(Minghui.org) یکی از دوستان سابق اینترنتیام روزی به دیدن من آمد. او گفت: «در گذشته از طریق نرمافزارهای اینترنتی با هم حرف میزدیم. اما من در دام نگرشها و اندیشههای کمونیستی گرفتار بودم و بنابراین صحبتهای شما برایم حقیر و بیاهمیت بودند.»
از اولین صحبت اینترنتی ما هشت سال گذشته بود. به یادم آورد که با او درباره جنبشهای دانشجویی در ۴ ژوئن سال ۱۹۸۹ و ماهیت مرگبار حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) صحبت کرده بودم. اما در آن زمان مرا مورد سرزنش قرار داد و گفت که گزارش مرا به مأموران میدهد. حتی زمان دقیق مکالمات ما را نشان داد که در ساعت ۴:۱۹ عصر، ۳۱ اوت سال ۲۰۰۸ بود.
او ادامه گفت: «گفتم که شما علیه ملت هستید. در آن زمان نادان بودم. ازآنجاکه وقتی بسیار جوان جوان بودم، تحت شستشوی مغزی قرار گرفته بودم، نمیتوانستم به خودم کمک کنم. بهشدت و عمیقاً در دام ایدئولوژی ح.ک.چ افتاده بودم و نمیتوانستم بهطور مستقل و آزاد فکر کنم.»
ازآنجاکه با فالون دافا چندان آشنا نبود، وقتی که حزب این روش تزکیه را تحت عنوان یک «فرقه شیطانی» مورد حمله قرار داد، تحت تأثیر آن قرار گرفت. بااینحال، همچنین به یاد آورد زمانی که جوان بود، مردم اطراف او فالون دافا را تمرین میکردند. شاهد بود که وضعیت سلامتی و خصوصیات اخلاقی آن افراد بهخاطر تمرین فالون گونگ بهبود یافته بود.
او گفت: «اکنون متوجه شدم که فرهنگ سنتی چین از طریق دافا شرح داده میشود. مردم را به سوی خوبی و درستی رهنمون میکند.»
از این دوست بهخاطر به اشتراک گذاشتن افکارش با من تشکر کردم. اعتراف او عمیقاً مرا تحت تأثیر قرار داد.
به او گفتم: «متشکرم از اینکه به من این امکان را دادی تا از متحولشدن قلبت آگاه شوم. باعث شد درک کنم که باید با کسانی که توسط ح.ک.چ فریب خوردهاند، حتی بیشتر بردبار و مهربان باشم.»
استاد بیان کردند:
بههر حال، طبق نظم و ترتیبهای شیطانی نیروهای کهن، این آزار و شکنجه انجام شده توسط حزب شرور علیه دنیا-- و مخصوصاً علیه مردم چین-- که توسط نیروهای کهن شکل داده شد تا ظاهراً «به مریدان دافا کمک کند به کمال برسند»، در شدت خود بینظیر است. با فاسد کردن مردم و وادار کردن آنها به ارتکاب گناهانی علیه دافا، آیا این هل دادن مردم چین بهسوی نابودی نیست؟ حتی با اینکه این نیروهای کهن بودند که این آزار و شکنجهی خبیثانه را برنامهریزی کردند، اما بههر حال بهخاطر مریدان دافا است که مردم چین چنین ننگ و رنجی را متحمل شدهاند. بنابراین از این زاویه، آیا نباید بروید و آنها را نجات دهید؟ آیا مریدان دافا نباید قلبشان را بهطور وسیعی باز کنند؟ آیا حتی آنهایی که آزار و شکنجه را به اجرا میگذارند، بهاستثنای آن سردستهی اهریمن، خودشان هدف آزار و شکنجه واقع نشدند؟ («موزش فا در کنفرانس فای بینالمللی نیویورک بزرگ ۲۰۰۹»)
تمرین فالون دافا را در سال ۲۰۰۰ آغاز کردم. از آن زمان، از اینترنت استفاده کردهام تا با مردم چین درباره آزار و اذیت دافا صحبت کنم و اطلاعاتی را که سانسور شده بودند در اختیار آنها قرار دهم.
درواقع هیچ خاطره خاصی از این دوستان اینترنتی نداشتم. در طول ۱۴ سالی که از تزکیهام گذشته است، عملاً هر روز در اینترنت با مردم درباره حقایق فالون دافا سخن گفتهام.
هر زمان که میبینم تمرینکنندگان در سرزمین اصلی چین با شکنجهگران خود با مهربانی و بردباری رفتار میکنند، پشتکار، خلوص و پاکی آنها را احساس میکنم. قلبهای آنها گشاده و صادق است. در مقابل، شکنجهگران در ترس و اضطراب زندگی میکنند.
امیدوارم که همتمرینکنندگان واقعاً بتوانند تزکیه کنند، از وابستگیهای خود رها شوند و به هنگام صحبت با مردم درباره حقایق تمرین تزکیه فالون دافا مهربانی و شفقت بیشتری را به نمایش بگذارند.