فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

قدرت دافا: خانمی مسن سرنوشتش را تغییر می‌دهد

12 اوت 2017 |   به نقل از یک تمرین‌کننده فالون دافای مسن در چین

(Minghui.org)  

85 ساله هستم و در استان جیلین زندگی می‌کنم. تمرین فالون دافا را در سال 2013 شروع کردم. ازآنجا که بی‌سوادم، در درک اصول فالون دافا مشکل داشتم. با این حال استاد لی هنگجی (بنیانگذار فالون دافا) از من محافظت کردند. بنابراین تواستم که آزمون‌های تزکیه‌ای بسیاری را بگذرانم.

زمانی که با عروسم در سال 1997 ملاقات کردم، سعی کردم که تمرین‌های فالون دافا را از او یادبگیرم. بعد از دو هفته، هنوز نمی‌دانستم که چطور به‌طور صحیحی تمرین‌ها را انجام دهم و زمانی که به خانه بازگشتم اصلاً نتوانستم آنها را انجام دهم.

پزشکان در سال 2013 تشخیص دادند که به بیماری قلبی مبتلا شده‌ام. پسرم و همسرش مرا نزد پزشک بردند. اگرچه تحت درمان‌های گران‌قیمت قرار گرفتم، سلامتی‌ام بهبود نیافت. احساس ناامیدی و ناکامی بسیاری زیادی داشتم.

دفعه بعد وقتی زمان مراجعه به پزشک فرارسید، از رفتن امتناع کردم و گفتم: «نزد پزشک نمی‌روم. هنوز درد و رنج‌های بسیاری دارم. حتی اگر این بار زنده بمانم، از مرگ هراسی ندارم. بگذارید هر زمانی اتفاق بیفتد!»

عروسم پیشنهاد کرد که فالون دافا را تمرین کنم. این بار، حقیقتاً می‌خواستم تمرین کنم.

در کمال شگفتی، یادگرفتم و توانستم که پنج مجموعه تمرین را در عرض یک روز به‌خاطر بسپارم. عروسم خیلی هیجان‌زده شد و گفت: «مادر، 16 سال پیش بدون توجه به اینکه چقدر تقلا کردیم که به شما آموزش بدهیم، اما نتوانستی تمرین‌ها را بخاطر بسپاری. این بار پنج مجموعه از تمرین‌ها را به‌سرعت یادگرفتی. این خیلی شگفت‌انگیز است.»

به علاوه به سخنرانی‌های استاد لی گوش دادم. بعد از حدود یک هفته، تمامی بیماری‌هایم بهبود یافت.

بازپرداخت کارما

به‌عنوان یک تمرین‌کننده می‌دانم که باید کارمایی را که در طول دوره‌های زندگی بسیار انباشته کرده‌ام را بپردازم. بنابراین آزمون‌هایی وجود دارند که به ما در بازپرداخت بدهی‌های کارمایی‌مان کمک می‌کند.

من به خوردن گوشت وابسته بودم. همیشه گوشت را به‌عنوان غذای اصلی‌ام درنظر می‌گرفتم و همه نوع گوشت را دوست داشتم. متوجه شدم که باید خوردن آن را کاهش دهم، اما بلافاصله نتوانستم این کار را انجام دهم. به‌محض اینکه گوشت می‌خوردم درد شدیدی داشتم که باعث شد درک کنم که باید این وابستگی‌ را ازبین ببرم.

سپس تصمیم گرفتم که خوردن گوشت را متوقف کنم و بلافاصله کاملاً بهبود یافتم.

این اتفاق به من آموخت که باید در طول سختی‌ها به درون نگاه کنم. فقط می‌توانم از طریق بهبود خصوصیات اخلاقی‌ام و اصلاح هر رفتار نامناسبم بهبود یابم. باید همیشه از اصول حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری پیروی کنم.