(Minghui.org) بتا (نام مستعار) یک تمرینکننده محلی فالون گونگ است. او بهخاطر اعتقادش به فالون گونگ دستگیر، اما پس از مدت کوتاهی آزاد شد. او به من گفت که هماهنگکننده دافای محلیشان به محل کارش رفته و گفته که او باید شخصاً برای تمرینکنندگان محلی توضیح دهد که در گذشته مرتکب چه اشتباهی شده و چگونه آزاد شده است. درواقع واضح بود که او به بتا مشکوک است.
رنج و محنت بتا
آن هماهنگکننده بتا را مورد بازجویی قرار داد: «چند سؤال دارم. نخست اینکه چرا آخرین باری که دستگیر شدی، حتی اگرچه آنها بسیاری از اقلام مربوط به فالون گونگ را از خانهات توقیف کردند، اما خیلی زود آزاد شدی؟»
«دوم اینکه، فقط چند روز بعد از آزادی، به دنبال افرادی که تو را دستگیر کرده بودند، رفتی، با فرض اینکه حقایق دافا را برایشان روشن کنی. در آن زمان در وضعیت درستی نبودی، بنابراین بهنظر نمیرسید که درحال روشنگری حقایق برای آنها باشی. احتمالاً مجبور بودی گزارش دورهای به آنها بدهی؟ آیا اینطور بود؟»
«سوم اینکه، چرا پس از آزادیات، بسیاری از تمرینکنندگان دیگر بازداشت و مورد آزار و شکنجه قرار گرفتند؟»
بتا از این سؤالات شوکه شده بود و نمیدانست چگونه به آنها پاسخ دهد. اما سایرین پیشنهادات مشابهی ارائه داده بودند که او «درباره خودش شفافسازی کند.»
من هم از سؤالات آن هماهنگکننده شوکه شدم و اولین فکرم این بود که دلیل پشتِ سؤالات او حسادت است. آیا وقتی در منزل تمرینکنندگان وسایل فالون گونگ پیدا میشود، آنها باید مورد آزار و اذیت قرار گیرند؟ ما سعی میکنیم تمرینکنندگان دستگیرشده را نجات دهیم، پس چرا باید از آزادی آنها اینقدر شگفتزده شویم؟ چرا افکار درست میفرستیم، نامههای روشنگری حقیقت مینویسیم، وکیل استخدام میکنیم و حقایق را برای آنهایی که ما را آزار و اذیت میکنند، روشن میکنیم؟
با صرف تلاش و پول بسیار زیاد، به چه چیزی میخواهیم دست یابیم؟ اگر از آزادی همتمرینکنندگانمان خوشحال نشویم و برعکس فکر کنیم که آزادیشان غیرمعمول است، پس چرا تلاش میکنیم آنها را نجات دهیم؟
اگر وقتی مسئولین تمرینکنندهای را آزاد میکنند، نسبت به آن تمرینکننده پیشقضاوتهایی داشته باشیم، احتمالاً افکار بد و مواد بد بخشی از میدان بُعدی آن تمرینکننده خواهد شد. آنگاه تلاشهای آینده ما برای نجات تمرینکنندگان احتمالاً مؤثر نخواهد بود.
بتا گفت وقتی آن هماهنگکننده متهمش کرد، او از خودش دفاع نکرد، اما ناراحت و سپس افسرده شد. او متوجه شد که باید به درون نگاه کند تا وابستگیهایش را پیدا و آنها را رها کند. او مدام کتابهای دافا را میخواند، افکار درست میفرستاد و برای یافتن افکار نادرستش به درون نگاه میکرد.
استاد بیان کردند:
«افکار و تصوراتی که افراد سرزمین چین دارند تحت تأثیر فرهنگ ح.ک.چ شرور شکل گرفته است. مفاهیم آنها، ذهنیت، روش زندگی و رفتار روزانهشان همگی تحت چنین شرایطی شکل گرفتهاند.» («آموزش فا در کنفرانس فای بینالمللی نیویورک بزرگ 2009»)
«تيپهاي حسود ديگران را حقير ميشمارند و اجازه نميدهند که ديگران از آنها پيشي بگيرند. وقتي ميبينند که ديگري لايقتر از آنهاست، همه چيز جلوي چشمانشان تار ميشود، آن را غيرقابل تحمل مييابند و واقعيت را نفي ميکنند.» («ازبین بردن حسادت» از فالون گونگ)
بتا به من گفت که هماهنگکننده محلیشان در اشاعه اطلاعات فالون گونگ و کار هماهنگی بسیار خوب عمل کرده است، اما آن هماهنگکننده با روش بتا درخصوص پخش واقعیتهای فالون گونگ مخالف است.
