(Minghui.org) (ادامه قسمت ششم)
مایلم در این مجموعه ۷ قسمتی، درکم را درباره روح کمکی [یادداشت ویراستار: که در سخنرایهای مختلف فا بهعنوان خودآگاه کمکی و ناخودآگاه نیز ترجمه شده است،] به اشتراک بگذارم.
من شخصاً شکلهای مختلفی از مداخله را تجربه کردهام که روح کمکیام آنها را بر روح اصلیام [یادداشت ویراستار: که بهعنوان خودآگاه اصلی نیز ترجمه شده است،] تحمیل کرده است. همچنین شاهد بودهام که برخی از تمرینکنندگان محلی تحت آزار و شکنجه روح کمکی خود قرار میگیرند.
آنچه برای خودم و چند همتمرینکننده در منطقهام اتفاق افتاده را به رشته تحریر درآوردهام تا برای همگان یک یادآوری باشد که از مداخله پنهان روح کمکی آگاه باشند.
البته من تنها میتوانم چیزهایی را ببینم که در سطح خودم به من نشان داده شدهاند و آنها به هیچ وجه کل حقیقت نیستند.
تمرینکنندگان باید تنها از فا- حقیقت این جهان پهناور- راهنمایی بگیرند و نه از درک و تجربه سایر تزکیهکنندگان.
وقتی روح کمکی حمله میکند
چرا روحهای کمکی تعداد بسیار زیادی از همتمرینکنندگان در آزار و شکنجه این روح اصلی درگیر شدند؟ امیدوارم در این مجموعه از مقالات توانسته باشم به برخی از سؤالاتی که در ذهن تمرینکنندگان است، پاسخ دهم.
تمرینکننده ت که روح کمکیاش نابود شد، به برخی از همتمرینکنندگان گفت آنچه من درباره روحهای کمکی گفتم، درست نیست. بنابراین برخی از همتمرینکنندگان شروع به مخالفت با من کردند.
در بُعدی دیگر روح کمکی ت، روحهای کمکی تعداد زیادی از تمرینکنندگان را کنترل و هدایت کرد. آنها به بدنم و بدن حقیقیِ درون بدن فیزیکیام حمله کردند.
محاکمهها و ازبین بردن روحهای کمکی
موجودات الهی روح کمکی تمرینکننده ت را محاکمه کردند و جرایم بسیاری را که مرتکب شده بود، فهرست کردند. برخی از روحهای کمکی دیگر نیز محاکمه شدند. براساس درکم از اصول صالح، آن روحهای کمکی قوانین آسمان را نقض کرده بودند، بنابراین برخی، سطحشان نزول کرد و برخی ازبین برده شدند.
روند از بین رفتن روح کمکی ت به من نشان داده شد. این روح کمکی به یک سکوی مجازات بسته شد که مخصوص آنهایی بود که مرتکب شنیعترین جرائم شده بودند.
این سکوی مجازات، ۵ سطح مجازات دارد. آنها موجود الهی، انسان، احشام، شبح و نابودی هستند. من دیدم مکانیزمهای روح کمکی ت برداشته شد. سپس یک چرخ قانون بزرگ این روح کمکی را در خود فرو برد و آن فوراً به چی نخستین تبدیل شد.
همه تصاویر، موجودات، اجزاء و سایر عوامل روح کمکی ت، از سطح ماکروسکوپی تا سطح میکروسکوپی در تمام بُعدهای دیگر، نابودی بیپایانی را تجربه کردند. همزمان، همه موجودات الهی و سایر موجودات درگیر در این آزار و شکنجه نیز از سطح میکروسکوپی تا سطح ماکروسکوپی ازبین رفتند.
