(Minghui.org) پس از اینکه رژیم کمونیست چین، در ژوئیه ۱۹۹۹، فالون گونگ را ممنوع اعلام کرد، کمپین تبلیغات ملی خود برای افترا زدن به این تمرین مدیتیشن و تمرینکنندگانش را آغاز کرد و سبب شد تعداد زیادی از مردم درخصوص اینکه فالون گونگ واقعاً چیست، گمراه شوند.
درحالیکه تمرینکنندگان داخل و خارج چین، بهطور مداوم واقعیتها را افشاء میکنند و پرده از این تبلیغات دروغین انزجارآمیز برمیدارند، بسیاری از مردم بهتدریج ماجرای واقعی را درک میکنند.
خانم چن، تمرینکنندهای در فرانسه است که داوطلبانه وقتش را صرف بالا بردن آگاهی مردم درباره واقعیتهای فالون دافا میکند. گردشگری به وی گفت: «سابقاً درکهای نادرست زیادی درباره فالون گونگ داشتم. حالا میدانم که شما بهخاطر ما این کار را انجام میدهید [حقایق فالون گونگ را به گردشگران چینی میگویید.] شما ستون فقرات چین هستید.»
گردشگران چینی بیرون فروشگاه معروف گالری لافایت در پاریس مطالب درباره فالون گونگ را میخوانند.
حقیقت خودش گویا است
خانم چن اغلب به این منطقه تجاری میرود و با گردشگران چینی در این مکان صحبت میکند. وی گفت: «یک چیز که اغلب دربارهاش صحبت میکنیم، خودسوزی صحنهسازی شده میدان تیانآنمن است.»
از سال ۱۹۹۹ که سرکوب فالون گونگ آغاز شد، حزب کمونیست دروغهای زیادی برای افترا زدن به فالون گونگ ساخت. مخصوصاً این حقه خودسوزی سبب شد بسیاری از مردم مخالف فالون گونگ شوند. آن حتی در کتابهای درسی گنجانده شده تا دانشآموزان را فریب دهد.»
یک بار وقتی خانم چن به نواقص و دروغهای گزارشهای رسانههای دولتی اشاره کرد، گردشگران حقیقت را درک کرده و از وی تشکر کردند. برخی از آنها تصمیم گرفتند از عضویتشان در حزب کمونیست و سازمانهای وابسته به آن کنارهگیری کنند.
مردی گفت: «در گذشته زیاد درباره آن فکر نمیکردم. اما در این گزارش تلویزیونی، یکی از آنها [خودسوزیکنندگان] صورت سوختهای داشت، اما موها و ابروانش کاملاً خوب و سالم بودند.» او گفت زمانی مردم یک قدم به عقب برمیدارند، به اطلاعات سانسور شده دسترسی پیدا میکنند و قادر خواهند بود حقیقت را از دروغ تشخیص دهند.
آگاه شدن تدریجی
گردشگری گفت که چنین اطلاعاتی در چین قابل دسترسی نیست. درواقع، بسیاری از گزارشهای رسانههای خبری تحریف شدهاند و بنابراین گمراهکننده هستند: «هنگامی که گروه ما تازه کار این تور را آغاز کرده بود، تمایل نداشتیم این مطالب را [از تمرینکنندگان فالون گونگ] بپذیریم. بهتدریج متوجه شدیم کاری که شما انجام میدهید، عاقلانه و منطقی است.»
گردشگر دیگری گفت در چین مردم همیشه درباره میهنپرستی صحبت میکنند و نظرات منفی درباره چین را رد میکنند: «حالا میدانم که بسیاری از مردم درباره دوست داشتن چین یا بالعکس دوست داشتن حزب کمونیست گیج و سردرگمند و نمیتوانند این دو را ازهم تمیز دهند.»
او بهخاطر این چشمانداز جدید از تمرینکنندگان تشکر کرد و آنها را «ستون فقرات چین» خواند.
یک گردشگر چینی دیگر گفت: «حزب کمونیست مردم را گمراه میکند. درنتیجه ما شبیه قورباغهای هستیم که تمام زندگیاش را درون چاهی میگذراند و هرگز نمیداند که دنیای بیرون چگونه است.»
مرد جوان باهوشی از چین که ۲۳ سال داشت، گفت علیرغم فشاری که وجود داشت، هرگز به سازمانهای جوانان کمونیست ملحق نشد، زیرا بینشش به او میگفت که تبلیغات کمونیست را کورکورانه دنبال نکند.
«حزب ادعا میکند که منافع مردم را در بالاترین اولویت قرار میدهد. در واقع آنچه حزب انجام میدهد، درست برعکس است. فقط به کمپینهای سیاسی گذشته و مشکلات اجتماعی فعلی نگاه کنید. سرانجام همه به ماهیت واقعی حزب پی خواهند برد.»