(Minghui.org) برای توزیع مطالب اطلاع‌رسانی می‌خواستم یک سه‌چرخه برقی بخرم تا راحت‌تر بتوانم به روستاهای کوهستانی سفر کنم، اما به‌اندازه کافی پول نداشتم.
هم‌تمرین‌کنندگان برای خرید لوازم یک مکان تولید مطالب به من پول داده بودند. فکر می‌کردم طولی نخواهد کشید که با گرفتن اضافه حقوق، پول آن را پرداخت می‌کنم، از آن پول برای خرید یک سه‌چرخه برقی استفاده کردم.
دو روز پس از آنکه سه‌چرخه برقی را خریدم، من و هم‌تمرین‌کننده‌ای به‌طرف روستایی راندیم. ناگهان هشیاری‌ام را از دست دادم و افتادم.
پس از اینکه به‌هوش آمدم، همسرم گفت که این تمرین‌کننده و پسرش مرا به خانه آوردند و بیش از دوساعت بی‌هوش بودم.
هنگامی‌که بی‌هوش بودم، همسایه‌مان با بیمارستان تماس گرفت و درخواست کرد آمبولانس بفرستند. وقتی آمبولانس آمد، از رفتن به بیمارستان خودداری کردم، بنابراین هزینه‌اش را پرداختم تا برود.
صورتم کبود و خون‌آلود بود و به‌سختی می‌توانستم حرکت کنم. چشم سوم تمرین‌کننده دیگری باز بود. او به همسرم گفت دیده است که افرادی بدنم را داخل ارابه‌ای گذاشتند و بیرون بردند.
بازوها و پاهایم به‌شدت درد می‌کردند و چیزی را به‌خاطر نمی‌آوردم. اما می‌دانستم که استاد مرا حمایت می‌کنند و زندگی‌ام را نجات می‌دهند.
پس از ده روز، توانستم بدون کمک راه بروم. پس از پانزده روز، می‌توانستم بدون درد حرکت کنم.
اما، نونزده روز پس از تصادف، احساس می‌کردم کمرم درد می‌کند. حس می‌کردم که این موضوع مربوط به سوءاستفاده مالی‌ام است، اما هنوز به خودم می‌گفتم که طولی نخواهد کشید که اضافه‌کار را دریافت می‌کنم و پول را برمی‌گردانم.
روز بعد، درد به‌قدری شدید شده بود که گریه می‌کردم. همسرم یادآوری کرد که به‌درون نگاه کنم و علت آن را پیدا کنم. سرانجام به او گفتم پولی را که برای مکان تهیه مطالب اطلاع رسانی گرفته بودم، موتور سه‌چرخه خریدم.
تصمیم گرفتیم که فوراً پول را پس بدهیم. روز بعد، به هماهنگ‌کننده محلی پول را دادیم و از او درخواست کردیم که آن را به صندوق بریزد. فوراً کمر دردم ناپدید شد.
دریافتم که نیروهای کهن از سوءاستفاده‌ام بهره‌برداری کرده و مرا تحت آزار و اذیت قرار داده‌اند، اما، هنگامی‌که، از سه‌چرخه افتادم، استاد نیک‌خواه مرا نجات دادند.
استاد، به‌خاطر نجات دوباره‌ام سپاسگزارم! از این به بعد، قول می‌دهم که سه کار را بهتر انجام دهم.
هم‌تمرین‌کنندگانم، صمیمانه از شما عذرخواهی می‌کنم، پولی را که برای پروژه‌های دافا در اختیارم قرار داده بودید، به‌درستی استفاده نکردم. امیدوارم بتوانید از اشتباهم درس بگیرید!