(Minghui.org) در اولین سالی که فالون گونگ را تمرین میکردم، همتمرینکنندهای از من خواست یک کارت تبریک الکترونیکی برای استاد طراحی کنم. او پیشنهاد کرد کارتهایی که قبلاً در وبسایت مینگهویی منتشر شدهاند را مروری کنم.
پیشنهاد او را قبول کردم و فقط چند کارت را پیدا کردم که بهخوبی طراحی شده بودند. پس از آن نصف روز را صرف طراحی کارتم کردم.
بعد از اینکه طراحی کارتم به اتمام رسید، آن را به تمرینکنندگان منطقهام نشان دادم، درحالیکه فکر میکردم آنها آن را دوست خواهند داشت و مرا تحسین خواهند کرد. در کمال تعجب، کارتم مورد قبولشان قرار نگرفت. با خودم فکر کردم: «آیا فقط باید کارت را بهسبک قدیمی طراحی کنم تا مورد تأیید آنها باشد؟»
بنابراین کارت را بر اساس پیشنهادات آنها دوباره طراحی کردم و این بار همه آن را دوست داشتند، اما در نظر خودم آن زیبا و دلنشین نبود.
کارت به وبسایت مینگهویی ارسال شد و در محلی برجسته در سایت قرار گرفت. تمرینکنندگان میگفتند که استاد در حال تشویق من هستند و باید سعی کنم در آینده حتی بهتر عمل کنم.
ازآنجایی که سابقه و تجربه کار هنری دارم، بهراحتی میتوانم این کارتهای تبریک را طراحی کنم و اکثر آنها در وبسایت مینگهویی منتشر میشوند.
یک روز، متوجه شدم که ویراستاران مینگهویی یکی از کارتهای تبریکم را بُریدهاند. این مسئله باعث تعجبم شد و بیشتر به آن فکر کردم.
وقتی به درون نگاه کردم، متوجه شدم که برای طراحی کارت، از بسیاری از عقاید و تصورات بشری استفاده میکنم.
فکر میکردم کارتهایی که در وبسایت مینگهویی منتشر میشوند، بیشازحد ساده یا بیشازحد قدیمی و از مدافتاده هستند و هیچ حسی از هنر معاصر در آنها وجود ندارد.
همچنین میدانستم که بسیاری از تمرینکنندگان، مثل من مهارتهای هنری یا طراحی لازم را ندارند. اما آنها با تمام قلب و خلوص کامل کارشان را انجام میدادند.
سپس زمان بیشتری را صرف کردم تا بخش کارتهای تبریک در وبسایت مینگهویی را ببینم، اما این بار آن را با آرامش و بدون هیچگونه عقیده و تصور بشری انجام دادم. در کمال تعجب، تعداد زیادی کارت زیبا و دلنشین در آن بخش پیدا کردم.
احساس میکردم که جاهایی برای بهبود و پیشرفت وجود دارد، اما تأثیر کلی کارتها بسیار تکاندهنده بود.
با نگاهی به گذشته، میدانم که اولین کارتم فاقد خلوص قلبی بود،؛ خلوصی که در کارتهای سایر تمرینکنندگان دیده میشود. حالا میدانم چرا هیچ کسی آن را دوست نداشت!
اغلب به درون نگاه میکنم تا ببینم آیا قصدم از طراحی کارتهای تبریک خودنمایی کردن در زمینه استعداد هنریام است یا نه. به این واقعیت آگاه شدهام که در حین آماده سازی کارتهای تبریک، داشتن قلبی خالص و ذهنی موقر و روشن، بسیار مهم است.
اما هنوز گاهی اوقات در حین آمادهسازی کارت، تصورات و عقاید بشریام به سطح میآیند. سخت در تلاشم تا این تصورات و عقاید را از بین ببرم. همیشه به خودم یادآوری میکنم که استاد این مهارت را به من عطا کردهاند و در نتیجه، حالا میتوانم با تمام قلبم کارتها را طراحی کنم.
هر کارت تبریکی که طراحی میکنم، فرصتی برای از بین بردن برخی از وابستگیها و رشد خصوصیات اخلاقیام است.
تا زمانی که پروژههای مربوط به دافا را با وابستگی به منیت انجام میدهیم، به استاد و دافا بیاحترامی کردهایم.
وقتی کارتی را با قلبی خالص طراحی میکنم، با حس احترام عمیق و هیچگونه عقیده و تصور بشری را با آن مخلوط نمیکنم، شادم و فوقالعاده احساس خوشبختی میکنم!