(Minghui.org) هفده سال پیش قبل از شروع تمرین فالون دافا، من یک شاگرد دبیرستانی غمگین بودم. در ۱۸ سالگی نگران امتحانات و روابط با همسن و سالهایم بودم. بسیار اهل رقابت بودم و بهدلیل فشار عصبی ناشی از امتحانات دچار اختلالات روانی شدم.
وضعیت سلامت جسمانیام بسیار ضعیف بود. در فصل سرماخوردگی چون همیشه مریض و در مطب دکترها بودم، اغلب با آنها دوست میشدم. بدون هیچ دلیل مشخصی دچار بیماری پوستی وخیمی شدم. تمام بدنم پوشیده از لکههای قرمز بود. بزرگترین بیمارستان تایوان مرا به عنوان نمونه، مورد بررسی قرار دادند.
سپس فالون دافا را پیدا کردم که مرا از زیر بار سنگین استرس بیرون کشید و زندگی عاری از نگرانی ودلواپسی به من هدیه کرد. طبیعتاً چیزهای قشنگ دیگری نیز در پی آن آمد. من سلامتی و خردی به دست آوردم که برایم موفقیت در کار و زندگی را به ارمغان آورد.
سلامت جسمی پیامد سلامت روانی
سال آخر دبیرستان که بودم، مشاور مدرسه خیلی نگران وضعیت سلامت روانیام بود. به او گفتم که به خاطر امتحان ورودی دانشکده تحت فشار خیلی زیادی هستم و هر بار که کتاب نمونه سؤالها را باز میکنم، گریه میکنم. از من خواست هر از گاهی بروم و با او صحبت کنم.
آن سال، من شروع به تمرین فالون دافا کردم که باعث شد هدف از زندگی را متوجه شوم.
ویژگیهای شخصیتیام کاملاً عوض شد. دیگر نگران نمرههای امتحان یا درصدد رقابت با دیگران نبودم. بدون وابستگی به موفقیتهای فردی، بیشتر خواهان کمک به دیگران بودم.
همیشه لبخند بر لب داشتم. دوستان و همکارانم نمیتوانستند بفهمند چرا من نگران هیچ چیزی نیستم. به آنها نیز درباره چیزهایی که از فالون دافا یاد گرفته بودم، گفتم.
استاد لی هنگجی، بنیانگذار فالون دافا، بیان کردند:
«در تزکیه، هرچیزی که تجربه میکنید خوب است و شما تقوای عظیم خودتان را بنا میکنید.» (آموزش فا در کنفرانس فای شرق امریکا)
۱۷ سال است که نزد پزشک نرفتهام، چون به ندرت مریض میشوم. مشکل پوستیام از بین رفت. در ۳۴ سالگی، مردم گاهی مرا با یک نوجوان یا فردی ۲۰ ساله، اشتباه میگیرند و از اینکه به این جوانی به نظر میآیم، هیجانزده میشوند. من همیشه به آنها میگویم منشأ جوانی، تمرینات فالون دافا است.
به دلیل دنبال کردن اصول فالون دافا، رفتاری مهربان و باملاحظه جایگزین ذهنیت رقابتطلبم شده است. صورتم دوست داشتنیتر و حرکاتم موقرتر شده است.
موفقیت حرفهای
با ذهنیت مثبتی که در اثر تمرینات معنویام کسب کردهام، حالا وقتی تحت فشار قرار میگیرم، آرام میمانم. درآزمونها و مصاحبهها خیلی عالی عمل میکنم.
سابقاً در میان سایر دروس، درک ریاضی و علوم برایم سخت بودند. گرچه بعد از شروع تمرین فالون دافا، اینطور به نظر میرسید که خرد به دست آوردهام. حالا هر چیزی که مطالعه میکنم، برایم بسیار قابل فهم به نظر میرسد.
در یک دانشگاه طراز اول حضور یافتم. فقط دو ماه برای امتحان نهایی و ورودی درس خواندم و بهعنوان فارغالتحصیل عالی، پذیرفته شدم. زمانی که روی پایاننامه فوقلیسانس کار میکردم، کار نوشتارم چنان بهخوبی پیش میرفت که فکر میکردم موجودات الهی در حال کمک کردن به من هستند. کمیته فارغالتحصیلی که پایان نامهام را بررسی کردند، آنقدر مورد قبولشان واقع شد که به من پیشنهاد دادند آن را منتشر کنم.
در حال حاضر مدیر یکی از شرکتهای موفق هستم. فقط ظرف چند ماه برای آزمون استانی مربوط به شرکت آماده شدم در حالی که شانس پذیرش فقط یک درصد بود.
من بهشدت کار میکنم و در کارم خیلی خوب عمل میکنم. معمولاً مهمترین پروژههای شرکت به من سپرده میشود.
سعی میکنم دیگران را در اولویت قرار دهم. مدیران و همکارانم مرا دوست دارند.
قبل از اینکه مدیر شرکت شوم، بهعنوان پژوهشگر یا گزارشگر یک رسانه، داوطلبانه فعالیت میکردم. حالا در وقت اضافهام هنوز در رسانه کار میکنم و دربخش سیاست بینالملل، جامعه و فرهنگ مقاله مینویسم. مقالات اینترنتیام گاهی بیش از ۴۰ هزار بیننده دارد. خیلی از خوانندگان برای گفتگوی بیشتر با من تماس میگیرند.
خانواده شاد
با شوهرم در تمرینات فالون دافا آشنا شدم. او نیز تمرینکننده است و ما یک خانواده شاد و صمیمی هستیم. در حالی که با اصول حقیقتـ نیکخواهیـ بردباری، زندگی میکنم، با خانواده شوهرم خیلی خوب کنار میآیم و ما واقعاً مراقب یکدیگر هستیم. همکاران و دوستانم اغلب شگفتزده میشوند که میان ما هیچ تنشی نیست.
سپاسگزارم استاد!
اگر بهخاطر فالون دافا نبود، هیچ کدام از موفقیتهایم در زندگی و کار، میسر نمیشد. استاد، از شما برای اعطای فالون دافا به من و آوردن زیباییهای بسیار در زندگیام، سپاسگزارم!