(Minghui.org) سالهاست که حقایق فالون گونگ (فالون دافا) را به تمام همکلاسیها، همکاران، بستگان و دوستانم گفتهام. بسیاری از آنها برای دولت کار میکردند. بعضی از آنها پس از اینکه حقیقت را درک کردند، حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) را ترک کردند. بعضی از افراد بهخاطر به رسمیت شناختن خوبی دافا پاداش میگرفتند.
مدیر بخش دفتر دادخواست
در ژوئن ۲۰۰۶، یکی از همسایههای قدیمیام را دیدم که مدتها بود او را ندیده بودم. شوهرش، مدیر بخش دفتر دادخواست بود، بهخاطر بیماری قلبی تحت عمل جراحی قرار گرفت. من و همسرم بعد از اینکه از بیمارستان مرخص شد، به دیدنش رفتیم.
این شخص درباره فالون گونگ چیزی نمی دانست. به او گفتم: «جیانگ زمین در سال ۱۹۸۹ اعتراضات دانشجویی را سرکوب کرد. در سال ۱۹۹۹ به دلیل حسادتش فالون گونگ را تحت آزار و شکنجه قرار داد و خودسوزی جعلی را در میدان تیانآنمن در سال ۲۰۰۱ بهنمایش گذاشت. شما شخص خوبی هستید. بهخاطر خودتان هم که شده، نباید در آزار و شکنجه شرکت کنید.»
درباره کلماتی که بر روی سنگی پنهان نوشته شده ح.ک.چ نابود خواهد شد به او گفتم. به او توصیه کردم که برای اطمینان از آیندهای روشن برای خودش و خانواده اش از حزب کمونیست چین خارج شود.
از من خواست کمکش کنم که با نامی مستعار از ح.ک.چ را خارج شود. تمام خانوادهاش، از جمله پسر، دختر و همسران آنها، از ح.ک.چ و سازمانهای وابسته به آن خارج شدند.
یک ماه بعد همسرش را دیدم. از من تشکر کرد و گفت که شوهرش کمی پس از دیدن ما وزنی را که از دست داده بود، دوباره بهدست آورده است. ۱۱ سال از آن زمان گذشته و او هنوز سالم است.
عمر شوهرخواهرم افزایش یافت
شوهرخواهرم رئیس امنیت در یک زندان بود. در پاییز سال ۲۰۰۷ او به حدی بیمار شد که دکتر به خانوادهاش توصیه کرد که برای مراسم تدفین او آماده شوند.
من و شوهرم برای دیدن او به بیمارستان رفتیم. او پوست و استخوان شده بود و به ما گفت که امیدش را از دست داده است.
به او گفتم: «هیچکس بهجز استاد لی هنگجی، بنیانگذار فالون گونگ نمیتواند شما را نجات دهد. فقط بهطور خالصانه بگویید «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است».
به او درباره داستانهای معجزهآسای افرادی که سلامتیشان را بهخاطر فالون گونگ بازیافته بودند گفتم و به او نشان یادبود فالون دافا دادم. او به نشان یادبود نگاه کرد، آن را در جیبش گذاشت و با جدیت گفت که میخواهد فالون گونگ را تمرین کند.
او از بیمارستان مرخص شد و به خانه برگشت. او پیشنهاد پسرش را برای گرفتن کمک از کلینیک چینی رد کرد.
درباره فالون گونگ به او گفتیم و کمکش کردیم که از حزب کمونیست چین خارج شود. به او سیدی آموزههای فای استاد در گوئیجو و سیدی آموزش تمرینها را دادیم.
او هر روز آن دو عبارت را تکرار میکرد و تمرینات را با ویدئو انجام میداد. حداقل یک بار در هفته به دیدنش میرفتیم و او را تشویق میکردیم تا فا را مطالعه کند، تمرینات را انجام دهد و افکار درست بفرستد.
بعد از انجام تمرینات در روز اول، توانست از رختخوابش بلند شود. در روز سوم میتوانست غذای خودش را آماده کند. وضعیت سلامتیاش با گذشت زمان بهبود یافت. در بهار سال بعد، بیش از ۲۱۰ کیلومتر را با اتوبوس پیمود و به شهر ما آمد. در سال ۲۰۱۰ با آرامش از دنیا رفت. فالون دافا سه سال عمر او را افزایش داد.
رئیس گروهِ مسئول «تبدیل» تحتتأثیر موسیقی دافا قرار گرفت
یکی از همکاران سابقم رئیس گروه تبدیل در اردوگاه کار اجباری بود. او در آوریل ۲۰۰۸ بهخاطر سرطان تحت عمل جراحی قرار گرفت. من و تمرینکننده دیگری بعد از عمل جراحی به دیدنش رفتیم و حقایق فالون گونگ را به او گفتیم.
