(Minghui.org) تعدادی از تمرینکنندگانی وجود دارند که در طول این سالها، بهدلیل وابستگیهای قویشان زندگی خود را ازدستدادهاند. به عقیدهام، یکی از وابستگیهایی که بهنظر میرسد بسیاری از این تمرینکنندگان را تحت تأثیر قرار داده است، داشتن احساسات نسبت به عزیزانشان است.
عدم موفقیت در غلبه بر این وابستگی نسبت به خانواده، اغلب پس از این بهوجود میآید که این تمرینکنندگان نتوانستند سه کار را به بهترین نحوی که میتوانستند انجام دهند. وقتی میخواستند فا را مطالعه کنند، افکار درست بفرستند یا حقیقت را برای مردم روشن کنند، توسط این وابستگی تحت تأثیر قرار میگرفتند.
نیروهای کهن هیچ فرصتی را برای بهرهبرداری از شکافهای این تمرینکنندگان ازدست ندادند. بعضی از آنها علائم کارمای بیماری را تجربه کردند، درحالیکه دیگران قادر نبودند بهسرعت خود را اصلاح کنند و درگذشتند.
اگر زندگیمان را ازدست بدهیم و نتوانیم به عهد و پیمانهای خود برای نجات موجودات ذیشعور عمل کنیم، زیان عظیمی را متحمل میشویم. بهعنوان تزکیهکنندگان، نباید به احساسات بشری وابسته باشیم. در عوض، باید رابطۀ تقدیری مقدسی را که با دافا داریم گرامی بداریم. تنها با تزکیۀ کوشا، میتوانیم وابستگیهایمان را رها کنیم و مأموریتمان را بهانجام برسانیم.
وابستگی به احساسات بشری
استاد بیان کردند:
«کسانی که به علاقۀ خانوادگی وابسته هستند بهطور قطع در آتش آن خواهند سوخت، گرفتار آن شده و بهوسیلۀ آن عذاب میبینند. با کشیده شدن توسط ریسمانهای علاقه و با بهستوه آمدن توسط آنان در طول زندگیشان، در پایان زندگی خواهند دید که برای افسوس و پشیمانی بسیار دیر است.» («چیزهایی که تزکیهکنندگان باید از آنها دوری کنند» از نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر ۱)
احساسات چیست؟ همانطور که در مقالهای منتشر شده در وبسایت مینگهویی بهطور کامل توضیح داده شد، احساسات یک استاندارد عاطفی است که در آن شخص مایل است زندگیاش را برای چیزی یا کسی که دوست دارد از دست بدهد.
برای تمرینکنندگان، این خطرناک است که احساسات را ارزشمندتر از فا بهحساب آورند. باید بهوضوح درک کنیم که بازگشت به خانه حقیقیمان، خواسته نهایی ماست. درنتیجه یک تزکیهکننده خوب، سه کار را نسبت به هرچیز دیگری در بالاترین اولویت قرار میدهد و تمام خرد و توانایی خود را بهکار میگیرد تا آنها را بهخوبی انجام دهد.
زمانیکه تمرینکنندگان سرسختانه به احساسات وابستگی دارند، بهراحتی میتوانند توسط مسائل کوچک دنیوی آشفته شوند. نیروهای کهن از این شکاف برای حمله به آنها استفاده میکنند. درنتیجه، ممکن است این تمرینکنندگان در انجام سه کار سست شوند و کارمای بیماری را رشد دهند.
ممکن است برخی از تمرینکنندگان هنگام فرستادن افکار درست به خواب بروند. عدهای از تمرینکنندگان مسن که در اشتیاق خوشیهای خانوادگی هستند و آرزوی زندگی راحتِ مردم عادی را دارند، امکان دارد اهمیت فا و هدفشان از آمدن به این دنیای بشری را فراموش کنند. ممکن است دیگر افکار درست نفرستند. افراد دیگری که هیچگاه از غم و اندوه ازدستدادن فرزندشان، تسلی نمییابند، احتمال دارد در تلههایی که نیروهای کهن قرار دادهاند بیفتند.
از دیدگاه بازپیدایی، احساسات فقط در یک دوره زندگی وجود دارد. مهم نیست چقدر عاشق فرزندانتان هستید و به آنها اهمیت میدهید، وقتی در چرخه بعدی زندگی بازپیدا شوید، هیچ اهمیتی برایشان نخواهید داشت. فقط بیتفاوتی به عشق و نفرت میتواند یک تمرینکننده را قادر سازد از رنج کشیدن در روند طولانی بازپیدایی، رهایی یابد.
