(Minghui.org) صاحب کارخانهای در شهر یانتای، استان شاندونگ، در ماه اوت سال ۲۰۱۵، علیه جیانگ زمین شکایت کیفری ارائه داد. وی در این شکایت، دیکتاتور سابق چین را مسبب بستهشدن غیرقانونی دو کارخانه و نیز بازداشت غیرقانونیاش میداند. درواقع این اعمال جیانگ زمین ناشی از باور این مرد به فالون گونگ بود.
آقای لی زگانگ، ۶۴ ساله، یکی از کارمندان کارخانه ساعتهای چوبی در شهر یانتای، درکنار این شغل، کسب و کار و کارخانهاش را نیز راهندازی کرد. مأموران پلیس محلی در سپتامبر ۲۰۰۰ اولین کارخانهاش را مورد چپاول قرار داده و اموالش را مصادره کردند، دو ماه بعد بهمنظور دادخواهی علیه آزار و شکنجه فالون گونگ به پکن رفت. ده ماه بعد به سه سال کار در اردوگاه کار سخت محکوم شد.
آقای لی پس از آزادی از اردوگاه کار سخت دومین کارخانهاش را افتتاح کرد، اما وقتی در سال ۲۰۰۶ دوباره بازداشت شد، کسب و کار جدیدش نیز به دست مأموران بسته شد. اندک زمانی بعد به هفت سال زندان محکوم شد.
در سال ۲۰۰۱، به شغل رسمیاش در کارخانه ساعتهای چوبی خاتمه دادند و مسئولان کارخانه علیرغم درخواستهای مکرر او، از پرداخت حقوق بازنشستگی به او امتناع کردند. از او خواستند که از تمرین فالون گونگ دست بکشد و او نپذیرفت. آقای لی تا امروز از هیچگونه مزایای بازنشستگی برخوردار نبوده است.
در ادامه گزارش شخصی آقای لی ارائه میشود که درخصوص وقایعی است که طی ۱۶ سال آزار و اذیت با آنها مواجه شد.
سه بار بازداشت طی یک سال؛ بستهشدن اولین کارخانه
تمرین فالون گونگ را در ماه اوت سال ۱۹۹۶، آغاز کردم. مدت کوتاهی پس از آن، تمام بیماریهای مزمنی که سالها مایه رنج و عذابم بودند از بین رفتند. بااینحال، بهخاطر رفتن به پکن بهمنظور درخواست تجدیدنظر برای تمرینی که درمانم کرده بود، طی یک سال، سه بار بازداشت شدم.
بهخاطر صحبت درباره فالون گونگ در پکن، در ۲۲ ژوئیه سال ۱۹۹۹ بهطور غیر قانونی بازداشت شدم. پس از آزادی دوباره در ماه دسامبر بازداشت و به مدت ۱۵ روز زندانی شدم.
بار سوم در ژوئیه سال ۲۰۰۰، وقتی بنرهایی را در میدان تیانآنمن به نمایش گذاشتم، بازداشت شدم و در مرکز بازداشت یانچِنگ بهشدت از سوی مأموران مورد ضرب و شتم قرار گرفتم. به مدت ۱۸ روز زندانی شدم و سپس توسط مأموران تا منزلم در یانتای همراهی شدم. در راه برگشت اقدام به فرار کردم.
سپس مأموران از اداره پلیس یانتای در ماه سپتامبر به کارخانهام حمله کردند و بسیاری از اموالم جمله طلا و جواهر، کامپیوتر و مطالب دافا را توقیف کردند. آنها همچنین کارگران کارخانهام را متفرق کردند و دو نفر از سرپرستان را تحت بازجویی قرار دادند. سپس کارخانه را به اجبار تعطیل کردند.
چهارمین بازداشت به سه سال کار سخت منجر شد
در یکم ژوئیه سال ۲۰۰۱ بازداشت و به مرکز بازداشت نانجیائو برده شدم. وقتی از امضای مدارکی دال بر انکار باور خود امتناع کردم، دو نگهبان بهطرز وحشیانهای مرا مورد ضرب و شتم قرار داده و آنقدر مرا کتک زدند تا به شدت زخمی شدم و خون بالا آوردم.
درد ناشی از آسیب و زخم آنقدر غیرقابل تحمل بود که در روز چهارم پزشکی خارج از شیفت کاری خود به بالینم فرا خوانده شد. او مرا بهخاطر انجام کاری بیهوده سرزنش کرد و با کمک یک نگهبان مورد ضرب و شتم قرار داد. وقتی از هوش رفتم، با ریختن آب روی من بیدارم کردند. از شدت درد، کل بدنم منقبض بود. سه روز بعد به بیمارستان ۴۰۷ نیروی دریایی یانتای منتقل شدم.
