(Minghui.org) با نگاهی به سفر تزکیهام در فالون دافا در بیش از بیست سال گذشته، دریافتهام که تزکیهام سطحی بوده است. گرچه هر روز سه کار را انجام میدهم، اما میدانم که تزکیهام استوار نبوده، درحالی که ممکن است بهطور متفاوتی بهنظر بیاید.
استاد نیکخواه نمیخواهند مرا پشت سر جا بگذارند، بنابراین هشدارهایی به من دادهاند تا به قصورها و کاستیهایم آگاه شوم.
ماجراهای تزکیه برخی بودیستها، دائوئیستها و مسیحیانی که سابقاً درباره آنها مطالعه میکردم را بهخاطر دارم، اما آنها حقیقتاً با تزکیهام در دافا مداخله میکردند. فکر میکردم مسیر تزکیهام باید شبیه مسیر آنها باشد.
از عقاید و تصورات بشریام که از دانش سایر مدارس تزکیه شکل گرفته بود، برای هدایت مسیرم در دافا استفاده میکردم، اما آن مطابق با الزامات دافا نبود. به همین دلیل، تزکیه دافا را فقط بهطور سطحی انجام میدادم.
برای نمونه، درباره مسئله رابطه میان زوجها، بسیاری از تمرینکنندگان، از جمله خودم، فکر میکردیم که با شروع تزکیه باید همه تمایلات را کنار بگذاریم.
بنابراین مصمم شدم که جدا از همسرم بخوابم و این کار منجر به سوءتفاهمهایی اساسی شد.
تزکیه فرایندی تدریجی برای رها شدن از تمایلات و وابستگیهایمان است تا بتوانیم به استانداردهای فا برسیم. وقتی حقیقتاً به تزکیه شینشینگ خود توجه میکنیم، به شرایط لازم تزکیه خواهیم رسید و رابطه بین زن و شوهر مسئلهای نیست که بخواهیم نگرانش باشیم. درست همانطور که استاد بیان کردند:
«چند روز پیش گفتم که "نور بودا همه جا میدرخشد، پسندیدگی و درستی همه چیز را هماهنگ میکند". به این معنی است که انرژی ساطع شده از بدن ما میتواند تمام حالتهای اشتباه را اصلاح کند. بنابراین تحت تأثیر این میدان انرژی، وقتی شما به این مسائل فکر نمیکنید، بدون قصد همسرتان را تحت تأثیر قرار میدهید.» (جوآن فالون)
روزی دخترم که او نیز فالون دافا را تمرین میکند، از من گله کرد. میگفت احساس نمیکند که من مادرش هستم.
برای مدتی طولانی، با دخترم مانند یک همتمرینکننده رفتار کرده بودم، نه مانند دخترم. باور داشتم که این حالت یک تزکیه خوب است. نباید تحت تأثیر احساسات بشری قرار بگیرم. این رفتار به این دلیل بود که فا را خوب درک نکرده بودم. در حقیقت، استاد درباره این مسئله بیان کردند:
«البته، در تزکیه در بین جامعه مردم عادی، باید به والدین خود احترام بگذاریم و فرزندانمان را تربیت کنیم. در هر شرایطی، باید با دیگران خوب و با مردم مهربان باشیم، چه رسد به اعضای خانوادهمان. ما باید با همه به یکسان رفتار کنیم، با والدین و فرزندانمان خوب باشیم و همیشه رعایت حال دیگران را بکنیم. چنین قلبی خودخواه نیست، بلکه قلبی نیکخواه است- آن نیکخواهی است.»
همچنین متوجه شدم که درکم از چگونگی رها کردن احساسات اشتباه بود. با خواهرهایم صمیمی نبودم و فکر میکردم که هرچه رابطهام کمتر باشد، تزکیهام بهتر خواهد بود و آنها نمیتوانند با تزکیهام مداخله کنند. میدانستم که در تزکیه لازم است احساسات بشری را کنار بگذاریم و من بهزور این احساسات را قطع کرده بودم.
این بهخاطر خودخواهی خودم بود، چون نمیخواستم در وابستگی احساسات سقوط کنم. برای محافظت از خودم در تزکیه، عمداً چنین محیطی را بهوجود آورده بودم.
مثل این بود که مسیر تزکیهام را خودم نظم و ترتیب میدادم. کارها را براساس الزامات فا انجام نمیدادم تا شینشینگم را رشد دهم و به قلمرو تزکیهای که استاد لازم میدانستند، برسم.
استاد در کنفرانس فای شرق ایالات متحده بیان کردند:
«خودتان را مجبور نکنید: "در اعماق درونم عاشقشان هستم، عاشق اعضای خانوادهام هستم، اما خودم را مجبورخواهم کرد از دوست داشتن آنها دست بردارم." این اشتباه است، چون قلمروتان بالا نرفته است و فقط سعی میکنید بهزور آن را انجام دهید. اگر آن کار را انجام دهید، واقعاً باعث میشود که مردم درباره دافا دچار سوءتفاهم شوند و تصویر دافا را خراب خواهد کرد. درحالیکه عشق در تزکیهتان کاهش مییابد، با نیکخواهیای (رحمتی) که ظاهر میشود، جایگزین خواهد شد.» (آموزش فا در کنفرانس فای شرق ایالات متحده)
درکم این است که نباید افکار بشریمان را به فا اضافه کنیم، لازم است تمام عقاید و تصورات بشریمان را رها کنیم و کارها را براساس فا انجام دهیم. این تنها راهی است که میتوانیم خودمان را رشد دهیم و به استانداردهای فا برسیم.