(تاریخ انتشار مقاله اصلی: ۲۰ اوت ۲۰۱۱)
(Minghui.org)
ادامه قسمت ۱
یادداشت سردبیر:
استاد در «آموزش فا در کنفرانس فای بینالمللی نیویورک بزرگ۲۰۰۹» بیان کردند:
«فقط اگر شخص بتواند ثبات قدم داشته باشد و بهطور پیوسته بهپیش برود، به منزله کوشا بودن واقعی است. راحت است که درباره آن صحبت کرد، اما به عمل گذاشتن آن فوقالعاده سخت است. این دلیل آن است که چرا گفته میشود همیشه طوری تزکیه کردن که انگار تازه شروع کردهاید مطمئناً به رسیدن به نهایتِ مرتبهتان منجر میشود.»
مطالب زیر از مقاله تبادل تجربه در دهمین سالگرد تأسیس وبسایت مینگهویی در سال ۲۰۰۹ ارائه شده است. بسیاری از تمرینکنندگان دستاندرکار در وبسایت مینگهویی نمیتوانند تجربههای خود را مانند سایر تمرینکنندگان در خارج از چین به اشتراک بگذارند.بهمنظور مورد ملاحظه قرار دادن این موضوع، گروهی از تمرینکنندگان با همکاری هم این مقاله را با هدف تبادل تجربه و تشویق متقابل میان اعضای تیم پروژه وبسایت مینگهویی نوشتهاند که در کنفرانس فا به مناسبت دهمین سال تأسیس وبسایت مینگهویی به اشتراک گذاشته شد. اینمقاله بهمنظور انتشار ویرایش شده است.
* * * *
وبسایت مینگهویی ده سال اول سفر خود را در تاریخ ۲۵ ژوئن ۲۰۰۹ کامل کرد. آن از یک وبسایت بسیار ساده به یک گروه بزرگِ وبسایت با مندرجات اصلی در چند ستون، موضوعات، شکلهای رسانهای، زیر گروه و زبانها تکامل یافته است. تمرینکنندگانی که در وبسایت مینگهویی کار کردهاند، در طول این ۱۰ سال چگونه عمل کردهاند؟ این مقاله ماجراهایی را از اوایل دورۀ وبسایت مینگهویی به اشتراک میگذارد.
شروعی ساده
هنگامی که وبسایت مینگهویی شروع بهکار کرد، ساختار و اجزای آن بسیار ساده بود. در آن زمان سردبیران چندان با جنبههای فنی ارسال ایمیل یا نگهداری یک وبسایت آشنا نبودند. کامپیوتری که استفاده میشد کامپیوتر قدیمی ۴۸۶ بود و دسترسی ما به اینترنت از طریق خط تلفن و اتصال به مودمی با سرعت بسیار پایین انجام میشد. کادر فنی ما در مورد فنآوری اینترنت فقط دانش پایه داشتند.
یک هفته پس از اینکه وبسایت مینگهویی راهاندازی شد، ارائه اطلاعات دست اول و مقالات را بدون وقفه آغاز کردیم. هر روز بیش از ۵۰۰ ایمیل دریافت میکردیم که بسیاری از آنها دربارۀ شرایط اضطراری بود. ما هر روز جلساتی را برای بحث و گفتگو دربارۀ ایمیلهای دریافتی برگزار میکردیم، اما مسائل زیادی وجود داشت که رسیدگی به آنها برای ما سخت بود.
اما همه مصمم بودند که آن را بهخوبی انجام دهند. زیرا میدانستیم که آنچه ما انجام میدهیم برای خودمان نیست، بلکه برای حفاظت از دافا و برای محافظت و ایجاد ثبات در محیط تزکیه در چین است که بهطور فزایندهای هر روز آسیب میدید. چنانکه درواقع، رژیم کمونیستی قبل از اینکه آزار و شکنجه بهطور گستردهای فراگیر شود، برای چند سال فشاری را اعمال کرده بود،. ما در نظر داشتیم که در این وبسایت به ارائه حقایق فالون گونگ برای تمرین کنندگان در چین و خارج از چین و همچنین برای عموم مردم بپردازیم.
طراحی همان نسخه اول وبسایت مینگهویی بسیار ساده بود. گهگاه ده تا دوازده مقاله و اعلامیه روی سایت قرار داده میشد. مدت کوتاهی پس از آن، برای انطباق بهتر با وضعیتی که دائماً تغییر میکرد، قالب وبسایت را بهگونهای تغییر دادیم که برای انتشار روزانه مناسب باشد.
