(Minghui.org) از سن کودکی با فالون دافا آشنا شدم چراکه پدر و مادرم هر دو تمرینکننده بودند. آنها همیشه به من اصرار میکردند که فا را مطالعه کنم و تمرینها را انجام دهم تا اینکه سال گذشته وارد دانشگاه شدم.
آن نقطۀ عطفی در تزکیهام بود. برای اولین بار درک کردم که باید برای مطالعۀ فا و مسئول بودن نسبت به تزکیهام پیشقدم شوم. مطالعۀ روزانۀ فا به من کمک کرده است که طی یک سال و نیم گذشته متمرکز و کوشا بمانم.
زمانیکه آزار و شکنجه در سال 1999 آغاز شد، تنها چند ساله بودم. مادر و مادربزرگم بهخاطر رها نکردن دافا بازداشت شدند. پدرم در محل کار مشغول بود و درنتیجه مرا نزد مادرِ پدرم فرستادند که تمرینکننده نبود.
میدانستم که افراد بد مادرم را بردهاند. برنامههای تبلیغاتی افتراآمیز حزب کمونیست نسبت به دافا مکرراً در رسانهها پخش میشد، اما میدانستم که آنها دروغ هستند. هرگز به خوب بودن دافا شک نکردم.
برنامۀ منظم و مفید مطالعۀ فا
مادر و مادربزرگم زمانی بازداشت شدند که من به دبستان میرفتم. مدتها بود که از دافا دور بودم، بنابراین در مطالعۀ فا کوشا نبودم و همواره باید به من یادآوری میشد که فا را مطالعه کنم و تمرینها را انجام دهم. مانند همتایانم، وقتی به مدرسۀ راهنمایی و دبیرستان وارد شدم، به تلفن همراه و خواندن کتابهای داستان معتاد شده بودم.
همیشه گلمژه بر پلک چشمم داشتم و یکی از آنها که بزرگ بود بهمدت شش ماه مرا آزاد میداد. میدانستم که این کارما است. با اینکه پیشنهاد شده بود که تحت عمل جراحی قرار بگیرم، اما میدانستم که حتماً کار بدی در گذشته انجام دادهام و عمل جراحی نمیتواند کارما را ازبین ببرد. از طریق مطالعۀ فا و انجام تمرینها، آن بهتدریج ازبین رفت.
در یک دانشگاه بسیار خوب در شهر دیگری پذیرفته شدم. ازآنجاییکه قرار بود در خوابگاه با دیگران زندگی کنم، نمیدانستم که چطور قرار است فا را مطالعه کنم و تمرینها را انجام دهم. به این درک رسیدم که باید خودم بهتنهایی و بدون اینکه کسی به من یادآوری کند فا را مطالعه کنم.
فکر کردم که ممکن است در تزکیهام سستی کنم، اما فوراً وارد عادت روزمرهای شدم که به من کمک کرد کوشا باقی بمانم. همچنین شگفتزده شدم وقتی دریافتم که مطالعۀ فا با قلبی خالص و ذهنی آرام تجربهای فوقالعاده است.
دانستن اولویتها
سعی میکنم دستکم یک سخنرانی از جوآن فالون را هر روز مطالعه کنم و اگر زمان اجازه میدهد بیشتر مطالعه کنم. اگر یک روز مطالعه نمیکردم، احساس میکردم که حالم خوب نیست.
در خوابگاه تختهایمان با پرده از هم جدا شدهاند بنابراین میتوانم هر روز افکار درست بفرستم. اغلب پس از فرستادن افکار درست در نیمهشب میخوابم و قبل از 6 صبح برای فرستادن افکار درست بیدار میشوم. گاهی لازم است دیرتر ناهار بخورم بنابراین فرستادن افکار درست در آن زمان را ازدست نمیدهم.
در سال اول دانشگاه بهترین تلاشم را کردم تا تمرینها را انجام دهم. گاهی هماتاقیهایم با هم بیرون میرفتند، درنتیجه تمرینها را پشت اتاق انجام میدادم. هماتاقیهایم فکر میکردند که عجیب و منزوی هستم زیرا هرگز به آنها ملحق نمیشدم. اما برای من مهم نبود – اولویتهایم را میدانستم.
امسال دو روز در هفته صبحها کلاس ندارم که فرصت بسیار خوبی برای انجام تمرینها است. میدانم که این را استاد ترتیب دادهاند.
احساس میکنم که شینشینگم بسیار بهبود یافته است چراکه مانند یک تزکیهکنندۀ بالغ شدهام. درکم از فا عمیقتر شده است زیرا بیشتر فا را مطالعه میکنم و بهنوبۀ خود ذهنم درخصوص اهمیت مطالعۀ فا روشنتر است. باورم به استاد و فا بیشتر شده است.
