(Minghui.org) نظر اغلب افراد درباره خانوادهمان این بود: «امروزه خانوادهای مانند خانواده شما سخت پیدا میشود. آن واقعاً عالی است.» مادرشوهرم سه دختر و دو پسر دارد، با این حال مانند سایر خانوادهها هرگز مجبور نبوده با مشکلات خانوادگی بزرگ مواجه شود. راز ما چیست؟ تعدادی از افراد خانواده بزرگ مادرشوهرم فالون گونگ را تمرین میکنند. فالون گونگ روش معنوی است که براساس اصول حقیقت- نیکخواهی- بردباری بنا نهاده شده است.
وقتی فالون گونگ در منطقهمان ترویج داده شد، درباره آن شنیدم و اول من شروع به تمرین کردم. سپس دو خواهر کوچکتر شوهرم و عروسشان آن را شروع کردند.
وضعیت سلامتیمان حقیقتاً بهبود یافت. پرانرژی شده بودیم و سطح اخلاقیاتمان نیز ارتقاء یافت. هر زمان اختلافی ظاهر میشد، از اصول فالون گونگ تبعیت میکردیم و برای یافتن دلیل اختلافات درون خودمان را جستجو میکردیم. ما یادگرفتیم که با دیگران سازگار باشیم و اول به دیگران فکر کنیم.
بیشتر اختلافات خانوادگی زمانی بوجود میآیند که خواهر و برادرها در میان خودشان برای سود و منفعت جنگ و دعوا میکنند. زمانی که مادرشوهرم به پسر کوچکش کمک مالی کرد که خانه، تراکتور و موتور سیکلت بخرد، او هردفعه به ما میگفت که امیدوار است که ما ناراحت نشده باشیم.
به او گفتم: «برادر شوهرم نیاز به کمک دارد و این از خوبی شماست که به او کمک میکنید. نگران ما نباشید، وضع مالی ما خوب است. ما نیز بهطور مشابه از شما مراقبت خواهیم کرد. این پول شماست و میتوانید هرکاری که میخواهید با آن انجام دهید.»
دو خواهرِ کوچکتر شوهرم نیز بسیار فهمیده بودند، اگرچه بهتازگی ازدواج کرده بودند و نیاز به پول داشتند. اما آنها تمرینکنندگان فالون گونگ بودند و نمیخواستند که با درخواست چیزی باری را بر دوش مادرشان تحمیل کنند. آنها فقط از او میخواستند که زندگی شاد و سبکباری را داشته باشد. آنها با مادرشوهرهای خود نیز به همین طریق رفتار میکردند.
بعد از اینکه آزار و شکنجه شروع شد، از آنجا که باورم را رها نکردم، به دفعات بازداشت و از شغلم اخراج شدم و مجبور بودیم با حقوق ناچیز شوهرم زندگی کنیم. از آنجایی که پسرمان در آن زمان به دانشگاه میرفت، از لحاظ مالی در مضیغه بودیم.
مادرشوهرم دائماً میخواست که بهمنظور حمایت از ما از حسابش پول برداشت کند. در حالی که عمیقاً تحت تأثیر قرار گرفتم گفتم: «مادر، میدانم که شما نگران ما هستید. اما من نمیتواننم از شما پولی را بگیرم که در تمام طول زندگیتان پسانداز کردهاید. ما از پس آن برخواهیم آمد. از شما بخاطر قلب مهربانتان سپاسگزارم. ما حقیقتاً از آن قدردانی کردیم.»
زمانی که برادر شوهرم در حال ساخت خانهاش بود، ما همگی از نظر مالی و فیزیکی به او کمک کردیم. همه روستاییان تحت تأثیر خانواده بزرگ شادمان قرار گرفتند.
زمانی که پسرم سه سال پیش ازدواج کرد، همه افراد خانواده کمک و همکاری کردند و من بهندرت نیاز به انجام کاری داشتم. همه مهمانان در مراسم عروسی شگفتزده شدند از اینکه همگی ما اینقدر خوب باهم همراه و هماهنگ بودیم.
پنج سال پیش مادرشوهرم ناگهان مبتلا به بیماری قلبی شد و هردو ریهاش آب آورد- شرایطش وخیم بود. او در عرض 6 ماه دوبار در بیمارستان بستری شد. ما به نوبت از او مراقبت میکردیم تا زمانی که درگذشت. همه در روستا مطلع شدند و گفتند که ما برای دیگران در رابطه با احترام و مراقبت از پدر و مادر مسنشان نمونه خوبی را برجای گذاشتیم.
فقط با رعایت اصول فالون گونگ، توجه مردم عادی به ما جلب شد. ما عمیقاً سپاسگزار لطف نجات استاد هستیم!