(Minghui.org) من پزشک خانواده و صاحب یک درمانگاه در شهر کوچکی واقع در شمال غربی چین هستم. از سال 1996 که تمرین فالون دافا را آغاز کردم، بسیار تندرست و سرشار از انرژی بودهام. با اینکه حالا 65 ساله هستم، اما حتی در پایان یک روز طولانی پرکار، احساس خستگی نمیکنم. هر چقدر هم سرم شلوغ باشد، هر شب پیش از خواب دو سخنرانی از جوآنفالون را میخوانم. در کارهای روزانهام از اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری پیروی میکنم.
متوجه شدهام با رشد و بهبود ذهنم از طریق تمرین تزکیه، خرد و مهارتهای پزشکیام نیز رشد و بهبود یافته است. گاهی بدون دریافت اطلاعات زیادی درباره یک بیمار میتوانم فوراً بگویم به چه عارضهای مبتلا است.
به دلیل بهبودی سریع بیمارانم و هزینههای کمی که از آنها میگیرم، در شهرم شناخته شده هستم. همه میدانند یک «دکتر گائو» وجود دارد که فالون دافا را تمرین میکند و آنها همیشه میتوانند به او اطمینان کنند.
معجزات پزشکی که علم قادر به توضیح آن نیست
بیمار جوانی داشتم که مبتلا به عارضه شدید و مزمن کلیوی بود. او نزد پزشکان زیادی رفته بود اما فایده چندانی برایش نداشت. زمانی که باردار شد بیماریاش شدت یافت. در اواخر بارداری به دلیل اینکه فشار خونش بسیار سریع بالا رفت، دچار تشنج شد. او دو بار مجبور شد سقط کند که این مسئله باعث آشفتگی خود و خانوادهاش شده بود.
او برای کمک نزد من آمد. به جای تجویز هر گونه دارویی، او را تشویق کردم تا فالون دافا را تمرین کند. او نیز توصیهام را جدی گرفت.
حدود 4 ماه بعد بهطور چشمگیری بهبود یافت و احساس کرد که کاملاً درمان شده است. برای تأیید آن، یک سری آزمایش انجام داد و جواب را برای من آورد. به او گفتم همه چیز عادی به نظر میرسد و مشکل کلیهاش از بین رفته و میتواند دوباره باردار شود. غرق در اشک شد.
حالا فرزندش 6 سال دارد و همه خانوادهاش از دافا بسیار سپاسگزار هستند.
بیمار دیگری داشتم که مبتلا به دیابت و علاقهمند بود فالون دافا را یاد بگیرد. من کتابهای دافا و فیلم آموزش تمرینات توسط استاد را به او دادم. حدود ۴ ماه بعد دوباره نزد من آمد و گفت که دیابتش از بین رفته و سطح قند خون و ادرارش عادی است. او از قدرت درمانگری دافا شگفتزده شده بود. خانوادهاش گفتند: «فالون دافا حقیقتاً عالی است!»
پزشک خوبی بودن
این روزها برای یک پزشک خیلی آسان است تا راهی برای کسب درآمدِ زیاد پیدا کند. اما من بهعنوان یک تزکیهکننده دافا باید کسب ثروت را آسان بگیرم و مسئول بیمارانم باشم.
بیمارستان خصوصی جدیدی در بهار 2014 در شهرم باز شد. مسئولان بیمارستان چند بار شغلی را با درآمد سالانۀ 200 هزار یوآن به من پیشنهاد و قول دادند همه خانوادهام بتوانند در بیمارستان کار کنند.
قلباً تحت تأثیر قرار نگرفتم و پیشنهادشان را رد کردم. هدف اکثر بیمارستانهای خصوصی، بازدهی بالا است. با افزایش یافتن قیمت داروها، برای اکثر مردم پرداخت هزینههای پزشکی سختتر و سختتر میشود. من نمیتوانستم صرفاً برای اینکه پول بیشتری بهدست آورم این کار را انجام دهم.
با اینکه درآمد زیادی از درمانگاهم کسب نمیکنم اما از بهبودی بیمارانم لذت میبرم. همچنین این آزادی را دارم که حقایق فالون دافا را به آنها بگویم و کمکشان کنم حزب کمونیست چین را ترک کنند.