دافا به من خرد میدهد
سال گذشته یک واحد علمی پایه برداشتم. میگفتند که استاد این درس در نمرات بسیار سختگیر است. یکی از دانشجویان ارشد علوم پایه به من گفت که سال گذشته نتوانسته نمرۀ قبولی در این واحد بگیرد. کمی مضطرب بودم اما تصمیم گرفتم که این واحد را نگهدارم.
وقتی به پایان ترم نزدیک میشدیم، از ما خواسته شد که پروژهای ارائه دهیم. هنگامیکه دانشجویان پروژههای خود را در کلاس ارائه میدادند، استاد از همۀ پروژهها انتقاد کرد.
پیش از اینکه من چیزی بگویم، او به کارم نگاهی انداخت و گفت که آن بهترین کاری بوده که تابهحال دیده است. بالاترین نمره را در کلاس کسب کردم. میدانستم که استاد مرا تشویق میکنند. میدانم که وقتی کوشا هستم و حقیقتاً خودم را تزکیه میکنم استاد همواره با من هستند.
مسئولیتپذیری
از زمانیکه در تزکیهام پیشقدم شدهام و دیگر کسی مرا به جلو هل نمیدهد، کوشاتر شدهام. قبلاً وقتی برای مطالعۀ فا به من فشار میآوردند در وضعیت تزکیۀ متفاوتی قرار داشتم. اما از زمانیکه نسبت به تزکیهام مسئول شدهام، احساس کاملاً متفاوتی دارم. خودم را بهعنوان یک تمرینکنندۀ حقیقی درنظر میگیرم و اکنون بیشتر به استاد و فا ایمان دارم.
میدانم که بسیاری از تمرینکنندگان جوان مانند من از سن بسیار پایین با فا آشنا شدهاند. تمرینکنندگان بزرگسال در خانوادههای ما نقشی کلیدی در راهنمایی و کمک به ما در تزکیهمان ایفا کردند.
مشکل اینجاست که از روی خواست خودمان این کار را انجام نمیدادیم، بلکه به ما گفته میشد. گاهی از انجام آن خوشحال بودیم، اما وقتی با مدرسه مشغول بودیم یا میخواستیم بازی کنیم، نمیخواستیم زمانی برای این کار صرف کنیم یا نمیتوانستیم هنگام مطالعۀ فا یا انجام تمرینها متمرکز باقی بمانیم.
بهعنوان جوانانی بالغ، دیگر نباید به ما یادآوری شود یا اینکه کسی به ما فشار بیاورد، اما در عوض باید نسبت به تزکیۀ خودمان مسئول باشیم.
اهمیت مطالعۀ فا
زندگی در جامعهای فاسد ترسناک است و بهویژه افراد جوان خیلی راحت میتوانند در چنین محیطی گمراه شوند. دریافتم که تنها راهی که در تزکیهمان کوشا بمانیم و آن را بهدرستی مدیریت کنیم مطالعۀ فا است.
این روزها دانشجویان بسیار گمراه هستند. آنها با اینترنت معتاد هستند، بدون تأمل فحاشی میکنند و ارزشها و دیدگاههایشان در زندگی منحرف است. آنها برای پول و مادیات بیشترین ارزش را قائل هستند.
بسیاری از دختران در دانشگاه زیاد آرایش میکنند و برای کسب پول در اینترنت با مردم چت ویدیویی میکنند. با اینکه دانشگاه من مؤسسهای معتبر است،این کار در بین دانشجویان خیلی رایج است.
تنها راه ابراز احساسات افراد جوان عشق یا نفرت است و این برایشان بسیار مهم است. بهعنوان تمرینکنندگان جوان اگر فا را مطالعه نکنیم، بهراحتی ممکن است در چنین محیطی به انحراف کشیده شویم.
بسیاری از چیزها در دنیای بشری میتواند وابستگیهایی در ما بروز دهد و اگر حتی کمی سستی کنیم ممکن است بهراحتی سقوط کنیم. هنوز گاهی اوقات متوجه میشوم که در محیط مردم عادی درگیر شدهام.
برای مدتی طولانی ظاهرم برایم خیلی مهم بود و اغلب خودم را در آینه بررسی میکردم. یک روز از خودم پرسیدم، آیا یک تزکیهکنندۀ واقعی خودش را در آینه بررسی میکند؟ فهمیدم که این یک وابستگی است. ما واقعاً باید فا را زیاد مطالعه کنیم و بهطور استوار تزکیه کنیم تا از چنین انحرافی اجتناب کنیم.
امیدوارم که تمرینکنندگان جوان عهد و پیمانهایمان را فراموش نکنند و در بین مردم عادی گمراه نشوند. زمان زیادی برای ما باقی نمانده است. بیایید با پیشرفت اصلاح فا همگام شویم، از زمان آزادمان برای مطالعۀ فا بهترین استفاده را بکنیم و سخت تلاش کنیم تا بهطور استوار تزکیه کنیم.