(Minghui.org) بیش از 1000 تمرینکننده فالون گونگ از چیایای، تاینان، کائوسیونگ، پینگتونگ، پنگهو و تایتونگ در کنفرانس تبادل تجربه و مطالعه گروهی فالون دافا در 15 دسامبر 2017 در دبیرستان یونگکانگ در تاینانِ تایوان شرکت کردند.
تبادل تجربه و مطالعه گروهی فالون دافا.
تمرینکنندگان فا را مطالعه میکنند و تجربیات خود را بهاشتراک میگذارند.
در صبح، تمرینکنندگان برای مطالعه آموزههای استاد لی به 34 گروه تقسیم شدند.
آنها تجربیات شخصی خود را از تمرین فالون گونگ، نگاه به درون در مواجهه با تضادها، رشد سرشت قلب و اهمیت مطالعه گروهی و انجام تمرینات نیز بهاشتراک گذاشتند.
در بعدازظهر همه تمرینکنندگان در مرکز رویداد جمع شدند و فا را با هم مطالعه کردند. سپس 9 تمرینکننده تجارب خود را از مشارکت در پروژههای دافا، رها کردن وابستگیها، افزایش آگاهی درباره آزار و شکنجه در چین و ترویج شن یون بهاشتراک گذاشتند.
چیاهویی از جنوب تایوان دارای سه فرزند است. او و فرزندانش بیش از ده سال پیش این تمرین را شروع کردهاند. در گذشته او با فرزندانش جدی بود و الزامات سختی برایشان درنظر میگرفت. اگر فرزندانش مطابق با الزامات نمیبودند، تنبیه میشدند. در نتیجه، آنها جرأت نداشتند نظرات خود را بیان کنند.
فرزندان فا را آموختند و در ابتدا به دستور چیاهویی تمرینات را انجام میدادند، اما وقتی بزرگ شدند، دیدگاههای خود را پیدا و شروع به نافرمانی کردند.
چیاهویی نگران آنها بود. یک بار از دست آنها عصبانی شد. یکی از آنها شجاعانه از او پرسید: «چرا پس از یادگیری دافا نمیتوانیم این کار یا آن کار را انجام دهیم؟ چرا نمیتوانیم کارهایی را انجام دهیم که همکلاسیهایمان انجام میدهند؟» چیاهویی توضیحی نداد، اما گفت: «بهخاطر اینکه شما تمرینکننده هستید.»
فرزندش در ادامه پرسید: «اگر ما دافا را تمرین نمیکردیم، آیا میتوانستیم مانند همکلاسیها و دوستانمان باشیم و هر کاری که دوست داریم را انجام دهیم.» چیاهویی مات و مبهوت و متأسف شد و فکر کرد که رفتار فرزندانش بازتابی از وضعیت تزکیهاش و آزمونی برای او است.
او ازطریق مطالعه فا، به این درک رسید که بهعنوان یک مادر نمیتواند فرزندانش را مجبور کند که این یا آن کار را انجام دهند. او کمکم در زندگی روزانه خود از آموزههای استاد پیروی کرد و متوجه شد که به احساسات، فکر کردن درباره کارهایی که به آنها تمایل دارد و و انجام دادنشان، وابستگی دارد.
او بعداً تغییر و سعی کرد از دیدگاه فرزندانش فکر و با آنها تبادلنظر کند. او امیدوار بود که فرزندانش فا را خوب مطالعه کنند و دیگر آنها را از انجام کارهایی که دوست داشتند منع نمیکرد، زیرا میدانست مادامی که آنها فا را در قلب خود داشته باشند، در زندگی روزمره خود آن را دنبال خواهند کرد.
فرزندانش نیز بهتدریج احساس کردند که مادرشان تغییر کرده و اکنون فا را فعالانه مطالعه و در صحبت با مردم درباره دافا و آزار و شکنجه مشارکت میکنند.
مینگجن، معلم بازنشسته فیزیک در دبیرستانی در کائوسیونگ، اسپاسمهای گوارشی مادرزادی داشت. ازآنجا که جوان بود، به بسیاری از پزشکان مراجعه و راههای درمانی مختلفی را امتحان کرد، اما برای دهها سال هیچ یک از درمانها فایدهای نداشتند. در 55 سالگی، شش ماه قبل از بازنشستگی، یک روز درد معدهاش ناگهان بدتر شد.
او ناگهان بهیاد آورد که برادرش کتاب جوآن فالون را به او داده و خواسته که تمرین فالون گونگ را انجام دهد. او در ابتدا آن را نخوانده بود، اما بعدها به محل تمرینی رفت تا فالون گونگ را یاد بگیرد.
مینگجن گفت: «میتوانستم صبحها برای تمرین گروهی از خواب بیدار شوم، اما انجام مدیتیشن برایم سخت بود.» او یک بعدازظهر جوآن فالون را خواند و جذب اصول این کتاب شد. پس از خواندن کتاب، رؤیایی داشت. در این رؤیا او با خوشحالی فریاد زد: «من یک تمرینکننده فالون گونگ هستم.» بعد از بیدار شدن درک کرد که فالون گونگ همان چیزی است که منتظرش بود.
پس از آن رؤیای دیگری داشت که در آن استاد لی بدنش را پاک کردند. حدود یک ماه پس از تمرین فالون گونگ، با آزمونی مواجه شد. یک روز درد معدهاش عود کرد و نمیتوانست بخوابد. احساس سرگیجه و به پزشک مراجعه کرد. پس از مصرف دارو و تزریق، احساس بهتری داشت.
با این وجود، شش ماه بعد دوباره درد شدیدتری شروع شد. او متوجه شد که پزشکان نمیتوانند مشکلش را حل کنند و هر بار فقط برایش قرصهای مسکن تجویز میکنند. سپس مصمم شد که دیگر به پزشک مراجعه نکند و فقط درد را تحمل کند.
پس از آن، دردش بهطور کامل ناپدید شد و بیش از ده سال است که درد معده نداشته است. درواقع پس از تمرین فالون گونگ بیماری سختی که بیش از 30 سال اذیتش میکرد، ناپدید شد.