قربانیِ نیروهای کهن نشدن
در شعر «غمگین نباشید» از هنگ یین ۲، استاد به ما میآموزند: «با دست کشیدن از ذهنیت بشری، شیطان به خودی خود مغلوب میشود.» برای اینکه نسبت به تزکیه سست و بیدقت نشویم، باید مرتباً از خودمان بپرسیم آیا حقیقتاً به این آموزه باور داریم.
در ورای هر وابستگی، تعداد زیادی موجودات اهریمنی پنهان شدهاند. زمانیکه آموزههای استاد را پیروی میکنیم تا خودمان را اصلاح کنیم، اهریمن هیچ فضایی برای رشد پیدا نمیکند و بلافاصله آزار و شکنجه ناپدید خواهد شد. از طرفی دیگر، اگر تسلیم این اهریمنان شویم، نیروهای کهن وابستگیهایمان را تشدید میکنند و عاقبت باعث بیماری یا حتی مرگمان میشوند.
همانطورکه اصلاح فا به پایان نزدیک میشود، این عوامل شیطانی جایی برای مخفیشدن پیدا نمیکنند، مگر در میدان بُعدی آن تمرینکنندگانی که در تزکیه کوشا نیستند و افکار بشری قوی دارند. در نتیجه، بعضی از تمرینکنندگان قربانی این عوامل اهریمنی میشوند و مجبور میشوند بدن بشریشان را ترک کنند. ممکن است موجودات ذیشعوری که میخواستند توسط آنها نجات یابند نیز قربانی شوند.
تزکیه برای رابطه تقدیری مقدس با دافا
اشعار استاد در «معنی زندگی چیست؟» از هنگ یین ۳ بیان میکنند:
«صد سال از زندگی بشری، برای چه کسی اینقدر مشغول؟
شهرت، ثروت و احساسات نسبت به خانواده اضطرابی عمیق ایجاد میکند
وقتی موسیقی متوقف و نمایش تمام شود، چه کسی هستم؟
آسمان صحبت نمیکند، ما را سردرگم میگذارد»
بهدلیل روابط تقدیری، این دنیای بشری پر از امید و قدردانی است. اما مهم نیست این روابط چقدر وسوسهانگیز بهنظر میرسند، در این تاریخ طولانی زندگی بشر، آنها چیزی بیش از توهمی زودگذر نیستند. تزکیه در دافا باارزشترین رابطه تقدیری است، زیرا تنها دافا میتواند زندگی را ابدی کند. اما افراد زیادی این فرصت ارزشمند را ازدست دادهاند.
برای هزاران سال، چند نفر به امیدشان دل بستهاند؟ چند نفر مقصد روح خود را یافتهاند؟ وقتی زمین خلق شد، خدایان بسیاری به زمین آمدند. چه تعداد از آنها به کمال نائل شدهاند؟ و چه تعداد توسط توهم سردرگم شدند و خود واقعی اصلیشان را گم کردند؟
بهمنظور انجام مأموریتمان و مأیوس نکردن استاد، باید بهطور کوشا خود را تزکیه کنیم.
تزکیه کوشا
اصلاح فا محدودیت زمانی دارد. وقتی زمان آن به پایان برسد، برای پشیمانی خیلی دیر خواهد بود. استاد با رحمت منتظر ما بودهاند تا [به استاندارد] برسیم. طبق گفتههای تمرینکنندگانی که روشنبینی تدریجی را تجربه میکنند، دهها میلیون تمرینکننده غیرکوشا بهخاطر راحتطلبی و سستی در تزکیه، عقب ماندهاند. خیلی از آنها پیشاز آزار و شکنجه شینشینگ بسیار بالایی داشتند. استاد از اینکه آنها هنوز سردرگم هستند و به رشد بیشتر شینشینگشان آگاه نمیشوند، نگران هستند.
ادامه دادن به این روند، به مثابه نابود کردن خودمان است. بیایید بهترین سعیمان را بکنیم تا خودمان را [به استاندارد] برسانیم و در گذشته نمانیم. برای دلگرمی و تشویق همدیگر، مایلم گزیدهای از چند آموزش فای استاد را با همتمرینکنندگان بهاشتراک بگذارم.
