(Minghui.org) دو خانم در 27 آوریل 2017 در بخش چائویانگ به دلیل نفی نکردن فالون گونگ محاکمه شدند. این تمرین معنوی تحت آزار و شکنجه رژیم کمونیست چین قرار دارد. دادستان برای هر متهم دوره 3 الی 7 سال زندان توصیه کرد.
این اولین باری نیست که خانم لی گوییشیا و خانم شیه بائوفنگ بهخاطر اعتقادشان هدف واقع شدهاند. هر دوی آنها قبلاً زندانی شدهاند. خانم لی 53 ساله در سال 2002 مدت 5 سال و خانم شیه در 2004 به مدت 10 سال به حبس محکوم شدند.
خانم لی و شیه در سال 2015 شکایاتی را علیه جیانگ زمین دیکتاتور سابق به ثبت رساندند که دستور آزار و شکنجه فالون گونگ را صادر کرده و باعث زندانی شدن آنها در گذشته شده بود. پلیس محلی با دستگیری مجدد آنها در 30 سپتامبر 2016 به شکایتشان پاسخ داد.
دادستان با استناد به شکایت آن دو علیه جیانگ زمین، آنها را متهم خواند. او همچنین از مطالب فالون گونگ توقیف شده از منزل خانم لی و خانم شیه بهعنوان مدرکی علیه آنها استفاده کرد.
وکلای متهمان با دلالت بر اینکه هیچ قانونی در چین تمرین فالون گونگ را جرم محسوب نمیکند، از حق شکایت موکلین خود علیه جیانگ زمین دفاع کردند. سپس آنها استدلال کردند که مطالب توقیف شده، متعلقات قانونی متهمین بوده و هیچ آسیبی به فرد یا افراد زیادی در جامعه وارد نکرده است.
وکلا همچنین به تخطی پلیس از روند قانونی اشاره کردند. روی پرونده فقط یک امضاء وجود داشت در حالی که باید امضاهایی از مأموران مختلفی وجود داشته باشد. به علاوه اینکه طبق قانون هیچ حکم بازداشتی وجود نداشت.
خانم لی و شیه شهادت دادند که چطور فالون گونگ سلامتشان را به آنها بازگردانده و آموخته بود تا از اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری پیروی کنند.
خانم لی همچنین بازگو کرد که مأمور لیانگ شیوو او را پس از رد شدن در آزمایشات پزشکی دوباره به بازداشتگاه بازگردانده بود.
خانم لی و خانم شیه در بازداشتگاه مرکزی در انتظار صدور حکم هستند.
کابوسهای خانم لی در زندان دابی
زمانی خانم لی بازگو کرد که چه محنتهایی را در طول 5 سال حبس در زندان دابی متحمل شده بود.
ممانعت از خواب
ژائو شوئیمی سرپرست گروه، دو تن از همسلولیها به نامهای هو چون و لی فنگرونگ را وادرا کرد تا مانع از به خواب رفتن من شوند. وقتی به خواب رفتم یکی دیگر از زندانیان به نام فنگ شوهوآ در وسط زمستان یک تشت پر از آب سرد را روی سرم خالی و لباسم را خیس کرد. لرزشم متوقف نمیشد. آنها دستمال توالت هم به من نمیدادند. وقتی دستمال کوچکی روی زمین پیدا کردم، یک از زندانیان به نام ونگ مین آن را قاپید.
ماراتن ضرب و شتم
بهخاطر اجتناب از نفی فالون گونگ مرتباً مورد ضرب و شتم واقع میشدم. یک بار نگهبان گائو هاییان با دستبند مرا به لوله آب حمام بست و با باتوم الکتریکی به من شوک اعمال کرد. سپس به ونگ شیا و بی ژیوآن دستور داد مرا کتک بزنند. من بیهوش شدم تا اینکه آب سرد رویم ریختند. بهمحض اینکه به هوش آمدم، باز به کتک زدن ادامه دادند. یو ژیهوآ و ژنگ لییینگ کاملاً هدفمندانه ضربههای شدیدی به کشالههای رانم وارد کردند که تا چند روز نمیتوانستم به راحتی ادرار کنم.
