(Minghui.org) وقتی در ماه مه گذشته تزکیه را آغاز کردم، احساس شادی و خوش اقبالی میکردم. قلبم سرشار از سپاس و احترام نسبت به دافا و استاد بود. کمی بعد ذهنیت حسادت و رقابتطلبی را رشد دادم که باعث شد تردیدهایی در من ایجاد شود و نهایتاً تزکیه را کنار بگذارم.
با اینکه به صورت کلامی ادعا کردم که از صف مریدان دافا خارج شدهام، اما در قلبم حقیقتاً هرگز دافا را رها نکردم. قلبم همچنان در انتظار دافا بود و در عمق وجودم میدانستم که باید به آن بازگردم.
حسادت مرا به پائین کشید
بهعنوان یک دانشآموز، همیشه با دروس و امتحانهایم در کشمکش بودم. اغلب مقالات تمرینکنندگان را در سایت مینگهویی میخواندم و با مقالاتی برخورد میکردم که تمرینکنندگان جوان از پیشرفتهای آموزشیشان پس از شروع تزکیه دافا گزارش داده بودند. هرگاه این مقالات را میخواندم احساس ناراحتی میکردم.
این وابسنگی به حسادت مدام بزرگتر میشد و من نمیدانستم چطور آن را پاک کنم. هنگامی که بروز میکرد سرکوب آن به شدت برایم سخت بود. بهدلیل این وابستگی شاهد لغزش شدیدی در تزکیهام بودم.
تقریباً هر روز گریه میکردم. در دلم استاد را ملامت میکردم که مرا رها کرده و هرگز به من کمک نکردهاند و غیره. طولی نکشید که تزکیه را رها کردم.
نگونبخت بدون فا
همۀ تجربههای ترک تزکیه رنجآور بود. خودآگاه اصلیام قوی نبود و منطقی نبودم. در دنیای بشری غرق و تبدیل به یک نوجوان معمولی مدرن شدم که به موزیکهای راک گوش میدهد و لباسهای ناپسند مردم مدرن را میپوشد. متکبر و خودخواه شدم. به راحتی عصبانی میشدم و آتش نفس و منیتم شعلهورتر میشد.
با اینکه در ظاهر شاد بهنظر میرسیدم، اما در وجودم دردمند بودم. هیچ کدام از جاذبههای مردم عادی مرا حقیقتاً شاد نمیکرد. این دافا بود که حس شادی حقیقی را به من عطا میکرد و به زندگیام معنا میبخشید.
از بین رفتن موانعی که سر راه بازگشتم بودند
مواقع زیادی بود که احساس کردم دیگر نمیتوانم به این صورت ادامه دهم و میخواستم بازگردم. با این حال نیروهای کهن شرایط را برایم سخت کردند و باعث شدند مشغولیتم مدام بیشتر شود و مرا عقب کشیدند.
آنها از فقدان افکار درستم، عزم سستم در تزکیه و وابستگیام به خواب، سوءاستفاده کردند تا فا را مطالعه نکنم. همیشه احساس میکردم شیطانی در حال مداخله است و مانع من از مطالعه میشود. بدون مطالعه مرتب فا و آلوده شدن توسط جامعه عادی بشری، بیشتر و بیشتر به عقب رفتم.
در حالی این مقاله را مینویسم که امیدوارم تمام وابستگیهایم که باعث سقوطم شدهاند را بتوانم پاک کنم. تزکیه مستمر را از سر خواهم گرفت و به سرعت اشتباهاتم را جبران میکنم.