خانمی نوه 4 سالهاش را برای معاینه نزد من آورد. دختر بچه دچار اگزما همراه با خارش و تاولهای قرمزی بود که نشانههای متداول آبله مرغان است. آن خانم گفت که کودک را آن روز صبح به بیمارستان برده و پزشک گفته که این اگزما آلرژی است و توصیه کرد بود به مدت 4 روز، روزی 4 بار به کودک دارو تزریق کنند.
وقتی او مردد شده بود و نمیدانست این کار را انجام دهد یا خیر، شخص دیگری به او توصیه کرده بود نزد من بیاید: «پزشکی به نام دکتر گائو وجود دارد که هرگز نه تقلب میکند و نه از بیمارنش پول زیادی میگیرد. باید نزد او بروید.»
به او گفتم تاولهای خارشدار طبیعی هستند و دختر بچه پس از خوردن چند قرص ضد حساسیت خوب خواهد شد. به او چهار قرص دادم و زمانی که پرسید چقدر برای آنها باید بپردازد گفتم که فقط 8 سنت میشود ولی من آنها را بهصورت رایگان به او دادم.
او روز بعد نزد من آمد و گفت که نوهاش پس از خوردن 2 عدد از قرصها خوب شده است. او در مقابل جمعیت بیماران با صدای بلند گفت: «فالون دافا واقعاً عالی است! داشتن پزشکی که فالون دافا را تمرین میکند عالی است! من نیز میخواهم این تمرین را یاد بگیرم!»
گاهی با بیمارانی برخورد میکنم که حافظهشان بسیار ضعیف است و یک سؤال را بیش از 10 بار میپرسند. من عصبانی نمیشوم یا از کوره در نمیروم. بلکه نهایت تلاشم را میکنم تا جواب آنها را بدهم و نیازشان را فراهم سازم. بیماری گفت: «سایر پزشکان به من اجازه نمیدهند حتی یک سؤال بپرسم.» جواب دادم که من اینطور نیستم چرا که فالون دافا را تمرین میکنم و از اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری پیروی میکنم.
گزارشگری از یک شبکه تلویزیون محلی در اکتبر 2010 با من تماس گرفت و گفت که طی بررسی که انجام داده بودند من بهعنوان بهترین پزشک شهر انتخاب شده بودم. او میخواست یک برنامه درباره من تهیه کند.
به او گفتم دلیلی که میتوانم کارم را بهخوبی انجام دهم این است فالون دافا را تمرین میکنم و هر روز سعی میکنم شخص بهتر و بهتری باشم. گفتم: «فقط در صورتی که به من اجازه دهید حقیقت را بگویم، حاضرم مصاحبه کنم. در غیر این صورت نمیتوانم.» آن شبکه از ترس آزار و شکنجه، از مصاحبه صرف نظر کرد.
ارج نهادن به رابطه «پزشک-بیمار»
برای هر بیماری که نزد من میآید، واقعاً ارزش قائل هستم و از هر فرصتی استفاده میکنم تا حقایق فالون دافا را برایشان توضیح دهم. همیشه قبل از اینکه بروند به آنها میگویم این عبارات را تکرار کنند: «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است.» آن عدهای که به توصیهام گوش میکنند، سریعتر بهبود مییابند. هر روز بسیاری از بیمارانم موافقت میکنند حزب را ترک کنند.
گاهی اوقات شوهرم به من اعتراض میکند که هزینه خیلی کمی میگیرم. وقتی سایرین 50 یوآن میگیرند، من 5 یوآن میگیرم. به او گفتم که امیدوارم بیماران بیشتری نزد من بیایند تا بتوانم به آنها کمک کنم به حقایق فالون دافا آگاه شوند و حزب را ترک کنند. بدون توجه به اینکه چقدر مشغول باشم، به وظایفم بهعنوان تمرینکننده دافا عمل میکنم و از آن خوشحالم.
با حفاظت استاد، در تمام طول این سالها به آرامی در مسیر تزکیهام قدم برداشتهام. سپاسگزارم استاد! سپاسگزارم دافا!