او به دافا اعتقاد داشت و موافقت کرد که از حزب کمونیست چین خارج شود. او اغلب «فالون دافا خوب است» و «حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است»را تکرار میکرد.
وقتی دوباره به دیدنش رفتم، به او نشان یادبود دادم و موسیقی دافا، «پودو» و «جیشی» را برایش پخش کردم. همانطور که گوش میداد، چشمهایش پر از اشک شد و شروع به گریه کرد.
پسرش نمیدانست چرا او گریه میکند، بنابراین به او توضیح دادم: «من و پدرت مدتهاست یکدیگر را ندیدهایم. او خوشحال است که دوباره ما را میبیند روح اصلیاش با موسیقی آسمانی تحتتأثیر قرار گرفته است.»
از این فرصت استفاده کردم تا به آنها توصیه کنم از حزب کمونیست چین عقب نشینی کنند و تمام پنج عضو خانوادهاش این کار را انجام دادند.
رئیس بخش امنیت برکت دریافت میکند
رئیس بخش امنیت محلی که در آن کار میکردم، در پاییز سال ۲۰۰۸ بهخاطر سرطان معده تحت عمل جراحی قرار گرفت. یک ماه بعد من و شوهرم به دیدنش رفتیم. با او درباره فالون گونگ صحبت کردیم و به او توصیه کردیم از حزب کمونیست چین خارج شود. به او گفتیم اگر اغلب آن دو عبارات دافا را تکرار کند، معجزاتی روی خواهد داد و تمام خانوادهاش خوشبخت خواهند بود.
همه هشت نفر در خانوادهاش پس از درک حقایق فالون گونگ، از حزب کمونیست چین خارج شدند. به هر یک از آنها نشان یادبود دادم. هشت سال از آن زمان میگذرد و او هنوز هم از نظر جسمی و ذهنی بسیار سالم است.
مقامات دولتی بازنشسته شده شاهد معجزه شفا یافتن هستند
یک زوج بازنشسته، هر دو در ۷۰ سالگی، برای استانداری کار میکردند. شوهر معاون دبیر بود و همسرش حسابدار اصلی بود.
آنها از انواع و اقسام بیماریها رنج میبردند، به ویژه از کمردرد. تمام انواع درمانها را آزمایش کردند، اما هیچ کدام مؤثر نبود.
یک روز با این زوج در حیاط خوابگاهشان مواجه شدم. حقایق فالون گونگ را به آنها گفتم و آنها فوراً از ح.ک.چ خارج شدند. سپس آنها گفتند که اغلب عبارات دافا را تکرار میکنند.
کمی پس از آن، تمام بیماریهایشان بهطور کامل ناپدید شد. آنها واقعاً از اینکه احساس درد نداشتند حس شگفتانگیزی داشتند. آنها پر از انرژی بودند و حتی میتوانستند به بالای کوه محلی بروند.
مسئول جوان روستا حقیقت را درک میکند و از ح.ک.چ خارج میشود
در ماه مه سال ۲۰۱۴ من و تمرینکنندهای در روستایی در حالروشنگری حقیقت بودیم که با دو مرد که یکی حدوداً ۳۰ ساله و دیگری ۶۰ ساله بود برخورد کردیم. وقتی از مرد جوان پرسیدم که آیا تا بهحال به ح.ک.چ پیوسته است، بر سرمان فریاد زد. بهسرعت فکر کردم که حتماً استاد برای ما نظم و ترتیب دادند تا او را نجات دهیم.
به او گفتم: «ما با هم رابطه تقدیری داریم. آسمانها، ح.ک.چ را نابود خواهند کرد. شما باید آن را ترک کنید تا نجات یابید.» او به این حرفها گوش نمیکرد.
من و تمرینکننده افکار درست فرستادیم و گفتم: «ما برای نجات مردم اینجا هستیم. نمیخواهیم شما را جا بگذاریم. اگر تا به حال به ح.ک.چ پیوستهاید، وقت آن رسیده است که از آن خارج شوید. این فرصت بینظیر را از دست ندهید.»
مرد جوان اذعان کرد که یک هفته پیش ۲۰۰۰ یوان برای عضویت در حزب و کسب مقامی در روستا پرداخت کرده است. برای اینکه از سرمایهگذاریِ خود بهرهمند شود، قصد داشت در کلاس برگزار شده توسط شهرستان شرکت کند.
به او درباره کلمات پنهان بر روی سنگ گفتم و به او توصیه کردم که قربانی ح.ک.چ نشود درحالی که آسمانها آن را بهخاطر خشونتهایی که علیه مردم بیگناه انجام داده نابود میکنند. به او هشدار دادم که به کلاس نرود که در انتها منجر به شستشوی مغزی وی میشود.
پس از فهمیدن حقیقت، آرام شد و از ما خواست که به او کمک کنیم تا از ح.ک.چ خارج شود.