استاد بیان کردند:
«هر حیاتی مجبور میشد که برای تکتک اعمالش در تاریخ مسئول باشد. و این مخصوصاً برای در طول زمان اصلاح فای عالم صحیح میبود، که یک شخص برای هر چیزی پاسخگو میبود-- خواه آن انگیزههای شخص، آنچه که شخص انجام داد، یا حتی چیزهای کوچک باشد؛ و این معین شد که خدایان، آنهایی که در اصلاح فا سهم هر دوی منفی و مثبت ایفا کرده بودند، همچنین اهریمنان و حتی شکلهای حیات بسیار کوچک، همگی در معرض داوری قرار میگرفت.» («آموزش فای ارائه شده در جلسهی انتیدیتیوی»)
وقتی استاد بیان کردند: «...آنها را در بازی خود مغلوب کنیم،» («آموزش فا در کنفرانس فای نیویورک ۲۰۱۶»)، آن درنهایت بهنظرم منطقی و قابلقبول آمد.
تقدس و پاکی خلق بدن الهی جدید
وقتی نیروهای کهن بدنم را نابود کردند، استاد چشمان آنها را پوشاندند و همزمان بدن الهی جدیدی را برای من خلق کردند.
آن نیروهای کهن فقط میتوانستند ببینند که استاد به دنبال تکههای بدن من در بُعدهای مختلف میگردند، اما نمیتوانستند پاکی و تقدسِ اینکه چگونه استاد بدن الهی جدید مرا خلق کردند، ببینند.
آنها باور داشتند که استاد نمیتوانند هیچ کاری انجام دهند و از خودشان بسیار خشنود بودند. میخواستند نظم و ترتیب خود را کامل کنند که آن کُشتن من در این بُعد بشری بود.
استاد حرف آخر را میزنند
این نیروهای کهن نظم و ترتیب داده بودند که من بهطرز مصیبتباری بمیرم. آنها بارها مرا تهدید کردند و گفتند: «بهتر است سرت به کار خودت باشد. اگر دوباره درگیر شوی، تو را خواهیم کشت، اما مرگت مرگ آسانی نخواهد بود.»
روحهای کمکیِ برخی از تمرینکنندگان به من دشنام میدادند: «بمیر! اما مرگت مرگ آسانی نخواهد بود.» بهنظر میرسد که بسیاری از نیروهای کهن و روحهای کمکی درباره پایان من میدانند. اما در طول دوره اصلاح فا تنها استاد حرف نهایی را میزنند.»
استفاده از هر فرصتی برای کمک و نجات یافتن
مریدان استاد نیکخواه هستند. روحهای کمکی ما برای سالها منتظر ماندهاند تا با ما همراه شوند. آنها چه موجودات مثبت باشند و چه موجودات منفی، چه از سیستم ما بیایند یا نیروهای کهن آنها را بر ما تحمیل کرده باشند، حقیقتاً امیدوارم خودشان را اصلاح کنند، آیندهای روشن را برگزینند و ارزش اینکه سطح به سطح پایین آمدند تا بخشی از اصلاح فا باشند را داشته باشند.
مریدان دافا در مسیر موجودات الهی گام برمیدارند. ما مهربانی را پخش میکنیم و مهربانی را تمرین میکنیم. مادامی که آن موجودات شانسی برای نجات یافتن داشته باشند، باید آنها را نجات دهیم.
اما فرصتها درحال کمتر شدن هستند. طی سالهای گذشته، اعمال همه روحهای کمکی سطح شینشینگ آنها را آشکار کردهاند و بنابراین درباره موقعیت آینده آنها تصمیمگیری شده است.
