(Minghui.org) تمرینکنندگان فالون دافا از فرانسه و سایر کشورها در تاریخ 26 اوت در کنفرانس تبادل تجربه فالون دافا در ماندرز لس روز، محلهاي در نزدیکی پاریس شرکت کردند. آقای لی هنگجی، بنیانگذار فالون دافا، سلام و درود خود را به این کنفرانس ارسال کردند.
استاد لی در پیامی تحت عنوان «به کنفرانس فا در فرانسه» نوشتند:
«درود من به مریدان دافای فرانسه،
در این ساعت پایانی اصلاح فا، در هر قدم از مسیر، خود را بهطور محکم و پایدار تزکیه کنید و مأموریت خود در نجات مردم را به انجام برسانید. بادا کنفرانس فا در فرانسه با موفقیت برگزار شود»
بسیاری از تمرینکنندگان تحت تأثیر نیکخواهی استاد قرار گرفتند و برخی نیز به گریه افتادند.
در این کنفرانس، سیزده تمرینکننده تجربیات خود را به اشتراک گذاشتند. موضوعات شامل به کارگرفتن اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری، تقویت افکار درست و غلبه بر عقاید و تصورات بشری و نجات افراد بود. شرکتکنندگان در این کنفرانس از کشورهای بلژیک، آلمان، اسلواکی و فرانسه بودند.
کنفرانس تبادل تجربه 20۱۷ فالون دافا در فرانسه در 26 اوت 2017.
خانم فو در مورد درکش از تمرین تزکیه صحبت کرد. «بهعنوان تمرینکننده، سعی میکنم همراستا با اصول حقیقت-نیکخواهی-بردباری باشم. گاهی اوقات ممکن است پیشرفت کمی داشته باشم، اما میدانم که در مسیر درست حرکت میکنم.» او همچنین درباره اهمیت حفظ یک نگرش مثبت صحبت کرد. «اکنون بیشتر به سمتِ مثبت سایر تمرینکنندگان تمرکز میکنم. وقتی چیزی اشتباه باشد، باید فکر کنم که چه چیزی را میتوانم تغییر دهم و آن را بهتر کنم.»
او گفت که گاهی اوقات بخاطر وابستگیهای سایر تمرینکنندگان ناراحت میشود. «هنگامی که دربارۀ آن بیشتر فکر کردم، دیدم این یک آزمون درباره چگونگی واکنش من است. تمرین تزکیه به خودمان بستگی دارد. تا زمانی که به دورن نگاه نکنیم و خودمان را تغییر ندهیم، وضعیت بهبود نخواهد یافت.»
بهدلیل پروژههایروشنگری حقیقت، محیط زندگی و کار خانم فو برایش بسیار چالشبرانگیز شده بود. او بهیاد آورد: «هر روز، کارهای زیادی برای انجام دادن وجود داشت. بهعنوان یک فرد کُند، هیچ راهی نداشتم که بتوانم همه آنها را تمام کنم.»
روزی او جملات زیر را از جوآن فالون به یاد آورد:
«بهطور مثال، زمانی شخصی بود که او را محکم به تخت بسته بودند. یکی از بازوهای او را گرفته و بیان کردند که میخواهند آنرا ببرند تا خون از آن جاری شود. سپس چشمان او را با پارچهای بستند و مچ دست او را خراشیدند. (دست او در اصل بریده نشده بود و خون نمیآمد.) یک شیر آب را باز گذاشتند بهطوریکه او میتوانست چکیدن آب را بشنود و فکر میکرد که خون او میچکد. آن مرد بعد از زمان کوتاهی درگذشت. درحقیقت، او زخمی نشده بود و خونریزی نداشت، این آب بود که جریان داشت و میچکید. ذهنش باعث مرگ او شد. اگر همیشه فکر کنید که بیمار هستید، احتمالاً خودتان را درنهایت بیمار خواهید کرد. زیرا شینشینگ شما به سطح یک فرد عادی سقوط کرده است و البته یک فرد عادی بیماریهایی خواهد داشت.»
فکر ناشی از ذهن شخص میتواند تأثیر منفی بر بدن او بگذارد، خانم فو متوجه شد که اگر واقعاً میخواست تغییر کند، میتوانست به فرد سریعی تبدیل شود و چیزهایی که استاد از او خواسته را انجام دهد.
از آن روز به بعد، او به زمان وابسته نبود و فقط بر کارها تمرکز داشت تا یکی را بعد از دیگری انجام دهد. او گفت: «در پایان روز، هرچند کمی بیشتر از معمول طول میکشید، تمام کارهایی را که قرار بود انجام دهم را به اتمام رسانده و خوشحال بودم.»
این تجربه خانم فو او را ترغیب کرد تا همین کار را درباره سایر عقاید و تصورات بشری هم انجام دهد و بتواند برخی از آنها را رها کند.
سیزده تمرینکننده درباره تجربیات خود در کنفرانس صحبت کردند.
خانم لیو گفت که او اغلب به یک مکان توریستی میرفت تا حقایق فالون دافا را برای گردشگران چینی بگوید. او گفت: «من از این طریق به اهمیت نیکخواهی و افکار درست پی بردم.»
روزی مردی شصت ساله ضمن صحبت با خانم لیو موافقت کرد که از سازمانهای وابسته به حزب کمونیست خارج شود. با شنیدن این مطلب که خانم لیو با هزینه خودش به آنجا آمده بود و حتی هنگام مواجهه با رفتارهای بد برخی از گردشگران لبخند میزد، او بسیار تحت تأثیر قرار گرفت: »بهعنوان یک روشنفکر، با کارهای بدی که حزب کمونیست انجام داده است، آشنا هستم. آنچه شما انجام میدهید، نه فقط برای چین بلکه برای کل جهان فوقالعاده و عالی است.» او قبل از رفتن دوباره از خانم لیو تشکر کرد.
خانم لیو گفت که با گردشگران چینی مانند این ملاقات داشته است. «همچنین گردشگران چینی هستند که کلمات بدی به من میگویند یا حتی مرا میزنند. اما بدون توجه به اینکه چه چیزی میگویند من همیشه به خودم یادآوری میکنم که آرام و نیکخواه باقی بمانم و تا حد ممکن مردم را نجات دهم.»
هنری گفت که او ابتدا هنگام مطالعه مقالهای در اپک تایمز درباره برداشت اجباری اعضای بدن در چین، درباره فالون دافا شنید و راجع به آن کنجکاو شد. او با یک تمرینکننده آشنا و خواندن کتابها را آغاز کرد.
او گفت: «با مطالعه کتاب فالون دافا درکهای جدید بسیاری به دست آوردم و متوجه شدم که اصول فا بسیار عمیق است.» با مطالعه مقاله اخیر استاد لی و مقالههای وبسایت مینگهویی، او به اهمیت نجات مردم پی برد.
هنری گفت: «فالون دافا چیزی است که من در زندگیام منتظرش بودم، و خوششانس هستم که آن را پیدا کردم و این مسیر را بهخوبی طی خواهم کرد.»