(Minghui.org) نام من گائو ژنیینگ است و تمرینکننده فالون گونگ در شهرستان نونگان، استان جیلین هستم.
در سال ۲۰۱۴ ، روزی به محض اینکه شوهرم وارد منزل شد، دو مأمور لباس شخصی به داخل خانه هجوم آوردند و او را به زمین انداختند. بلافاصله به دنبال آنها حدود ده نفر داخل شدند. آنها لباس پلیس بر تن نداشتند و هیچ کارت شناسایی نشان ندادند. بعداً متوجه شدم که آنها از بخش امنیت داخلی شهرستان نونگان و پلیس گوچنگ بودند. تانگ کی، رئیس بخش امنیت داخلی شهرستان نونگان، آنها را رهبری میکرد.
آنها ادعا کردند که دلیل بازداشت ما، تمرین فالون گونگ است. درحالی که ما را گرفته بودند به خانه هجوم آوردند و چهار تلفن همراه، لپتاپ، کامپیوتر رومیزی، یک عکس از بنیانگذار فالون گونگ، کتابهای فالون گونگ و یک دیش ماهواره برای دریافت برنامههای تلویزیون سلسله تانگ جدید را توقیف کردند.
من، پسر و شوهرم به ادارۀ پلیس گوچنگ منتقل و در اتاقهای مختلف حبس شدیم. آنها تهدید کردند که اگر پسر ۱۴ سالهام اذعان نکند که پدرش فالون گونگ را تمرین میکند، او را کتک میزنند. با گفتن اینکه اگر او آنچه آنها میخواهند را انجام دهد مرا آزاد میکنند، پسرم را فریب دادند. پسرم حرفشان را باور کرد و خواستههای آنها را انجام داد.
بهمحض اینکه به ادارۀ پلیس رسیدم، مأموران شروع به ضرب و شتم من کردند. تانگ کی با یک بطری پر از آب به وسط پیشانیام ضربه میزد. من از حال رفتم و وقتی به هوش آمدم یک برآمدگی بزرگ روی پیشانیام بود. آنها موهایم را میکشیدند و به دست و پاهایم لگد میزدند.
تانگ کی دو پلیس جوان را راهنمایی کرد تا با استفاده از شیوۀ «پرواز هواپیما» مرا مورد شکنجه قرار دهند. آنها مرا به اتاقی بردند که هیچکس نمیتوانست داخلش را ببیند. دستهایم را با دستبند در پشتم به هم بستند. آنها یک تیر چوبی بلند را زیر بغلم قرار دادند تا با فشار، دستانم را بالا و در پشت نگه دارد. آنها از یک تیر دیگر برای خم نگه داشتنم استفاده میکردند. در همان زمان، تانگ کی پشت سرم را فشار میداد.
آنها پسرم را فریب میدادند که برای من ناهار بخرد ولی خودشان آن را میخوردند و بعد از این استراحت، به کتکزدن من ادامه میدادند. تانگ کی در هنگام کتک زدنم، مرتب مرا سرزنش میکرد و میگفت: «تو مخالف حزب کمونیست چین هستی پس دشمن من هستی.»
شکنجه باعث آسیبدیدگی پای چپم شد و باعث شد که عضلاتم تحلیل برود. من در حال حاضر نمیتوانم پای چپم را حرکت دهم. دست راستم نیز بهشدت آسیب دید و بیش از ۴۰ روز نمیتوانستم آن را حرکت دهم.
آن شب به بازداشتگاه شماره ۳ شهر چانگچون فرستاده شدم. صحبت نگهبانان را در بازداشتگاه شنیدم. آنها گفتند: «این پلیسهای شهرستان نونگان واقعا ترسناک هستند.» موارد فالون گونگی که آنها برای ما میفرستند همیشه بهشدت کتک خوردهاند یا نقص عضو پیدا کردهاند.»
هنگامی که در بازداشتگاه بودم، دست راستم در طول۴۰ روز بهتدریج کمی بهبود پیدا کرد. اما پای چپم دچار آسیب دائمی شد و هنوز هم نمیتوانم آن را حرکت دهم. حتی برای رفتن به توالت نیاز به کمک دارم. پس از اینکه از خانوادهام در حدود ۱۵۰ هزار یوان اخاذی شد، در ۱۴ نوامبر ۲۰۱۴ آزاد شدم. شوهرم مجبور شد مرا تا خانه بهدوش بکشد.