(Minghui.org) عمل کردن و محقق ساختن عهد و پیمان جنبه مهمی از فرهنگ باستانی چین بود. مردم زمانی که عهد به انجام کاری میبستند، جدی و متواضع بودند. گاهی اوقات آنها شاخۀ کوچکی را در دستشان نگهمیداشتند و بعد از بستن عهد، آن شاخه را به دو تکه میشکستند. این بیانگر آن بود که اگر آنها موفق نمیشدند که به عهد و پیمانشان عمل کنند، زندگیشان مانند این شاخه میبود و بهطور وحشتناکی بهپایان میرسید.
شکل دیگری از عهد بستن این بود که شخص زانو میزد، در بارگاه الهی قول میداد که اگر موفق نمیشد که به عهد و پیماناش عمل کند، همۀ عواقب آن از جمله گرفتار صاعقه شدن را میپذیرد.
عهد و پیمانهای تمرینکنندگان فالون دافا متفاوت از آنهایی است که توسط مردم عادی بسته میشود. درحالیکه قول یک شخص اغلب به چیز خاصی اشاره میکند، عهد و پیمان یک تمرینکننده دافا شامل کل سفر زندگیمان، آیندهمان و افرادی میشود که نسبت به آنها مسئول هستیم. استاد بارها درخصوص این موضوع صحبت کردهاند و ما میبایست این موضوع را جدی بگیریم.
ما در گذشته عهد و پیمان بستیم که به استاد در اصلاح فا و نجات موجودات ذیشعور یاری رسانیم. سابق بر این فکر میکردم که تلاشهای زیادی برای صحبت با دیگران درباره فالون دافا و آزار و شکنجه کردهام و در تنظیم شکایت کیفری علیه جیانگ زمین بهخاطر شروع آزار و شکنجه فالون دافا شرکت کردهام و درنتیجه احساس خوبی دربارۀ خودم داشتم.
بهتازگی درکهای بیشتری درباره عهد و پیمانهایی که بستیم بهدست آوردم. به این معنی که قادر نبودن به کوشا باقی ماندن شکلی از شکستن عهد و پیمانهایمان است. سابق بر این فرض میکردم که اگر سه کار را انجام دهم، این محقق ساختن عهد و پیمانهایم خواهد بود.
«عهد و پیمان» یکی از شایعترین کلماتی است که استاد در هنگ یین ۴ بکار میبرند. درکم این است که استاد به آن تأکید کردند چراکه بسیاری از تمرینکنندگان در تزکیهشان ضعیف عمل کردهاند. ما در دورۀ اصلاح فا هستیم و رفتارمان در هر لحظه شامل موضوع عمل کردن به عهد و پیمانهایمان میشود. زمانیکه ذهن ما در فا نیست، نمیتوانیم در آن لحظه استاندارد یک تزکیهکننده را برآورده سازیم.
استاد فداکاریهای فوقالعادهای انجام دادهاند که بهمنظور تزکیه و نجات مردم، زمان را برای ما گسترش دهند. ما حقیقتاً باید این فرصت را جدی بگیریم و بهترین استفاده را از این زمان محدود ببریم.
استاد بیان کردند:
«هر حیاتی مجبور میشد که برای تک تک اعمالش در تاریخ مسئول باشد. و این مخصوصاً برای در طول زمان اصلاح- فای عالم صحیح میبود، که یک شخص برای هر چیزی پاسخگو میبود-- خواه آن انگیزههای شخص، آنچه که شخص انجام داد، یا حتی چیزهای کوچک باشد؛ و این معین شد که خدایان، آنهایی که در اصلاح- فا سهم هردوی منفی و مثبت ایفا کرده بودند، همچنین اهریمنان و حتی شکلهای حیات بسیار کوچک، همگی در معرض داوری قرار میگرفتند. حتی آنهایی که تأثیر مثبتی داشتند دقیقاً به همان شکل داوری میشدند، که در آن حالت پرسیده میشد که چه تعداد موجودات ذیشعور بهواسطهی عدم توانایی شما در خوب عمل کردن در طی آنچه که درحال انجام آن بودید نتوانستند نجات یابند؟ و در حالت مربوط به یک مرید دافا، پرسیده میشد که چه تعداد از عهد و پیمانهای شما به انجام نرسیده ماندند؟ قصور در انجام آنها فقط یک جنبهی آن میبود، چراکه وقتی کاری را انجام ندهید یا خوب انجام ندهید، تبعاتی تا درجات متفاوت وجود خواهد داشت، و شما برای تمامی این چیزها مسئول شناخته میشدید. آیا این عملی میبود اگر برای شرمی که اعمال شما ممکن بود برای دافا بهبار بیاورد یا برای فریب دادن خداوندگار مسئول شناخته نمیشدید؟ من قبلاً دربارۀ هیچ یک از این چیزها صحبت نکردهام. نمیخواستم این چیزها را ذکر کنم. اما واقعاً باید بهطور حقیقی بیدار شوید. آیا نمیدانید هنوز آن چه زمانی است؟» («آموزش فای ارائه شده در جلسۀ انتیدیتیوی»)