چند روز بعد دور دیگری از ضرب و شتم آغاز شد که تا ۳ هفته ادامه داشت. زندانیها یو ژیهوآ، ونگ مین، ژنگ لییینگ و ژنگ ژائوکویی مرا به رختشورخانه کشاندند و دستمال کثیفی را در دهانم فرو کردند. ونگ با یک تخته چوبی آنقدر مرا زد تا تخته شکست. ژنگ چنان نیشگونهای محکمی از من گرفت که تکهای از پوست و گوشت بالا تنهام کنده شد. نگهبان تانگ یینگ با اینکه متوجه آشوب شد و فهمید چه اتفاقی در حال رخ دادن است، اما هیچ حرفی نزد.
زندانیان تمام شب مرا مجبور کردند در آب آلودهای بنشیم که عمق آن تا قوزک پایم میرسید. در آن زمان عادت ماهیانه بودم. یو حتی دهان مرا به آب آلوده آغشته کرد.
صبح روز بعد، نگهبان ژائو شیومی و گائو نایجوآن دستور دادند تا زندانیان شبها به نوبت مرا کتک بزنند. آنها مرا به اتاقی بدون دوربین بردند. ونگ مین پاشنه کفشش را روی چشمهایم فشار میداد در حالی که ونگ مین مرا به دست نیشگون میگرفت.
ضرب و شتم طولانی تا 1 مه که روز ملی بود و نگهبانان مرخصی بودند متوقف نشد.
ابتلا به پریتونیت (التهاب صفاق) سلی
در اکتبر 2004 شکمم به شدت درد گرفت و اشتهایم را فوراً از دست دادم. هر بار میخواستم بایستم احساس میکردم رودهام از هم پاشیده میشود. شکمم بسیار سفت و پاهایم به شدت متورم و رنگ صورتم هم زرد شده بود.
پزشکانی که مرا معاینه کردند وقتی شنیدند برخی از زندانیان به شکمم لگد میزدند، شوکه شدند. آنها مرا به چند بیمارستان دیگر فرستادند که تشخیص همه یکسان بود. به پریتونیت سلی مبتلا شده بودم.
نداشتن هیچ زمانی برای بهبودی علائم
سه ماه در بیمارستان بستری شدم تا در تاریخ 16 مارس 2005 دوباره مرا به زندان برگرداندند. نگهبان آن رویی مرا در حبس انفرادی قرار داد و به دو زندانی دستور داد تا به نوبت مرا زیر نظر داشته باشند. آنها هر روز فقط لوبیای پخته به من میدادند. یک وعده لوبیا صبح و یک وعده لوبیا عصر. فقط هر 3 ساعت یک بار اجازه داشتم به توالت بروم.
روز هشتم دوباره مرا به بیمارستان بردند. نگهبانان در 12 دسامبر 2005 دوباره مرا به زندان بازگرداندند. تا 34 روز مجبور بودم بدون ملحفه روی زمین برهنه بخوابم.
وقتی سایر زندانیان هر روز کار سخت اردوگاه را انجام میدادند، ینگ لن و ژنگ وی تا ساعتها مرا مورد ضرب و شتم قرار میدادند. اگر اعتراض میکردم بیشتر مرا میزدند. یک بار بلوز خودم را در دهانم فرو کردند و آن را بستند. من تقلا میکردم تا نفس بکشم.
خانم شیه یک بار به مدت 10 سال زندانی شد
خانم شیه صرفاً بهخاطر اجتناب از نفی فالون گونگ مجبور به گذراندن 2 سال در اردوگاه کار اجباری و 10 سال در زندان شد. او در زندان دابی مجبور بود 10 ساعت در روز بدون هیچ پرداختی کار طاقتفرسا انجام دهد. یک بار نگهبانی موهای او را گرفت و سرش را به رادیاتور کوبید.
گزارشهای مربوط:
معلم مهد کودک از حق آزادی به ضمانت پزشکی محروم شده و با محاکمه روبهرو میشود
اخاذی رئیس پلیس هنگام بازداشت تمرینکنندگان فالون گونگ
من خواستار آزادی عروسم، شیه بائوفنگ هستم
حداقل 14 تمرینکننده در شهرستان چائویانگ بهخاطر شکایت علیه جیانگ زمین دستگیر شدند