما گاهی اوقات این میتوانست مداخله باشد. زمانی که متوجه این موضوع شدم، از آنها خواستم که هر زمان با من دربارۀ مشکلاتشان صحبت میکنند، فا را مطالعه کنند. بسیاری از مشکلات بعد از مطالعۀ فا حلوفصل شدند و همگی بایکدیگر رشد کردیم.
یک بار چند تمرینکننده به خانهام آمدند. آن فرصت خوبی برای بهاشتراک گذاشتن تجربیاتمان در رابطه با فا بود، اما آنها به صحبت درباره مسائل مردم عادی ادامه دادند. سه ساعت گذشت و نتوانستم گفتگو را تغییر جهت دهم.
گاهی اوقات تمرینکنندگان مرا صدا میزدند اما برای مدتی طولانی درباره چیزهای بیربط صحبت میکردند. سپس متوجه شدم که نباید دیگران را سرزنش کنم. بجای اینکه سعی کنم حفظ ظاهر کنم و از اختلافات احتمالی جلوگیری کنم، میبایست نه میگفتم. باید یاد میگرفتم که با مداخله تمرینکنندگان بهدرستی مواجه شوم.
هر زمان با چنین شرایطی مواجه میشدم، به تمرینکنندگان یادآوری میکردم که زمانی که با یکدیگر هستیم را ارج نهند و فا را مطالعه کنند.
هرگونه درخواستی که براساس فا نبود را نیز بهطور محکم و استوار رد میکردم. یک بار تمرینکنندهای بازداشت شد و خانوادهاش نامهای به یکی از مقامات نوشتند. آنها از من خواستند که آن نامه را وارد کامپیوتر کنم اما نامه حاوی مطالبی بود که حزب کمونیست را مورد تحسین قرار داده بود. به همین دلیل از تایپ آن خودداری کردم، آنها واقعاً درباره آن ناراحت شدند.
بار دیگر تمرینکنندهای میخواست یک محل بزرگ تولید مطالب راهاندازی کند و از من درخواست کمک کرد که تجهیزاتی در اندازههای صنعتی خریداری کنم. مقالاتی بر روی وبسایت مینگهویی خوانده بودم که بهجای محلهای بزرگ، افراد را به راهاندازی محلهای کوچک تولید مطالب تشویق کرده بود، بنابراین درخواست کمک او را نپذیرفتم. او از این موضوع ناراحت شد.
اگرچه ما همگی تمرینکنندگان دافا هستیم، هرکدام از ما درک خودش را از فا دارد و ما در وضعیتهای تزکیه متفاوتی هستیم.
زمانیکه با تمرینکنندگان ملاقات میکنیم یا با یکدیگر بر روی چیزی کار میکنیم، برخی رویدادهای ناخوشایند ممکن است ظاهر شوند. زمانی که این اتفاق میافتد، یک تمرینکننده نباید از دیگران انتقاد کند، بلکه درعوض باید به درون نگاه کنیم و گفتارمان را تزکیه کنیم. سپس باید سعی کنیم که به همتمرینکنندگان براساس سطح تزکیهشان کمک کنیم. اگر درابتدا دیگران را سرزنش کنیم، آن اختلاف بزرگتر میشود و شکافهایی به شیطان ارائه میدهد که از آن سوءاستفاده کند. درعوض باید هر وضعیت را با افکار درست اداره کنیم.