تا به امروز، تعداد زیادی از کارکنانِ وبسایت مینگهویی در طول ده سال گذشته تزکیه کردهاند. برای یک تمرینکننده جوان، ده سال مدت کوتاهی نیست. مواجهه با مقدار زیادی فشار از سایر بُعدها و مواجهه با میدان اصلی نبرد که در سرزمین اصلی چین بود، و نیز در مواجهه با بار کاریِ غیرمعمول و غیره، انواع و اقسام فشار به تمرینکنندگان ما تحمیل میشد. همه کارکنان در وبسایت در یک محیط خاص، متعادل و آبدیده میشدند. در همین حال، ما نیز عمیقاً درک میکردیم که اگرچه رنجهای ما غیرمعمول بود، اما نسبت به شدت و فشار واقعی و آسیبی که استاد برای ما متحمل میشدند، قابل مقایسه نبود. بدون استاد، هیچ یک از ما نمیتوانستیم در چند سال اول زنده بمانیم. بدون فا، هیچ یک از ما نمیتوانستیم تا به امروز دوام بیاوریم.
فشار ابرهای تیره
۲۰ ژوئیه ۱۹۹۹یک روز اندهآور و سیاه بود. آن روز صبح پلیس، هماهنگکنندگان فالون دافا در سراسر چین را بازداشت کرد و رسانههای تحت کنترل رژیم کمونیست شروع به پخش تبلیغاتی کردند که مضامین افتراآمیز در مورد دافا داشت.
بسیاری از تمرینکنندگان در چین پس از دریافت خبر، بهمنظور دادخواهی از دافا به فرمانداری محل خود یا پکن رفتند. بسیاری از تمرینکنندگان امریکای شمالی به واشنگتن دیسی رفتند تا با برگزاری یک تجمع در مقابل کنسولگری چین و کپیتال هیل، خواستار توجه عمومی به توقف آزار و شکنجه شوند. وضعیت بسیار سریع تغییر کرد و وبسایت مینگهویی باید در تمام شبانهروز اخبار سرزمین اصلی چین و خارج از کشور را گزارش میکرد. سردبیران و تمرینکنندگان متخصص فنی در این وبسایت، دیگر نمیتوانستند برنامه معمول روزانه خود را دنبال کنند. در عوض، آنها مجبور بودند تمام مدت شبانهروز را به کار بر روی گزینش، ویرایش و بهروز رسانی مقالات صرف کنند. پس از اینکه آنها در طول روز، کار پردازشِ تعداد زیادی از مقالات ارائه شده توسط تمرینکنندگان خارج از کشور را به پایان میرساندند، در شب موج مقالات از چین سرازیر میشد. پشت سرهم و آنها زمان بسیار کمی برای خواب و استراحت داشتند.
در ۲۹ ژوئیه سال ۱۹۹۹، کامپیوتر ویرایستار کاملاً از کار افتاد. در آن برهۀ حساس، همه کارکنان وبسایت مینگهویی ارتباطشان را با یکدیگر و با جهان خارج از دست دادند. سپس تمرینکنندهای از کارکنان خواست که در صورت تمایل به واشنگتن بروند. درست بعد از ورود به دیسی، ما متوجه شدیم که استادمان در «فهرست افراد تحت تعقیب» رژیم قرار گرفته است. این بهنوبه خود بدترین رویداد قابل تصور در جهان بود. متوجه شدیم که چیزی بسیار غیرمعمول در کیهان در حال وقوع است. اگر چه ما نمیتوانستیم درک کنیم که چرا آن وقایع اتفاق میافتاد، اما بلافاصله کاغذ و قلم تهیه کردیم و با کمک همتمرینکنندگان، افشای آزار و شکنجه برای کل جهان را آغاز کردیم. ما میدانستیم که صرفنظر از آنچه در حال وقوع است، باید استاد را حمایت و به او کمک کنیم. تا زمانی که استاد باشند، آسمان فرو نمیافتد.
یکی از تمرینکنندگان فنی بهمنظور حضور در دادخواهی تمرینکنندگان برای مقاومت در برابر آزار و شکنجه، مسیری طولانی را تا دیسی رانندگی کرد. اما بعد از این که اطلاعیهای را از ویراستار اصلی دریافت کرد، نتوانست به این رویداد برود و در عوض محلی را یافت تا کار در وبسایت را از سر بگیرد.
