فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

آنچه که یک مرید دافا که در طول مسیر لغزیده بود در بعدهای دیگر مشاهده کرد (قسمت دوم)

25 ژوئیه 2016

(Minghui.org)  (ادامه قسمت اول)

۲. فرستادن افکار درست

نهایتاً وابستگی به ترس را ازبین بردم و به خانه بازگشتم. یک اظهاریۀ رسمی مبنی بر از‌سر‌گرفتن دوباره تزکیه‌ام به وب‌سایت مینگهویی ارسال کردم. یادگرفتم که می‌توانم افکار درست بفرستم تا آزار و شکنجه را ازبین ببرم و آن را نفی کنم. بنابراین برای اولین بار بعد از شروع آزار و شکنجه افکار درست فرستادم. هنوز می‌توانم به‌وضوح آن تجربه را ‌به‌یاد آورم.

کمتر از دو دقیقه بعد از اینکه دستم را در جلوی قفسه سینه‌ام بالا نگه‌داشتم، به‌قدری خسته شدم که روی تخت از هوش رفتم و خوابم برد. بعد از مدت کوتاهی، احساس کردم که کسی دستی به من زد و گفت: «از هوش رفت.» صدای دیگری گفت: «بیایید به او کمک کنیم.» بلافاصله صدای طبل‌ پرطنین و صدای فریاد بلند «حمله!» را شنیدم. به‌نظر می‌رسید که دو ارتش در جَنگ بودند. احساس اضطراب داشتم اما نمی‌توانستم حرکت کنم. در عرض یک لحظه، صداها به‌تدریج ناپدید شدند و موسیقی زیبایی نواخته شد. بلافاصله احساس تسکین قیاس‌ناپذیری به من دست داد. سپس آن صداها را دوباره شنیدم: «دلسرد نشو. عجله کن و خودت را برسان. ما اول رو به جلو پیش خواهیم رفت!» چند صدای پا شنیدم که دور می‌شدند و همچنین صدای تک‌خوانی اشعاری را شنیدم. آن اشعار درباره نبرد بین نیکی و پلیدی در بعدهای دیگر بود. بلافاصله چشمانم را باز کردم و دیدم که چهره‌ام غرق در اشک است.

از آن تجربه شوکه شدم. از آن به بعد سعی کردم که هرگز فرستادن افکار درست در زمان‌های مقرر‌شده را ازدست ندهم، چرا‌که به‌وضوح می‌دانستم که می‌بایست موجودات شیطانی بسیار زیادی را ازبین ببرم. به‌ویژه به‌این دلیل باید این کار را انجام می‌دادم که موجودات شیطانی بسیار زیادی در میدان بُعدی‌ام جمع شده بودند. همچنین متوجه شدم که هنگام فرستادن افکار درست حتی از تعداد موجودات شیطانی آگاهی دارم. به‌دلیل اینکه قادر بودم آنها را ببینم، اگرچه شاید خیلی واضح نبود، ولی این به من کمک می‌کرد که به‌سرعت آنها را ازبین ببرم.

در اینجا می‌خواهم به تمرین‌کنندگانی که به‌تازگی از اردوگاه‌های کار اجباری یا زندان‌ها بیرون آمده‌اند یادآوری کنم که به فرستادن افکار درست و همچنین پاک کردن میدان‌های بُعدی خودشان توجه کنند. مشاهده کرده‌ام که میدان‌های بُعدی‌‌ تمام تمرین‌کنندگانی که با این آزار و شکنجه شیطانی سازش کرده‌اند یا برای زمان‌های طولانی بازداشت بوده‌اند، مملو از موجودات شیطانی است که انعکاسی از افکار، تصورات بد و مداخلات خارجی است. این چیزها همگی به شکل‌هایی در زندگی‌ وجود دارند. آنها هر دقیقه اندام‌های داخلی تمرین‌کنندگان را شکنجه می‌کنند و مانع آنها از مطالعه فا و کوشا بودن می‌شوند. این موجودات شیطانی باید ازبین برده شوند.

بعد از اینکه به خانه بازگشتم، بلافاصله این موجودات شیطانی را هر شب و تمام مدت شب ازبین می‌بردم. بیش از نیم سال زمان برد که بیشتر آنها را ازبین ببرم. هم‌زمان تمرین‌ها را بیشتر انجام می‌دادم، چراکه بعضی از موجودات شیطانی بسیار بزرگ بودند. به‌دلیل اینکه پیش از این تنبل بودم و تمرین‌ها را انجام نمی‌دادم، هربار که فرستادن افکار درست را تمام می‌کردم، به‌قدری احساس خستگی می‌کردم که بلافاصله دراز می‌کشیدم و به‌خواب می‌رفتم. افرادی که تمرین‌ها را به‌طور پی‌در‌پی انجام نداده‌اند، ممکن است بعد از فرستادن افکار درست اغلب احساس خستگی بسیاری داشته باشند. این بدین دلیل است که برخی از موجودات شیطانی بسیار بزرگ هستند و ازبین بردن آنها مشکل است. اکنون موجودات شیطانی کمتری باقی مانده‌اند. آنهایی که باقی‌مانده‌اند در میدان‌های بُعدی تمرین‌کنندگانی تجمع و تمرکز کرده‌اند که برای مدت‌های طولانی افکار درست نفرستاده‌اند یا با سخت‌کوشی تزکیه نکرده‌اند.

قدرت‌های الهی‌مان باید با انرژی نیرومندمان تقویت شوند. هرچه قدرت‌های الهی‌مان قدرتمندتر باشند، موجودات شیطانی بیشتری نابود خواهند شد، بنابراین احساس می‌کنم که باید بیشتر تمرین کنیم. دومین چیز مهم این است که هنگام فرستادن افکار درست باید ذهنی هشیار را حفظ کنیم و به‌خواب فرو نرویم. در غیراینصورت، این امر ممکن است به بدن‌های ما در بُعدهای دیگر آسیب برساند یا باعث شود که شکاف‌هایی در میدان‌های بُعدی ما ایجاد شوند که شیطان بتواند از آنجا داخل شود.

(ادامه دارد)

http://en.minghui.org/html/articles/2008/3/14/95330.html