آموزش فا در کنفرانس فای استرالیا
«آیا واقعاً خودتان را یک تزکیهکننده درنظر میگیرید؟ آیا به استاندارد رسیدهاید؟ گاهی اوقات در قلبتان موضوعات خانوادگی را مهمتر از فا در نظر میگیرید، چیزی که در ذهنتان است بهدست آوردن پول و وابستگی به علائق خانوادگی است، به تمام آنها بیشتر از فا اهمیت داده میشود و نمیخواهید کارمای خودتان را از بین ببرید یا هیچ سختیای را تحمل کنید. آیا آن یک مرید حقیقی تزکیهکننده است؟ حتی پساز ده سال تزکیه به این صورت، هیچچیز تغییر نخواند کرد.»
سخنرانی در اولین کنفرانس آمریکای شمالی
«همه در اینخصوص بیندیشید: آیا انجام تمرینات فالون گونگ و خواندن کتابها شما را یک مرید دافا میکند؟ اگر بهطور کوشا پیشرفت نکنید و واقعاً برطبق استانداردهایی که به شما آموزش دادهام عمل نکنید، چگونه میتوانید مرید من باشید؟ اینکه مرید من باشید به این بستگی دارد که آیا شما را [به عنوان مرید] تصدیق میکنم. به عبارت دیگر، آیا در حد استاندارد یک مرید هستید؟ اگر هر روز تمرینات را درست شبیه تمرینات فیزیکی دیگر انجام دهید، اگر کتابها را بدون جذب محتوای آنها بخوانید، اگر بهطور کوشا پیشرفت نکنید و برطبق الزامات کتابها عمل نکنید، آیا میتوانید مرید من باشید؟ آیا هنوز فردی عادی نیستید؟»
آموزش فا در سن فرانسیسکو، ۲۰۰۵:
«من چند لحظه پیش گفتم که اصول تزکیهکنندگان و اصول مردم معمولی متضاد هستند. موجودات بشری معتقدند که یک زندگی راحت چیز خوبی است، در حالیکه مریدان دافا عقیده دارند که وقتی به رشدشان ارتباط پیدا میکند، اینکه هر چیزی آسان باشد چیز بدی است، و اینکه رنج و سختی موجب رشد است. (تشویق) آیا ترتیبی دادهاید که مفاهیم بنیادیتان را بچرخانید؟ زمانی که با کمی سختی مواجه میشوید یا اینجا و آنجا با چیزی اندک روبرو میشوید، نمیتوانید از میان آن بگذرید. و در نهایت وقتی به مقدار بسیار بزرگی جمع میشود، آزمون بزرگی میشود، و آن امتحانی است که نمیتوانید آن را بدون رها کردن [وابستگیتان به] زندگی بگذرانید. آنگاه چه کاری میتواند انجام شود؟ مشقات حتی به حدی توانستند بزرگ شوند که شما به رغم اینکه [آن وابستگیتان به] زندگی را رها کردید نتوانستید امور را به تعادل برسانید. نیروهای کهن اجازه ندادند از آن بگذرید و افکار درست شما به حد کافی قوی نبود. شما به من بگویید چه کاری میتوانست انجام شود. میخواهید استاد چهکار کند؟ استاد بدون هیچ قید و شرطی در حال حمایت از شما بوده است، اما شما کوشا نیستید، حتی به حدی که شبیه یک فرد عادی میشوید! میگویید، "من یک مرید دافا هستم،" اما افکار و رفتار شما مانند یک فرد معمولی است. این مریدان دافا هستند که من امروز نجاتشان میدهم، و نمیتوانم بروم و بیجهت از یک فرد معمولی حفاظت کنم. "تولد، پیری، بیماری و مرگ" که یک فرد عادی با آن مواجه میشود قانونی تعیینشده توسط آسمانها میباشد، و نمیتواند بدون هیچ علتی مورد مداخله قرار گیرد. آیا میدانید که استاد امروز درحال انجام چه کاری است؟ من درحال اصلاح فای کیهان هستم. چگونه درحال اصلاح آن هستم؟ با استفاده از چه چیزی درحال اصلاح آن هستم؟ آیا میتوانم به شیوهای نادرست فای کیهان را اصلاح کنم؟ حفاظتِ بدون قید و شرط از یک تمرینکنندۀ بیصلاحیت- آیا این مسئولبودن در قبال شما است؟ آیا این اصلاحکردن فای کیهان است؟ چرا مریدان دافا باید تزکیه کنند، آزمونها را بگذرانند، افکار درست قوی داشته باشند، و از میان رنج و سختی عبور کنند؟ فقط آن کارها میتوانند تزکیه درنظر گرفته شوند. در حقیقت، تزکیه دربارۀ آمدن به اینجا برای رنجبردن است، نه آمدن به اینجا برای مورد حفاظت قرارگرفتن در دنیای بشری. هنگامی که فردی دافا را مطالعه میکند، مورد حمایت قرار خواهد گرفت، اما تزکیۀ دافا همچنین لازم میداند فرد رنج و سختی را تحمل کند. برخی از شاگردان میگویند، "هنگامی که ما با خطر مواجه میشویم، استاد از ما حفاظت خواهد کرد." و بله، این حقیقت دارد! زمانی که یک فرد دارای افکار و اعمال درست است بطور حتم حفاظت وجود خواهد داشت.»
