(Minghui.org) در سپتامبر 2014 دانشگاهی که در آن تحصیل کرده بودم، برای دانشجویانی که همزمان با من فارغالتحصیل شده بودند یک گردهمایی برگزار کرد. همراه یک تمرینکننده دیگر به افراد بسیاری کمک کردیم تا حقیقت را از پس دروغهای حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) ببینند.
بهبود و ارتقاء فوقالعاده یکی از همکلاسیها
مردی میانسال به سالن گردهمایی وارد شد. چشمهایش از تواضع و مهربانی برق میزد. او شیائوئو ژی بود! دیدن او با چنین درخشش و چهرهای تابناک همه ما را شگفتزده و کنجکاو کرد.
در یک عکس گروهی قدیمی مربوط به سال اول، شیائوئو ژی فردی سرکش بود: قد بلند، با کلاهی مارکدار که روی یک طرف سرش قرار گرفته و به نظر خوابآلوده بود.
پس از فارغالتحصیلی من، یکی از همکاران خانم را به او معرفی کردم. اما همکارم از او خوشش نیامد چراکه تنبل بود و اضافه وزن داشت و فردی متعصب بود.
حالا شیائوئو ژی در وضعیت جسمانی خوب و با نزاکت است در حالی که هیچ اثری از سرکشی و تنبلی دیگر در او نیست.
دریافتن حقیقت درباره فالون گونگ
مجری برنامه از حاضرین خواست تا درباره خودشان صحبت کنند. شیائو ژی فرد نهم بود و همه میخواستند ماجراهای او را بشنوند.
او گفت که پس از فارغالتحصیلی به شدت کار کرد و زمانی که از حرفهاش مأیوس شد، ازدواج کرد. در خانه، او فردی متعصب و اغلب مست بود. همسرش میخواست از او جدا شود.
دو تن از همکلاسیهای دوران دبیرستانش که سی ساله بودند در همان زمان از دنیا رفتند. مرگ آنها چنان او را شوکه کرد که متوجه شد زندگی کوتاه است و شروع کرد به فکر کردن درباره هدف زندگی. او یک سال را صرف مطالعه انواع کتابهای معنوی کرد اما هیچ جوابی نیافت.
سپس در کتابخانهاش کتاب جوآن فالون را پیدا کرد که هدیهای بود از کسی که تحت آزار و شکنجه قرار گرفته بود. او شروع کرد به خواندن و هر چه بیشتر میخواند، ذهنش شفافتر میشد. او پاسخ تمام سؤالهایش را پیدا کرد: معنای زندگی، چگونه فرد خوبی بودن، با دیگران خوب بودن، به جامعه کمک کردن و خیلی چیزهای دیگر.
دیدن حقیقت از میان تبلیغات منفی
او گفت متوجه شد تبلیغات منفی ح.ک.چ در شبکه سیسیتیوی اشتباه است. برای مثال، ح.ک.چ فالون گونگ را برای «حقه خودسوزی در میدان تیانمن» مقصر قلمداد کرد. در حالی که بر اساس کتابهای فالون گونگ، کشتن یا اقدام به خودکشی ممنوع است. به علاوه بررسی دقیق فیلم خودسوزی، سرنخهای زیادی حاکی بر صحنهسازی بودن آن را نمایان میکند.
رسانههای ح.ک.چ تمرینکنندگان فالون گونگ را احمق و نادان جلوه دادهاند در حالی که شیائو اصول بنیادینی که در کتابهای فالون گونگ تشریح شده است را بسیار درست و مستدل یافت. او متوجه شد که گزارشهای رسانه در جهت برانگیختن نفرت علیه این تمرین بود. در سال 2011 تصمیم گرفت تمرین فالون گونگ را شروع کند.
او تمام عادات بد خود را کنار گذاشت و نسبت به همسرش بسیار با ملاحظه و با توجه شد. همسرش از او حمایت کرد و گفت: «باید به انجام این تمرین ادامه دهی.»
