(Minghui.org) من یک تمرینکننده فالون دافا از پینگتونگِ تایوان هستم. مدت 7 سال است که فالون دافا را تمرین میکنم. من حقایق دافا را از طریق برنامه چینی چت آنلاین کیوکیو برای مردم روشن میکنم.
استاد بیان کردند:
«هر فردی برای اعتباربخشی به فا سفر خودش را دارد. بسیاری از شاگردان گرد هم آمدهاند و رسانههای مختلفی را تأسیس كردهاند، و بسیاری از شاگردان شیوههای مختلفی را برای اعتباربخشی به فا و نیز شیوههای مختلفی برای روشنگری حقیقت و متوقف كردن آزار و شكنجه یافتهاند. این خوب است كه جلو رفته و آن كارها را انجام دهید.» («آموزش فا در كنفرانس بینالمللی فای ایالات متحدهی غربی»)
بنابراین گروههایی را بهمنظور روشنگری حقیقت برای افراد مختلف ایجاد کردهام و تلاش کردهام آنها را به خروج از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) و سازمانهای وابسته به آن ترغیب کنم.
با توجه به تلقین فرهنگ ح.ک.چ در اذهان مردم، بسیاری از چینیها به بوداها یا موجودات الهی اعتقاد ندارند. زمانی که شخصی درباره الهیات صحبت میکند، اغلب میخندند و فقط به آنچه میتوانند ببینند، باور دارند. بنابراین سعی میکنم براساس علایقشان با آنها صحبت کنم؛ درباره دموکراسی و حقوق بشر با آنها گفتگو میکنم و از گزارشات جدید روزنامه اپک تایمز استفاده میکنم.
باز کردن چشم مردم به روی دافا
بسیاری از افرادی که از ح.ک.چ خارج شدهاند، از ماهیت شیطانی ح.ک.چ یا حقایق فالون دافا و آزار و شکنجه آگاهی چندانی نداشتند. برخی باور نداشتند که تمرینکنندگان بهخاطر اعضای بدنشان کشته شدهاند. افرادی نیز هستند که تمرینکنندگان را به درگیری در سیاست متهم میکنند.
یک بار با یک فرد آمریکایی- چینی گفتگو میکردم. او گفت که خانوادهاش در گذشته، در چین تحت آزار و شکنجه قرار گرفت. بههمین دلیل پدر و مادرش فوت شدند و او بهطور مخفیانه با قایقی به هنگ کنگ رفت و سپس در آمریکا ساکن شد. با استفاده از داستان خودش، سعی کردم او را متقاعد کنم که از ح.ک.چ خارج شود، اما او نپذیرفت.
او فکر میکرد انقلاب فرهنگی فقط اشتباهی است که تعدادی از مسئولین دولتی از جمله مائو مرتکب شدند. او گفت که ح.ک.چ آن را اصلاح کرد و جریان بدین صورت است. بهمنظور آگاه کردن وی از حقایق، چند ساعتی درباره کتاب نه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست با او صحبت کردم و اینکه چطور ح.ک.چ باعث فجایع ساخت دست بشر در چین شده است. او در نهایت موافقت کرد که از ح.ک.چ خارج شود و از من بهخاطر تشریح آن حقایق تشکر کرد. در موقعیت دیگری، یک صاحب کسبوکار 21 ساله که بهمدت چند ماه به صحبتهایم درباره روشنگری حقیقت گوش کرده بود، تمایل پیدا کرد فالون دافا را یاد بگیرد و از من خواست که تمرینها را به او آموزش دهم. به او گفتم که ابتدا جوآن فالون را بخواند و سپس تصمیم بگیرد که آیا حقیقتاً میخواهد این تمرین را یاد بگیرد یا خیر. او بلافاصله تمرین فالون دافا را آغاز کرد و حتی چند ماه پیش روشنگری حقیقت را شروع کرد.
نگاه به درون و رها کردن وابستگیها
در طول تزکیهام با آزمایشهای شینشینگی بسیاری مواجه شدهام و اوایل امسال دچار کارمای بیماری شدم. بعد از نگاه به درون، متوجه شدم که ذهنیت خودنمایی و منیت قدرتمندی دارم.
استاد بیان کردند:
«زمانی که مشکلی بهوقوع میپیوندد، بدین دلیل است که آن شخص بهطور سرسختانهای مخالف اصول فا حرکت میکند. بروید و پیدا کنید که مشکل کجا نهفته است، از آن لجبازی و سرسختی دست بکشید، و مسائل را روشن کنید. زمانی که با مسئلهای مواجه میشوید، بهترین رویکرد این نیست که به جلو حمله کرده و با دیگران کشمکش کنید، [با هل دادن] خود را به جلو برسانید، و به پیش بشتابید تا بهطور جدی به یک راه حل برسید. از وابستگیتان دست بکشید، یک قدم عقب بروید، و سپس آن را حل و فصل کنید.» («آموزش فا در کنفرانس فا در پایتخت ایالات متحده»)
متوجه شدم که برخلاف اصول فا نیز حرکت میکنم. زیاد شکایت میکردم و رقابتجو و حسود بودم. برای مدتی طولانی نمیتوانستم آن وابستگیها را رها کنم، بنابراین قادر نبودم هنگام مطالعه فا یا فرستادن افکار درست تمرکز داشته باشم. حتی نسبت به تمرینکنندگان افکار منفی داشتم. این وضعیت تقریباً بهمدت یک سال بهطول انجامید.