بتا به مردمی که در اتوبوس با آنها برخورد میکرد، میگفت که چطور کارهای خوب انجام دهند تا اخلاقیات خود را بهبود بخشند، درحالیکه آن هماهنگکننده ترجيح میداد بر اطلاعات مربوط به برداشت اعضای بدن تمرینکنندگانِ زنده تأکید کند. او فکر میکرد که روش بتا برای پخش اطلاعات، اشاعه اطلاعات فالون گونگ محسوب نمیشود. این حسادت، ناشی از وابستگی آن هماهنگکننده به رقابتجویی بود.
موانع بین تمرینکنندگان
چند سال پیش، تمرینکننده دالی (نام مستعار) متهم به جاسوسی شد، زیرا بسیاری از تمرینکنندگان که برای توزیع مطالب اطلاعرسانی در یک گروه با او همکاری کرده بودند، دستگیر شدند. بتا این را شنید، اما نمیتوانست باور کند که دالی واقعاً جاسوس باشد.
دالی به بتا گفته بود که در روز چند فلایر و دیویدی فالون گونگ توزیع میکند و بتا فکر میکرد که او خودنمایی میکند. در واقع، این حسادت بود که سبب میشد بتا اینگونه فکر کند.
بتا فکر میکرد این نیز یکی از دلایلی است که چرا آن هماهنگکننده محلی او را مورد بازجویی قرار داد. وقتی بتا شنید که دالی ممکن است جاسوس باشد، کمک نکرد افکار منفیِ ناشی از حسادت را پاک کند و بعداً او نیز به دالی مشکوک شد. درنتیجه شکاف میان همتمرینکنندگان رشد کرد و بزرگتر شد.
بتا فکر میکرد که تمام تمرینکنندگان باید حسادت را ازبین ببرند تا از ایجاد هر گونه مانع بین تمرینکنندگان جلوگیری کنند یا موانع موجود را ازبین ببرند. در غیر این صورت، برای تمرینکنندگان محلی تشکیل یک تیم قوی و همکاری با یکدیگر بسیار سخت خواهد بود.
ایجاد افکار مثبت
در منطقه من تمرینکنندگان فالون گونگ برای نجات برخی از تمرینکنندگان دستگیرشده همکاری کرده بودند، اما تعداد خیلی کمی از تمرینکنندگان آزاد شدند. ازطریق تبادل تجربه با تعداد زیادی از تمرینکنندگان متوجه شدم که هیچ یک از کارهایی که آنها انجام داده بودند، در تطابق با فا نبود.
آنها درباره کاستیهای تمرینکنندگانِ دستگیرشده فکر میکردند و به دنبال پیدا کردن وابستگیهای آنان بودند. این حسادتها و عقاید و تصورات منفیِ قوی به میدان بُعدی تمرینکنندگان دستگیرشده راه مییافت و آن افکار منفی به نیروهای کهن کمک میکرد تا شکافهایی را بیابند.
تمرینکنندگان فالون گونگ بهوسیلۀ فای کیهان جدید دوباره شکل گرفتند و تمرینکنندگان هیچ ارتباطی با نیروهای کهن ندارند، حتی اگر یک تمرینکننده کار اشتباهی انجام داده باشد. فا تمرینکنندگان را اصلاح میکند. هیچ تمرینکنندهای نباید نیروهای کهن را تصدیق کند. باید نیروهای کهن را بهطور کامل انکار کنیم، افکار منفی را در میدانهای بُعدی خود ازبین ببریم و با افکار پاک و درست تمرینکنندگان را نجات دهیم.
حسادت از افکار منفی تشکیل شده و مخالف اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری فالون گونگ است. حسادت خلاف مهربانی عمل کرده و شکافهایی را بین تمرینکنندگان ایجاد میکند. برای تشکیل گروهی قدرتمند، هر تمرینکننده باید کاملاً حسادت را از بین ببرد. هرچه افکار منفی کمتر باشد، افکار مثبت بیشتری تولید میشود.
هر تمرینکننده باید اهمیت رها کردن حسادت را درک و با سایر تمرینکنندگان با مهربانی رفتار کند. آنگاه بدن واحدی قوی شکل خواهد گرفت و هیچ شکافی برای سوءاستفاده باقی نخواهد ماند.