او گفت: «مادرم، من و خواهرم را به تنهایی بزرگ کرد به همین خاطر ما زندگی بسیار سختی داشتیم. روزی یک پیشگو به مادرم گفت این پسر از طرف یک استاد حمایت میشود. این جمله به ما دلگرمی و امید داد تا اینکه من سرانجام استادم را پیدا کردم!»
خیلی از همکلاسیها پس از گوش دادن به ماجرای او گفتند: «به هر صورت اینطور که شیائو ژی به نظر میرسد، میتوان گفت که فالون گونگ برای او خیلی خوب است.»
ارائه مطالب فالون گونگ
من از بهبودی شیائو متعجب نشدم چرا که خودم نیز تمرینکننده فالون گونگ هستم. تجربیات خودم درست مانند سایر تمرینکنندگان، به دفعات بیشمار خلوص فالون گونگ را تأیید کرده است.
بعضی از همکلاسیها ماجرای مرا میدانستند. از جمله ماجرای آزار و شکنجه فالون گونگ توسط ح.ک.چ و شکنجهای که بخاطر حفظ اعتقاداتم متحمل شده بودم. من به تمام همکلاسیهایم یک هدیه کوچک از مطالب فالون گونگ دادم.
دوستان دورۀ دانشگاهم پس از شنیدن تجربیات شخصیام و آگاهی از موقعیت فعلی زندگیام، آسودهخاطر شدند. به آسانی در آزمونهای تخصصی ملی قبول شده بودم و حالا رئیس بخش فنی یک مؤسسه هستم. خانوادهام در هماهنگی کامل است و پسرم به خوبی درس میخواند.
مردم تحت تأثیر تمرینکنندگان فالون گونگ قرار میگیرند
یکی از همکلاسیها که معماری اهل استان لیئاونینگ است گفت: «من مطالب را خواندهام و حقیقت را بهخوبی فهمیدهام. ح.ک.چ دروغهای بسیاری را پرورانده است. خواهش میکنم به من کمک کن تا از جامعه لیگ جوانان و پیشگامان جوان خارج شوم.»
یکی دیگر از همکلاسیها سرپرست تیم طراحی یک شرکت در نانجینگ است. او گفت: «به من کمک کن از لیگ جوانان خارج شوم. باید از خودم محافظت کنم. روز اجرای عدالت برای فالون گونگ از راه خواهد رسید.»
یکی از همکلاسیهای خانم که در زمان دانشجویی مُصر بود که به جامعه لیگ جوانان نپیوندد، بسیار خردمند و هوشیار بود. گفت: «میبینم که تمرینکنندگان فالون گونگ بسیار مهربان و اصیل هستند. من تجربیات شیائو ژی را درک میکنم و آن عدهای که در اعتقادشان مصمم هستند را تحسین میکنم. باید آزادی عقیده وجود داشته باشد!»
همکلاسی خانم دیگری که از فرانسه آمده بود و به دلیل مشغله شدید کاری اطلاع زیادی از اوضاع بیرون نداشت، خیلی خوشحال بود که آزار و شکنجه را برایش توضیح دادم.
خانم معمار سرشناسی از استان شاندونگ گفت که میخواهد فالون گونگ را بیاموزد. او گفت: «میدانستم فالون گونگ خوب است اما نمیدانم چگونه باید شروع کنم.»
شخص دیگری گفت: «وقتی خارج از کشور بودم اپک تایمز را خواندم که مطالب آن کاملاً متفاوت از مطالب رسانهها در چین بود. نمیدانستم کدام یک حقیقت دارد. امروز از اینکه فهمیدم آنچه در اپک تایمز نوشته شده بود در واقع برای همکلاسیهایم اتفاق افتاده است، شوکه شدم!»
وقتی گردهمایی به پایان رسید. همه در دفتر خاطراتم چیزی نوشتند. شخصی که از نانجینگ آمده بود نوشت: «بهندرت فردی در زندگی آگاه میشود. اما وقتی ما آگاه میشویم، آرزو داریم به معنای زندگی ژرف نگریم!»