در بیمارستان، به من دستبند زدند و پایم را با زنجیر به تخت بستند. دکتر گفت که زخم معدهام جدی است و باید تحت عمل جراحی قرار گیرم. دکتر را متقاعد کردم که اگر بگذارند تمرینات فالون گونگ را انجام دهم، وضعیت سلامتیام بهبود مییابد. ده روز بعد بدون اینکه تحت عمل جراحی قرار گیرم، حالم بهتر شد.
سپس مأموران اداره ۶۱۰، مرا برای «تبدیلشدن» به مرکز شستشوی مغزی هاییانگ فرستادند تا تحت شستشوی مغزی قرار گیرم تا باور خود به فالون گونگ را انکار کنم. از تبدیلشدن خودداری کردم و دست به اعتصاب غذا زدم. چند روز بعد، به مدت سه سال به اردوگاه کار اجباری زیبوآنکان منتقل شدم.
در ماه سپتامبر سال ۲۰۰۳ ، از اردوگاه کار اجباری آزاد شدم. وقتی درباره من به کارخانه ساعتهای چوبی در شهر یانتای گزارش دادند، نگهبانان کارخانه مرا بیش از ۲۰ روز به یک مرکز شستشوی مغزی تحت کنترل اداره ۶۱۰ ، فرستادند. سپس به من گفتند که در سال ۲۰۰۱ به کار من در آنجا خاتمه دادند.
محکومیت هفت ساله، بستهشدن دومین کارخانه
در ۱۵ اکتبر سال ۲۰۰۶، وقتی برای صرف شام بیرون رفتم، دوباره بازداشت شدم. مأموران همسرم را نیز بازداشت کردند و بعد در همان روز خانهام را مورد چپاول قرار دادند. آنها سه لپتاپ، یک دستگاه کپی دیویدی، تعدادی کتابها و مطالب فالون گونگ و دههزار یوان را توقیف کردند. همچنین اقدام به غارت و تعطیلی دومین کارخانهام کردند که پس از آزادی از اردوگاه کار اجباری آن را افتتاح کرده بودم.
آن شب در اداره پلیس، درحالیکه هر دو دستم را در پشت سرم بسته بودند، مرا در هوا معلق نگه داشتند تا باور خود به فالون گونگ را رها کنم. وقتی از انجام خواسته آنها خودداری کردم، به من سیلی زدند و مرا تحت ضرب و شتم قرار دادند. اندک زمانی بعد هشیاریام را از دست دادم. بنابراین دست از ادامه کارشان برداشتند و یکی از مأموران به شانهام چنگ انداخت و تکانم داد تا بیدار شوم. سپس دستم را گرفتند و با شتاب روی یک تکه کاغذ چیزی را نوشتند. چنان ضعیف بودم که نمیتوانستم در برابر آنها مقاومت کنم. متوجه نشدم که آنها چه چیزی نوشتند.
هجده روز بعد، مرا به بازداشتگاه نانجیائو منتقل کردند و سپس به مدت هفت سال به زندان شاندونگ در جینان فرستادند. پس از آزادی در سال ۲۰۱۲، چند بار از کارخانه ساعتهای چوبی درخواست حقوق بازنشستگی کردم، اما درخواست من هر بار رد شد. هنوز هم تا امروز، هیچگونه مزایای بازنشستگی دریافت نکردهام.
سابقه آزار و اذیت
در سال ۱۹۹۹، جیانگ زمین، در مقام رئیس حزب کمونیست چین، سایر اعضای کمیته دائمی دفتر سیاسی را تحت سیطره قرار داد و سرکوب خشونتباری علیه فالون گونگ راهاندازی کرد.
این آزار و شکنجه که مدت آن به ۱۶ سال میرسد، منجر به مرگ بسیاری از تمرینکنندگان فالون گونگ شده است. بیشتر آنها بهخاطر باور خود به فالون گونگ تحت شکنجه قرار گرفتند و حتی به علت درآوردن اعضای بدنشان به قتل رسیدند. جیانگ زمین بهطور مستقیم مسئول آغاز و تداوم این آزار و اذیت وحشیانه است.
تحت هدایت شخص جیانگ، حزب کمونیست چین اقدام به تأسیس اداره ۶۱۰ کرد که خارج از قوانین سازمان امنیت عمل میکند. این اداره درخصوص فالون گونگ، نیروهای پلیس و سیستم قضایی را تحت سیطره قرار میدهد تا دستورات جیانگ را به انجام برساند: شهرت آنها را لکهدار کنید، از نظر مالی آنها را ورشکسته کنید و از لحاظ جسمی نابودشان کنید.
قانون چین این اجازه را به شهروندان چینی میدهد که درخصوص نمونههای حاکی از جنایت اقامه دعوی کنند و بسیاری از تمرینکنندگان درحالحاضر از این حق قانونی خود استفاده میکنند و علیه دیکتاتور سابق درخواست دادخواهی ارائه میدهند.