در آن زمان، تمام تمرینکنندگان خواهان توقف فوری آزار و شکنجه بودند و همه نهایت کمک خود را برای نیل به این هدف انجام میدادند. بسیاری از تمرینکنندگان امریکای شمالی بهطور خودجوش به دیسی رفتند. برخی در اعتراض به این آزار و شکنجه زیر آفتاب سوزان نشستند. برخی برای تشریح وضعیت به ادارات دولتی رفتند و امیدوار بودند که جریان اصلی جامعه در ایالات متحده بتواند حقیقت را بهسرعت درک و به توقف آزار و شکنجه کمک کند. ارائه بهموقع گزارشها در وبسایت مینگهویی، نه تنها آزار و شکنجه شیطانی را افشا میکرد، بلکه مشوقی بود برای تمرینکنندگان سرزمین اصلی که مستقیماً با خطر مواجه بودند. در همین حال، گزارشهای آن حقیقت را دربارۀ پخش برنامههای افتراآمیز توسط رژیم روشن میکرد.
تمرینکنندهای با مدرک دکتری به یک خبرنگار مینگهویی گفت: «من جوآن فالون را در اینترنت در اوایل سال ۱۹۹۶ خوانده بودم، اما چون هیچ تمرینکنندهای در منطقهام نبود، تا آغاز سال ۱۹۹۹ بهطور واقعی تزکیه نمیکردم. وقتی رژیم در ابتدا مقالات بسیاری درجهت بدنام کردن آقای لی هنگجی منتشر کرد، من بسیار گیج و آشفته شدم. اما پس از اینکه مقالاتِ وبسایت مینگهویی را مطالعه کردم که حقایق فالون گونگ را توضیح میداد، تمام نگرانیهایم ناپدید شد. از آنجا که رژیم اینترنت را مسدود کرد و برای مردمِ داخل سرزمین اصلی چین بسیار دشوار بود که وبسایت مینگهویی را بخوانند، من یک وبسایتی که کاملاً مشابه وبسایت اصلی بود ساختم و اطلاعات را با دوستانم در سرزمین اصلی به اشتراک گذاشتم.»
تمرینکننده دیگری از چین در مصاحبهای گفت: «پس از ۲۰ ژوئیه سال ۱۹۹۹، رژیم اینترنت را سانسور کرد و من دیگر به وبسایت مینگهویی دسترسی نداشتم. یک روز از طریق یک وبسایت کاملاً مشابه وبسایت اصلی، وبسایت مینگهویی را یافتم و میتوانم هنوز هم آدرس آن وبسایت مشابه را به یاد بیاورم. بعداً به هنگ کنگ رفتم و با نرمافزار نوشته شده توسط تمرینکنندگان خارج از کشور توانستم از فیلترینگ سانسور اینترنت عبور کنم. پس از برگشت به سرزمین اصلی، این نرم افزار را با بسیاری از مردم به اشتراک گذاشتم. از آن به بعد، ما از طریق نرم افزار ضدسانسور از وبسایت مینگهویی بازدید میکردیم.»
در آغاز آزار و شکنجه، وضعیت خطرناک بود. یک تمرینکننده در کانادا گفت: «در ابتدا، عملیات وبسایت مینگهویی بر روی کامپیوتری انجام میشد که شرکت خدمات وب ارائه کرده بود. رژیم چین بهطور مداوم توسط عوامل خود این وبسایت را مورد حمله قرار میداد و با سایت ما مداخله میکرد. مدیریت آن شرکت همیشه به ما کمک و نهایت تلاشش را میکرد تا از کامپیوتر محافظت کند. اما یک روز، اصلاً نمیتوانستم با او مرتبط شوم. پس از اینکه با تلفن منزلش تماس گرفتم، متوجه شدم که در یک تصادف رانندگی درگذشته است.»
تولید مقالات مینگهویی به هر دوی تمرینکنندگان خارج از کشور و سرزمین اصلی وابسته بود. بهخصوص سرزمین اصلی کار بزرگی را در پخش مقالات انجام داده بود.
در طول روند یادگیری اینکه چگونه نقش وبسایت مینگهویی را در تزکیه اصلاح فا بهدرستی درک کنیم، تمرینکنندگان مکانهای تولید مطالب را در سرزمین اصلی چین راهاندازی کردند و کار هماهنگ کردن تمرینکنندگان سرزمین اصلی برای جمعآوری اطلاعیهها، ارسال اعلامیه، نوشتن مقالات و کار بهعنوان ویراستار مینگهویی را انجام میدادند. تمرینکنندگان سرزمین اصلی نیز به موقع تمام مقالات تبادل تجربه تزکیه منتشر شده در مینگهویی را چاپ و آنها را به مریدان دافا در شهرستانهای مختلف در چین توزیع میکردند. بسیاری از تمرینکنندگان نیز مقالات آزار و شکنجه و سایر مطالب منتشر شده در سایت مینگهویی را بهطور گسترده جمع آوری و چاپ میکردند و آنها را بین مردم در شهرستانهای مختلف توزیع میکردند. ماجراهای نامشخص زیادی وجود دارد.
