(Minghui.org) از زمانی که تمرین فالون دافا را شروع کردم سه سال میگذرد. در طول این زمان، از طریق مطالعه مستمر فا و تزکیه شینشینگ، شاهد رشد و بهبود فوقالعادهای در خصوصیات اخلاقیام بودهام. در قلبم احساس سبکی و رهایی از هرگونه نگرانی را دارم، سرشار از انرژی هستم و واقعاً به وضعیت رهایی از بیماریها دست یافتهام.
ضمن قدردانی صمیمانه از آنچه معلم لی هنگجی برایم انجام دادهاند، میخواهم برخی از تجربیات تزکیهام را در اینجا بهاشتراک بگذارم.
از بین بردن وابستگی به منافع شخصی و حفظ آبرو
از طریق مطالعه آموزههای دافا آموختم که به درون نگاه کنم، وابستگیهایم را رها کرده و در زندگی روزانهام از اصول فا پیروی کنم.
معلم در جوآن فالون بیان کردند:
«در مدرسه ما، برای آن بخشی که در بین مردم عادی تزکیه میکنید، لازم است که در جامعه عادی انسانی تزکیه کنید و تا حد امکان با مردم عادی همساز باشید. از شما درخواست نمیکنیم که واقعاً همه چیزهای مادی را از دست بدهید. اهمیتی ندارد که رده شغلی شما چقدر بالا است و مهم نیست که چقدر ثروت دارید. نکته کلیدی این است که آیا میتوانید آن وابستگیها را رها کنید.»
«مدرسه ما مستقیماً روی ذهن شما تمرکز میکند. وقتی چیزی در مخاطره است یا وقتی با کسی مشکلی دارید، اینکه بتوانید به آن چیزها کمتر اهمیت بدهید موضوعی کلیدی است.»
من در یک کارخانه کار میکنم و مسئول تحویل کالا هستم. در یکی از روزهای امسال، مقداری کالا تحویل دادم و از مشتری وجه پرداختی را دریافت کردم. بعد از اینکه به کارخانه برگشتم، صندوقدار گفت که مشتری مزبور طی تماس تلفنی از من شکایت و ادعا کرده است که بیش از ۳۰ یوان اضافه از او دریافت کردهام.
بلافاصله با او تماس گرفتم و توضیح دادم که چنین کاری را انجام ندادهام، اما او هنوز بسیار ناراحت بود و چیزهای بدی درباره من گفت. احساس میکردم فوقالعاده مورد بیانصافی قرار گرفتهام.
در کارم اغلب در حق این مشتری مساعدت کرده بودم. بهعنوان مثال، وقتی کالاها را به کارخانهاش تحویل میدادم، از من میخواست محصولات را جابجا کنم و گاهی اوقات برای حمل محمولههای کوچکتر هزینه کمتری از او دریافت میکردم.
اما او بهجای اینکه ابتدا با من تماس بگیرد، با کارخانه تماس گرفت و از من شکایت کرد. واقعاً میخواستم مانند خودش با او مشاجره کنم. اما فکر کردم: «من یک تمرینکننده هستم و نباید همانند یک فرد عادی رفتار کنم.»
سپس فکر کردم: «آیا این رویداد وابستگیهای مرا، بهویژه وابستگیام به حفظ آبرو و منافع شخصی را هدف قرار نمیدهد؟ واقعاً باید از او بهخاطر شکایتش تشکر کنم. چگونه میتوانم هنوز هم احساس کنم مورد بیانصافی قرار گرفتهام؟»
نگرشم را تغییر دادم. صمیمانه به او گفتم پول اضافه که مورد ادعایش است را در اسناد معامله بنویسد و من آن را دفعه بعد به او برمیگردانم. اگر بهخاطر تمرین فالون دافا نبود، هرگز به این خوبی واکنش نشان نمیدادم.
تبدیلشدن به فردی بهتر
همسرم نیز یک تمرینکننده است. او همیشه سعی میکند قبل از رفتن به محل کار و بعد از آمدن به خانه به بهترین نحو از زمان خود استفاده کند تا حقایق را برای مردم روشن کند. گاهی اوقات هنگامی که از محل کار به خانه برمیگردم، او را در خانه نمیبینم یا غذایی آماده نیست. قبل از اینکه فالون گونگ را تمرین کنم، در مواجهه با این وضعیت کنترل رفتارم را از دست میدادم، اما او هرگز با من مشاجره نمیکرد. لبخندی میزد و سعی میکرد با گفتن این جمله مرا آرام کند: «لطفاً ناراحت نشو، برایت خوب نیست!»
فقط پس از اینکه تمرین دافا را آغاز کردم، درک کردم که یک تمرینکننده چگونه باید خود را اداره کند و رابطه بین از دست دادن و بهدست آوردن را نیز درک کردم.
در روزهایی که تحویل کالاها را زود انجام میدادم، قبل از اینکه همسرم به خانه برگردد، شام درست میکردم. وقتی که کار تحویل را دیرتر بهاتمام میرساندم، هنوز هم سعی میکردم در برخی از کارهای خانه به او کمک کنم.
ایستادگی بهخاطر فالون دافا
یک روز کالاها را در یکی از شهرهای استان هونان تحویل دادم. درحالیکه از ایستگاه بازرسی عبور میکردم، مأمور پلیسی اسنادم را بررسی کرد، چشمش به نشان یادبود فالون دافا افتاد که روی آن عبارت «فالون دافا فوقالعاده است» نوشته شده بود و به آینه جلوی ماشین آویزان بود.
او فریاد زد: «دولت رسماً فالون گونگ را محکوم کرده است. هنوز این نشان را آویزان میکنی؟!آن را بردار!»
با آرامش پاسخ دادم: «آیا چیزی وجود دارد که دولت گفته باشد و آن درست باشد؟ اصلاحات ارضی، راستگراها، انقلاب بزرگ فرهنگی: هر زمان کار دولت اشتباه از آب درآمده است.»
بعد از او پرسیدم: «آیا قتلعام ۴ ژوئن در میدان تیانآنمن درست بود؟ از سال ۱۹۹۹، رژیم اقدام به آزار و اذیت گروهی از تزکیهکنندگان کرده است که به اصول حقیقت، نیکخواهی و بردباری ایمان دارند. این صرفاً یک اشتباه نیست، بلکه ارتکاب به جنایت محسوب میشود. دولت هیچ کاری را درست انجام نداده است!»
گفتم: «این نشان یادبود میتواند برای من امنیت و بخت و اقبال خوب را بهارمغان بیاورد. چه کسی میتواند آن را برایم تضمین کند؟ بگذار بگویم، با بهخاطر سپردن عبارت "فالون دافا فوقالعاده است" آینده خوبی خواهد داشت.»
او سرش را تکان داد و تمام اسناد و مدارک را به من بازگرداند. فقط اینکه کاش این شهامت را داشتم تا درباره خروج از حزب با او صحبت کنم.
در سال گذشته موج شکایات از جیانگ زمین، رهبر سابق چین، بهراه افتاد که آزار و شکنجه را راهاندازی کرد. طی این روند شکایتم از او را به دادگاه و دادستانی عالی کشور ارسال و برگه رسید آن را دریافت کردم.
ما در پایان دوره اصلاح فا هستیم. در این دوره زمانی مسیری که معلم برایم برنامهریزی کردند را بهخوبی طی میکنم، سه کار را بهخوبی انجام میدهم و تا جایی که میتوانم مردم را نجات میدهم. میخواهم شایستگیِ یک مرید دافای دورۀ اصلاح فا بودن را داشته باشم.