(Minghui.org) من تمرینکننده فالون گونگ هستم و یک سال است که در منطقه نیویورک سکونت دارم. در ترویج شن یون نیز شرکت میکنم.
پس از خواند مقاله «ترویج شن یون با افکار درست» که توسط یکی از همتمرینکنندگان نوشته شده بود، احساس شرمساری کردم. در این مقاله درباره موضوع خریداری بلیطهای شن یون توسط همتمرینکنندگان، به جای نگه داشتن آنها برای موجودات ذیشعور گفته شده بود. همچنین موضوعی که مرا تحت تأثیر قرار داد این بود که تعدادی از هماهنگکنندگان بهجای تمرکز بر ارتقاء و بهبود تزکیهشان، بخاطر پرکردن صندلیهای زیاد دچار خودپسندی شده بودند.
قبل از خواندن این مقاله برای خودم یک صندلی تهیه کرده بودم. چه کار میبایست انجام میدادم؟
ناگهان به یاد یکی از دوستانم افتادم که به تازگی با او آشنا شده بودم. پس از اینکه او بلیط کنسرت ارکستر سمفونی شن یون را خرید ما با هم دوست شدیم. او بانویی اهل فیلیپین و بسیار مهربان و خونگرم بود. ما ارتباطمان را حفظ کردیم.
او بعداً به من گفت که چقدر از کنسرت لذت برده است. وقتی دیدن برنامه نمایش هنری شن یون را به او پیشنهاد دادم گفت که درحال پسانداز مقداری پول برای بازگشت به فیلیپین و دیدار خانوادهاش میباشد. فکر کردم باید به او فرصتی برای دیدن نمایش بدهم.
برای او پیامی فرستادم و گفتم که برایش یک بلیط شن یون گرفتهام و خیلی ناراحت میشوم اگر فرصت دیدن چنین نمایشی را از دست بدهد.
او پاسخ داد: «داستان هدیۀ مگی نوشته 'او.هنری'را میدانی؟ آیا امکان دارد به من کمک کنی بلیط دیگری بخرم؟ این هدیه من به تو خواهد بود تا بتوانیم نمایش را با هم ببینیم که بدین صورت ارزش آن خیلی بیشتر خواهد بود.»
بلیطی که من خریده بودم متعلق به روز 11 ژانویه بود.
او دوباره پیام داد: «چقدر شگفتانگیز! میدانستی تولد من 12 ژانویه است؟»
کمی بعد او خبر خوبی به من داد. حدود یک سال بود که برای کار در آخر هفته درخواست داده بود و بالاخره موفق شد! باور نمیکرد چنین خوشاقبالی نصیبش شده باشد!
استاد نیکخواه از شما سپاسگزارم!
همتمرینکنندهای که این مقاله را نوشتید، از این یادآوری بهموقع سپاسگزارم!