(Minghui.org) من پزشکم و مدت دو سال است که تمرینکننده فالون دافا هستم. میخواهم به همه بگویم که «فالون دافا خوب است!» همچنین دوست دارم قدردانیام را به استاد ابراز کنم و از ایشان بهخاطر پالایش ذهن و بدنم تشکر کنم.
مزایای شگفتانگیز سلامتی دافا
قبلاً در وضعیت جسمی بسیار بدی بودم. دچار بیخوابی بودم و هرگز تا ساعت ۳ صبح نمیخوابیدم. وقتی برای شروع روزی جدید بیدار میشدم، همیشه خسته بودم. از ۱۰ سالگی مشکلات معده داشتم و مجبور بودم به هرچه که میخورم توجه خاصی بکنم.
از وقتی تمرین فالون دافا را شروع کردم، سریع به خواب میروم و میتوانم همه چیز بخورم. پوستم باطراوت است، دیگر به محصولات گران برای مراقبت از پوست وابسته نیستم. واقعاً شگفتانگیزی مزایای سلامتی دافا را تجربه کردهام.
دافا مرا اصلاح میکند
تحت تأثیر خانوادهام با اعتقاد به الهیات بزرگ شدم. میدانستم افرادی که اعمال بد انجام دهند مجازات میشوند. همینطور که بزرگتر میشدم، بهتدریج از این اعتقادات دور شدم.
پس از اینکه تمرین فالون دافا را شروع کردم، از خودخواهیام رها شدم و یاد گرفتم فردی خوب با استانداردهای بالا باشم. اکنون بهطور استوار در مسیر برگشت به خود واقعیام قدم برمیدارم.
در کالج، هنگام امتحانات تقلب کاری معمول بود. حتی باوجودیکه میدانستم نباید آن کار را انجام دهم، نمیتوانستم خودم را کنترل کنم. میخواستم برای نمرات بهتر و کمک هزینه تحصیلی رقابت کنم. وقتی با دافا آشنا شدم و جوآن فالون را خواندم، بهطور واقعی درک کردم که چرا مردم نباید اعمال بد انجام دهند، و تقلب را کنار گذاشتم. همه همکلاسیهایم بهخاطر آن برای من احترام قائل بودند.
بعد از اینکه در زمینه پزشکی شروع به کار کردم، دوست داشتم به همکارانم کمک کنم، ازاینرو اغلب از من میخواستند نوبت کاریشان را بهعده بگیرم. یک بار همکاری برای شیفت شب خیلی دیر رسید و من در آنجا ماندم تا به او کمک کنم.
گرسنه و ناراحت بودم، اما پس از آن متوجه شدم که من یک تمرینکننده دافا هستم و اول باید به فکر دیگران باشم. احتمالاً مشکلی داشته که بهموقع نرسیده است، بنابراین وقتی سرانجام رسید از دیدنش خوشحال شدم.
بار دیگر، این همکار چون با همکاری دیگری در شرایط بدی بود، خشمش را سر من خالی کرد. احساس کردم این خیلی بیانصافی است. به زمانهایی فکر کردم که به او کمک کرده و همیشه با مهربانی با او رفتار کرده بودم. واقعاً برایم سخت بود که آرام باشم.
در سومین روزی که از رفتار بدش میگذشت، از خودم پرسیدم چرا چنین احساسی دارم. میدانستم که آن مشکل من است و شروع به نگاه بهدرون کردم. وابستگیهای بسیاری پیدا کردم: نفرت، احساس آزردگی و خودمحوری.
از آنچه یافتم در شگفت بودم و فوراً خودم را با فا اصلاح کردم. وقتی تصمیم گرفتم با سایر افراد بدون قید و شرط بهخوبی رفتار کنم، احساس بسیار بهتری داشتم.
اخراج از ادامه تحصیل در دانشکده
سال قبل، برای ادامه تحصیل به دانشکده برگشتم. ازآنجایی که شکایت کیفری علیه رهبر سابق چین، جیانگ زمین تنظیم کرده بودم، مسئولین اداره ۶۱۰ در زادگاهم و افراد اداره امنیت محلی برای اذیت و آزار به دانشکدهام آمدند. آنها مسئولین دانشکده را نیز تحت فشار قرار دادند و مرا و خانوادهام را به اخراج تهدید کردند.
درباره دافا و حقایق آزار و شکنجه به مسئولین دانشکده پزشکی گفتم و اینکه چگونه از این تمرین منتفع شدهام. پس از آگاه شدن به حقایق، میخواستند به من کمک کنند.
پیشنهاد کردند به دروغ بگویم عقیدهام به دافا را انکار کردهام. مخالفت کردم. به آنها گفتم نمیتوانم دروغ بگویم و هرگز از دافا دست نمیکشم.
آنها شوکه شدند از اینکه اینقدر راسخ هستم، اما تهدیدشان را دنبال کردند. درنهایت از دانشکده اخراج شدم.
در طول دو سالی که از شروع تزکیهام میگذرد، زمانهایی بهخوبی و گاهی متوسط عمل کردهام، گاهی اوقات خیلی خوب عمل نکردهام. تلاش خواهم کرد بهتر تزکیه کنم طوریکه افراد بیشتری به حقیقت و زیبایی دافا آگاه شوند.