آموزش و تشریح فا در کنفرانس فا در متروپولیتن نیویورک:
«در پایان، موقعیکه نتوانید بهسوی کمال پیش بروید، خود شما باید مسئولیت آن را به دوش بکشید! استاد سعی نمیکند کسی را بترساند. هر کسی که این موقعیت تاریخی را از دست بدهد، هر کسی که این فرصت را از دست بدهد، وقتی به آنچه که از دست دادهاید پی ببرید، حتی نخواهید خواست که زندگی کنید حتی اگر به شما اجازه داده شود! فکر نکنید که چون استاد همواره مهربان است، میتوانید رحمت استاد را حق خود بدانید! استانداردهایی برای مریدان دافا وجود دارد، و فا استانداردهایی دارد. اینگونه نیست که همه بتوانند با هم اوقات خود را به بطالت بگذرانند و واجد شرایط باشند. روح هر شخصی به فکر افتاده است، هرشخصی خودش را بهطور واقعی تزکیه میکند و هر شخصی دربارهی این فکر میکند که چگونه در برابر وجودش مسئول باشد. چرا برخی از شما قادر به انجام این کار نیستید؟ با نگاه کردن به شما استاد خیلی نگران است! با نگاه به شما استاد خیلی نگران است! امروز شاید کلمات استاد خشن بوده باشد، اما شاید نمیتوانست کارگر باشد، اگر یک پتک سنگینی را بهکار نمیبردم. اگر قادر به نجات شما نباشم، بزرگترین تأسف من خواهد بود. اگر میتوانستید به اندازۀ من نگران باشید عالی میبود.»
آیا بعد از خواندن آموزههای فای استاد در قلبمان احساس سنگینی نمیکنیم؟ وقتی فا را یاد گرفتیم، اما از الزامات استاد پیروی نمیکنیم، بزرگترین بیاحترامی نسبت به استاد است. این شرمآور است وقتی کوشا نیستیم و مسئولیتهایمان را به انجام نمیرسانیم. تمرینکنندگانی که مدام از پیشرفت اصلاح فای استاد عقب میمانند، در زمان کمال قادر نخواهند بود همراه با همتمرینکنندگان به خانه بازگردند.
یک مقاله تبادل تجربه درخصوص داستان ترسناکی درباره تمرینکنندهای بود که به دنبال راحتی و آسودگی بود و فا را کم مطالعه میکرد. وقتی مبتلا به سرطان استخوان شده بود، از همتمرینکنندگان خواست تا همه همراه با وی افکار درست بفرستند. وقتی بیماریاش ناپدید شد، اعتباربخشی به فا را متوقف کرد و به عادات قدیمیاش ادامه داد. وقتی بیماریاش برگشت، دوباره از همتمرینکنندگان درخواست کمک کرد. او چند بار از این چرخه گذشت.
وقتی به پایان زندگیاش رسید، فریاد زد: «نمیخواهم از شما پیروی کنم. میخواهم از استاد پیروی کنم.» هرچند، دیگر خیلی دیر شده بود.
فقط تزکیهکنندگان کوشا پساز حذف افکار بشریشان و نجات موجودات ذیشعور، روی گلهای نیلوفر آبی به خانه باز خواهند گشت. آنهایی که به افکار بشری ادامه میدهند، بازپیدا خواهند شد یا حتی بدتر، از بین خواهند رفت.