تمرینکنندگان در سرزمین اصلی کانالهای اطلاعات خود را بهآرامی ایجاد و حفظ کردهاند و آنها را افزایش دادهاند. در اینجا، ما میخواهیم از یک زاویه جدید به معرفی دوباره، سه تمرینکننده بپردازیم که شما ممکن است قبلاً دربارۀ آنها شنیده باشید.
آقای یوان جیانگ، فارغ التحصیل دانشگاه تسینگهوآ، معلم بود. پدر او استادی در دانشگاه عادی شمال غربی بود و مادرش معلمی با سابقۀ تدریس زیاد در یک مدرسه راهنمایی بود. پس از آغاز آزار و شکنجه در سال ۱۹۹۹ توسط رژیم چین، آقای یوان داوطلبانه هدایت تمرینکنندگان محلی در استان گانسو را برای شروع تزکیه اصلاح فا بهعهده گرفت. او هماهنگکننده محلی برای امور مینگهویی شد و تأثیر بسیار زیادی در منطقه محلی داشت.
هنگامی که او در تاریخ ۳۰ سپتامبر سال ۲۰۰۱ بازداشت شد، مأموران اداره پلیس گانسو برای بازجویی از آقای یوان، انبوهی از ابزار شکنجه را بسیار سریع گردآوردند. بهعنوان هماهنگکننده اصلی در استان گانسو و همکار محلی مینگهویی، آقای یوان اطلاعات زیادی داشت. ما حتی نمیتوانیم تصور کنیم که چه نوع از شکنجههای بیرحمانهای را در بازجویی تحمل کرد.
حوالی تاریخ ۲۶ اکتبر ۲۰۰۱، آقای یوان با افکار درست قویاش خود را از دستبند آزاد کرد. پس از اینکه او با مشکلات زیادی موفق به فرار از زندان شد، بهدلیل قدرت بدنی بسیار محدودش قادر نبود که مسافت زیادی را طی کند. به همین خاطر به درون یک غار رفت. در آن غار به مدت چهار روز بیهوش شد. پس از اینکه هوشیاریاش را بهدست آورد، از غار بهسمت منزل یکی از تمرینکنندگان بهراه افتاد. او در منزل آن تمرینکننده ماند تا اینکه در تاریخ ۹ نوامبر بهدلیل صدمات داخلی درگذشت. او در آن زمان فقط ۲۹ سالش بود. بعد از مرگش، پلیس جستجوی وسیعی را آغاز کرد. بسیاری از تمرینکنندگان که به آقای یوان کمک کرده بود، بازداشت شدند و والدینش تحت نظارت دقیق پلیس قرار گرفتند.
آقای وانگ چان سابقاً در دفتر مرکزی بانک خلق چین مشغول به کار بود و بهعنوان یکی از نخبگان در فنآوری پیشرفته، فردی شناختهشده بود. اما در سال ۱۹۹۹ بهدلیل آزار و شکنجه بیخانمان شد. بعدها، او نیز بهطور داوطلبانه در کار مینگهویی شرکت کرد و هدایت تمرینکنندگان از شهرستانهای مختلف را برای پیوستن به این اقدام بهعهده گرفت. فقط در عرض چند سال، آقای وانگ به چندین استان در سراسر چین رفت و یکی از هماهنگکنندگان اصلی در سرزمین اصلی شد. او در گشودن و حفاظت کانالهای اخبار و اطلاعات برای وبسایت مینگهویی، پخش گسترده مقالات مینگهویی و مطالب در چین، یک سهم حیاتی ایفا کرده است. او همچنین به تعداد زیادی از تمرینکنندگان کمک کرد تا خود را رشد و بهبود ببخشند و در تزکیه اصلاح فا کوشاتر شوند. اما، آقای وانگ در تاریخ ۲۱ اوت سال ۲۰۰۲ توسط پلیس در استان شاندونگ بازداشت شد. یک هفته بعد، در طول بازجویی و بهدلیل شکنجه شدید، در ۲۸ اوت در ۳۹ سالگی درگذشت. بعد از مرگ، پلیس محلی بلافاصله جسدش را سوزاند.