استاد بیان کردند:
«طی جریان تزکیهتان، بدن کیهانیای که با بدن شما متناظر است، مهم نیست چقدر بزرگ باشد، هنگامی که در تزکیهتان به موفقیت دست مییابید اصلاح میشود، و مطمئناً اینطور است. اما اگر شما به خوبی تزکیه نکنید نمیتوانند اصلاح شوند. البته، عامل دیگری هم در این مسأله نقش دارد، یعنی، اصلاح فا -- وقتی نیروی عظیم اصلاح فای من وارد شود، آنهایی که خوب هستند نگهداشته شده و به آنهایی که بد هستند رسیدگی میشود. بنابراین زمان قبل از وارد شدن اصلاح فا بهترین فرصت برای شماست که موجودات ذیشعور را نجات دهید. وقتی آن زمان فرا رسد منتظر هیچ کسی نخواهد شد. به محض اینکه نیروی عظیم اصلاح فا وارد شود، امور هر طور که باید باشند میشوند.» («آموزش و تشریح فا درکنفرانس فا در متروپولیتن نیویورک»)
از استاد نیکخواهمان متشکرم که این فرصت را دراختیار ما قرار دادند تا در این لحظه مهم نوسازی جهان و اصلاح کیهان، تقوای عظیم خودمان را بنا نهیم! و متشکرم که به ما باشکوهترین عنوان، یعنی عنوان «مریدان دافای دوره اصلاح فا» را عطا کردند!
ما باید انتظارات استاد را برآورده سازیم و به عهد و پیمانهای مقدسمان جامه عمل بپوشانیم.
ما به باور صالحمان به استاد تکیه کردیم و به این دنیای بشری پایین آمدیم. بنابراین باید روی همان باور صالح به استاد تکیه کنیم تا به خانه واقعیمان بازگردیم!
همه چیز تحت کنترل استاد است
وقتی شروع به نوشتن این مقاله کردم، از زمانی که متوجه شدم روحهای کمکی درحال انجام اعمال بدی هستند، رنج و محنتهای بسیاری را تجربه کردهام. خوشبختانه، تمرینکنندگان خیلی از من حمایت کردهاند و برایم افکار درست فرستادند تا نگارش مقالاتم را به اتمام رساندم.
وقتی با فشار عظیم از سوی برخی تمرینکنندگان مواجه شدم و هنگامی که مواد نامحسوسی بر من فشار آوردند، از خودم سؤال کردم آیا آنچه دیدهام، حقیقت دارد یا خیر. چند تن از تمرینکنندگان با درکشان از فا، مرا تشویق کردند.
وقتی این مقاله را مینوشتم، مداخلات تلاش میکردند مانع شوند که این وظیفه را به اتمام برسانم. با تکیه کردن به اعتمادم به استاد و فا، من و همتمرینکنندگان سختیهای بسیاری را پشت سر گذاشتهایم. از صمیم قلب از همتمرینکنندگان تشکر میکنم که به من کمک کردند و مرا مورد حمایت خود قرار دادند.
از محافظت استاد و اینکه به من قدرت بخشیدند، بسیار سپاسگزارم. میدانم همه چیز تحت کنترل استاد است.
وقتی در تزکیهام متزلزل میشدم، استاد نظم و ترتیبی میدادند تا تمرینکنندگان مرا تشویق کنند. وقتی نمیدانستم که آیا باید این مقاله را بنویسم یا خیر، استاد با اشاراتی نشان میدادند که باید درباره تکتک کلماتی که استفاده میکنم، با دقت فکر کنم. وقتی در دورههای زمانی مختلف با رنج و محنتهایی مواجه میشدم، استاد هر قدم برای جلو رفتن و عقب رفتن را به من نشان میدادند. وقتی درباره برخی از مسائل مهم با سایر تمرینکنندگان بحث و تبادلنظر میکردم، استاد گنبدی روی ما قرار میدادند تا مانع شوند نیروهای کهن ما را ببینند یا به صحبتهایمان گوش دهند.
درحال انجام مدیتیشن، خودم و برخی از تمرینکنندگان دیگر را میدیدم که روی سیم محکمی در ارتفاع بالای پرتگاهی بسیار عمیق راه میرفتند. به خودم میگفتم: «باید خوب تزکیه کنی و در مسیری که استاد برایت نظم و ترتیب دادهاند، قدم بگذاری.»
بدون محافظت استاد، امنیت تمرینکنندگان نمیتواند تضمین شود. تنها راهی که میتوانیم ازطریق آن نیکخواهی استاد را جبران کنیم، این است که بهطور کوشایی تلاش کنیم تا در سفر تزکیهمان به جلو پیش برویم.
(پایان)