از آنجایی که نمیتوانستم وابستگیهایم را رها کنم، دچار کارمای بیماری شدم. دستها و پاهایم بهمدت چند ماه تاول زدند. بهمدت چند ماه بدنم پوستهپوسته میشد. زمانی که تاولها میترکیدند، پوستم آسیب میدید و شروع به خارش میکرد.
چرا نمیتوانستم وابستگیهایم را رها کنم؟برطبق اصول فا، اگر سایر افراد با من بدرفتاری کنند، تقوا کسب خواهم کرد. پس چرا نمیتوانستم افکار منفی نسبت به سایر تمرینکنندگان را رها کنم؟ فا را مطالعه میکردم و افکار درست میفرستادم، اما هنوز نمیتوانستم وابستگیهایم را رها کنم.
استاد بیان کردند:
«منظور از افکار نادرست چیست؟ آن اشاره میکند به این که یک شخص همیشه نمیتواند خود را بهعنوان یک تمرینکننده درنظر بگیرد. یک تمرینکننده در تزکیه با درد و رنج مواجه میشود. وقتی درد و رنجی پیش میآید، ممکن است بهصورت مشکلی بین مردم عادی آشکار شود، یا چیزهایی مثل تنشها و بازیهای ذهنی و امثال آن، که مستقیماً بر شینشینگ شما تأثیر میگذارد.» (جوآن فالون)
متوجه شدم که در مواجهه با اختلافات، خودم را یک تمرینکننده درنظر نمیگیرم و بنابراین نمیتوانم وابستگیهای بنیادینم را رها کنم.
هر روز فا را مطالعه میکردم که به من کمک میکرد وابستگیهایم را بیابم. اگرچه روی پروژههای دافا کار میکردم، اما فراموش میکردم خودم را تزکیه کنم. بهدلیل اینکه در فا نبودم، قدرت فا خودش را نشان نمیداد و مسیرم را گم کرده بودم. اما پس از آن وابستگیهایم را پیدا کردم، افکار درست بیشتری فرستادم و توانستم مسیرم را بیابم.
رها کردن خوابآلودگی
چند ماه پیش، زمانی که فا را میخواندم، ناگهان خوابآلود میشدم. از طریق سیلی زدن به خود یا خواندن فا در حالت ایستاده، سعی میکردم خودم را بیدار نگه دارم، اما این روشها کمک زیادی نمیکردند.
استاد بیان کردند:
«آیا خوابآلود نمیشوید؟ آیا بهمحض اینکه کتاب را میخوانید دچار خوابآلودگی نمیشوید یا زمانی که فا را مطالعه میکنید، احساس خستگی نمیکنید؟ بگذارید به شما بگویم که آنها موجوداتی الهی در سطحی در این بُعد بشری هستند. اگر نتوانید از آن موانع بگذرید، یک انسان باقی خواهید ماند. آنها از روی عمد درحال انجام کاری با شما نیستند- آنها با همه بدین صورت رفتار میکنند.» (آموزش فا در کنفرانس فای دستیاران در چانگچون)
مسیر تزکیه هفتسالهام را از پیش از شروع تزکیه، بهیاد آوردم. در آن زمان هر آنچه سایر مردم انجام میدادند را دنبال میکردم و واقعاً نمیدانستم چه میخواهم. معمولاً احساس خستگی و سردرگمی داشتم. سپس جوآن فالون را خواندم که به همه سؤالاتم درباره زندگی پاسخ داد و دیدگاهم را تغییر داد. بهتدریج در حال بازگشت به خود حقیقیام بودم.
پذیرش سرزنش با آرامش
یک بار که در منزل بودم، سرپرستم تماس گرفت و مرا بهخاطر برخی اشتباهات در گزارشی که به او ارائه داده بودم، مورد سرزنش قرار داد. او به توضیحات من گوش نکرد.
دقیقاً در همان زمان در حال مطالعه فا بودم. با آرامش به او گوش کردم و زمانی که صحبت مرا قطع کرد، ناراحت نشدم. فای استاد در ذهنم ظاهر شد:
«[در طول یک تضاد، اگر بتوانید بیاد بیاورید:]
"حق با اوست.
و من اشتباه میکنم.
چه چیزی برای جر و بحث وجود دارد؟"» («حق با چه کسی است، چه کسی اشتباه میکند» از هنگیین3)
اگر با او که یک فرد عادی است، جر و بحث میکردم، به سطح او سقوط میکردم. بهعنوان یک تمرینکننده فقط بعد از رها کردن چیزهای بشری، میتوانیم چیزهای الهی را کسب کنیم.
به او گفتم که نگاه دیگری به آن گزارش خواهم انداخت و اگر اشتباهی مرتکب شده باشم، آنها را اصلاح خواهم کرد. بعداً او دوباره تماس گرفت و عذرخواهی کرد، چراکه گزارشم را بد تفسیر کرده بود.
امسال آزمایشهای زیادی را گذراندهام و بسیاری از وابستگیهایم را رها کردهام. اکنون میتوانم هنگام انجام مدیتیشن نشسته تمرکز کنم. هنگام انجام کارهای دافا نیز افکار درست قدرتمندتری دارم و با مداخله کمتری مواجه میشوم.