آقای لی ژونگمین سابقاً در یک شرکت خارجی در منطقهای توسعهیافته در شهر دالیان کار میکرد و ۳۰ ساله بود. آقای لی در تزکیه بسیار مصمم بود. در آغاز آزار و شکنجه، او چند بار بازداشت و محبوس شد. او در صبح روز ۲۸ دسامبر سال ۲۰۰۰ تحت حفاظت استاد محترم، از سد پنج نگهبان امنیتی عبور کرد و از اردوگاه کار اجباری دالیان خارج شد. او چهار ماه و نیم در آنجا محبوس بود. بعدها، دوباره چند بار بازداشت شد، اما هر بار بعد از بازداشت موفق به فرار میشد. حتی مأموران پلیس گیج شده بودند که او چگونه میتواند فرار کند. آقای لی بهعنوان یکی از همکاران مینگهویی، در تزکیه و در حفظ مکانهای تولید مطالب و روشنگری حقیقت نیز بسیار کوشا بود. اداره پلیس منطقه ژونگشان حدود ۱۸۰ مأمور از تمام ادارههای پلیس محلی را به بازداشت او اختصاص داد. او در تاریخ ۱۱ ژانویه ۲۰۰۲ بازداشت شد. پس از شکنجه و بازجویی، آقای لی بهطور محرمانه به ۱۵سال زندان محکوم شد. در ۴ مارس سال ۲۰۰۳ در نتیجۀ شکنجه در زندان درگذشت.
در مواجهه با این وضعیت شدید، همه مریدان دافا در خارج از کشور که دستاندرکار مینگهویی بودند، فقط یک فکر را در قلب خود داشتند: «بدون توجه به اینکه چقدر اندوبار و سیاه است، ما باید به انجام این کار ادامه دهیم که برای وضعیت کلی بسیار مهم است.» در همان زمان که همه چیز خیلی سخت و نامساعد شد، ما نیز متوجه شدیم که بهمنظور استقامت و انجام مأموریتهایمان، باید فا را بهخوبی مطالعه کنیم.
در آن زمان، هر عضو مهم و کلیدیِ وبسایت مینگهویی، اغلب دچار مشکلات فنی میشد. در بعدهای دیگر، شیطان بهطور مداوم مداخله میکرد: اتصال به اینترنت اغلب قطع میشد و کامپیوتر بهطور ناگهانی دچار مشکلات عجیبی میشد. در آن زمان فرستادن افکار درست و یا مفهوم تزکیه اصلاح فا را نمیدانستیم. در ابتدا نمیدانستیم که چه کاری باید انجام دهیم. بعدها، زمانی که ما دوباره دچار مشکلات شدیم، شروع به از بر کردن لونیو یا مطالعه فا کردیم. زمانی که فا را مطالعه یا از بر میکردیم، مشکلات برطرف میشدند.
آنسوی فشار شیطان، به دلیل درک متفاوت همتزکیهکنندگان، فشار و مشکلاتی وجود داشت. بنابراین نمیتوانستیم بهصورت یک بدن کارها را انجام دهیم. در همان زمان، آزار و شکنجه هر روز شدیدتر و بدتر شد و تمرینکنندگان سرزمین اصلی هر روز متحمل رنج و آزار و شکنجه غیرانسانی و وحشیانه میشدند و مرتباً تا حد مرگ تحت شکنجه قرار میگرفتند. کارکنان مینگهوییِ ما، اغلب این احساس را داشتند که آنها نمیتوانند ادامه دهند. نیمی از موهای یکی از ویراستاران جوان ظرف چند ماه سفید شد. ویراستار دیگری هر زمان که کار مینگهویی را به پایان میبرد، دچار خستگی شدید میشد. در حین رانندگی در طول مسیر منزلش که نیم ساعت طول میکشید، مجبور میشد چندبار توقف و استراحت کند. تحت انواع فشارهای نامشخص، ویراستار اصلی اغلب احساس میکرد که زندگیاش ظرف دو ماه تحلیل رفته است. اما صرفنظر از آنچه اتفاق میافتاد، ما هنوز هم ثابتقدم بودیم و نهایت سعیمان را میکردیم تا وظایفمان را بهطور راسخ و باجدیت انجام دهیم و این امکان را برای همتمرینکنندگان فراهم آوریم که وظایف خود را بدون دغدغه و راحت انجام دهند.
دو ماه تحت فشار بسیار شدید سپری شد، سپس شش ماه و پس از آن پنج سال گذشت. در این روند، همه ما بهواسطه کار مینگهویی شاهد عظمت و تقوای عظیم دافا بودیم.
(ادامه دارد)
http://www.en.minghui.org/html/articles/2011/8/20/127582.html