(Minghui.org) برای مدتی طولانی نمیتوانستم خودم را از ادراکات محدود و وابستگیهایم آزاد کنم. حقیقتاً سعی میکردم بهدرون نگاه کنم اما نمیتوانستم ریشه مشکلم را ببینم یا وابستگی بنیادینم را بیابم. اشتیاق داشتم به حالتی از پاکی، فداکاری و کوشا بودن برسم که هنگام شروع تزکیه داشتم.
از آنجا که مسئول بسیاری از پروژههای دافا هستم، همتمرینکنندگان زمانی که مشکلی وجود دارد یا سختیهایی در تزکیهشان دارند اغلب میخواهند که با من صحبت کنند. اگر تمرینکنندهای بازداشت میشد، اولین نفری بودم که مأموران درگیر را بر روی اینترنت افشاء میکردم، پوسترهایی درست میکردم، افکار درست میفرستادم و غیره. خانهام مانند محوطه پذیرایی برای تمرینکنندگان بود. در خانهام بهندرت سکوت و آرامش برقرار بود.
بهطور طبیعی زمان کمتری برای مطالعه فا داشتم. حتی نمیتوانستم هنگام مطالعه تمرکز داشته باشم و تمرینها را حتی کمتر انجام میدادم. همتمرینکنندگان اغلب از من گله و شکایت میکردند. گاهی اوقات آنها بهقدری عصبانی بودند که بهصورت رو در رو از من انتقاد میکردند، اما همیشه دوباره برمیگشتند.
سعی کردم که به درون نگاه کنم اما نتوانستم علت ریشهای را بیابم. بهطور مخفیانه احساس میکردم که بهتر از آن تمرینکنندگانی هستم که نسبت به من رنجش و دلخوری دارند چراکه در آن موقعیتها آرامشم را حفظ میکردم. فکر میکردم که یکی از آن تمرینکنندگانی که بیشترین مشکل را با من دارد نسبت به من حسادت میورزد.
بهتازگی توانستم آرام شوم و بهدقت خودم را بررسی کنم. بهآرامی فا را مطالعه کردم و فکر کردن درباره اینکه چه کسی اشتباه میکند و حق با چه کسی است را کنار گذاشتم. زمانی که قدم فراتر از اختلافاتمان گذاشتم، توانستم که مسئله حقیقی را ببینم.
متوجه شدم که نیروهای کهن بودند که از وابستگیهایمان سؤاستفاده کرده و با آنچه که مریدان دافا باید انجام دهند مداخله میکنند. حسادتی که در آن همتمرینکننده دیدم در واقع انعکاسی از حسادت خودم بود.
استاد بیان کردند:
«یک شخص پلید از حسادت زاده میشود.
با خودخواهی و خشم، دربارهی بیعدالتیهایی که برایش پیش میآید گله و شکایت میکند.یک شخص خیرخواه همیشه قلبی از شفقت و نیکخواهی دارد.
بدون هیچ نارضایتی و نفرت، سختیها را با شادمانی و مسرت تحمل میکند.یک شخص روشنبین هیچ وابستگی ندارد.
در سکوت، مردم دنیا را که توسط خیال باطل گمراه شدهاند نظاره میکند.»(«قلمروها» از نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر)
فرهنگ حزب کمونیست را در سایر تمرینکنندگان دیده بودم، اما اکنون متوجه میشوم که من نیز این مشکل را داشتم. همچنین وابستگیهای بنیادینی را یافتم که پیش از این در شروع تزکیهام داشتم. در روند نگاه به درون بهتدریج تصویر روشنتری از نظم و ترتیبات فریبکارانه نیروهای کهن در من شکل گرفت. من و همتمرینکنندگانم در دام تصورات بشری و نظم و ترتیباتشان گیرافتاده بودیم.
همزمان از آنچه که استاد درباره «مغلوب کردن آنها در بازی خودشان» در «آموزش فا در کنفرانس فای نیویورک ۲۰۱۶» بیان کردند، درک بهتری کسب کردهام:
«این آزار و شکنجه بیشازحد اهریمنی است و مسائلی که نیروهای کهن نظم و ترتیب دادند نیز بیش از حد اهریمنی است. هر چیزی که در ۲۰۰ میلیون سال بنیان گذاشتم توسط آنان نابود شد و مسائل را به چیزی که امروز هست تبدیل کردند. در ابتدا قصد داشتم هر چیزی بهطور نیکخواهانهای حل و فصل شود، اما حالا اینگونه شده است. آنچه میتوانیم انجام دهیم این است که آنها را در بازی خود مغلوب کنیم.»
همانطور که استاد به ما آموزش دادند، نظم و ترتیبات نیروهای کهن بزرگترین مداخله شیطانی برای اصلاح فای استاد بوده است. با این حال، قدرت بودا بیحدومرز است. استاد از نظم و ترتیبات آنها استفاده میکنند تا در مورد نگرش موجودات ذیشعور نسبت به دافا و سطح شینشینگشان قضاوت کنند و اینکه ببینند آیا مریدان دافا درخصوص فا مصمم هستند، همچنین از آنها بهمنظور ازبین بردن کارمای مریدان دافا و بنانهادن تقوای عظیم برای دافا و مریدان دافا استفاده میکنند.
ما بهطور مشابه میتوانیم همه سختیهایی که در تزکیهمان با آنها مواجه میشویم را به چیزهای خوبی تبدیل کنیم. برای مثال، بیایید در مورد فردی از خانوادهتان صحبت کنیم که از حقایق درباره فالون گونگ آگاه نیست و ازدست شما عصبانی است چراکه شما امنیت خود را بهمنظور کمک به دیگران برای درک حقایق بهخطر میاندازید. اگر شما بتوانید آرام باقی بمانید و افکار درست بفرستید تا عوامل شیطانی پشت او را ازبین ببرید، آنگاه وقتی عصبانی نیست میتوانید به او توضیح دهید و به او در درک حقایق کمک کنید. در طول این مسیر، نقاط ضعف خود را پیدا خواهید کرد.
آیا این مغلوب کردن آنها در بازی خودشان نیست؟ مثالهای دیگری از جمله تضادهای بین تمرینکنندگان، آزار و شکنجه شیطانی، مواجهه با افرادی که نمیخواهند درباره فالون گونگ بشنوند و غیره وجود دارد. مهم نیست که نیروهای کهن چه چیزی را نظم و ترتیب میدهند، ما همیشه میتوانیم آن را به چیز خوبی تبدیل کنیم.
درکم این است که کیهان جدید تباهیناپذیر است و ورای تصور نیروهای کهن است. خرد آفریدگار بسیار شگفتانگیزتر از آن است که در قالب کلمات بگنجد. زمانی که به این آگاه شدم، قلبم لبریز از شادی، افتخار و قدردانی شد.
اکنون میتوانم چهار بار در روز افکار درست بفرستم و صبح زود برای انجام تمرینها بیدار شوم. تنها فکرم اصلاح خود، مطالعه فای بیشتر و بهترین استفاده از زمان برای نجات مردم است!
اینها درکهای محدود من هستند. لطفاً به هر چیزی که مطابق با فا نیست اشاره کنید.