(Minghui.org) بارها با دوستی که فالون گونگ را تمرین نمیکرد، درباره خروج از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) و سازمانهای وابسته به آن صحبت کرده بودم. هر بار مرا رد و موضوع را عوض میکرد. احساس میکردم که از صحبت درباره این موضوع میترسد.
بعداً فهمیدم که او براستی از ح.ک.چ و سازمانهای وابسته به آن خارج شده است. از شنیدن آن بسیار خوشحال شدم و از او پرسیدم که چه چیزی باعث این تصمیمش شد. او هیچ تمایلی به افشای جزئیات نداشت و به من گفت که کنارهگیری از سازمانها واقعاً به او کمکی نکرده است.
چند وقت بعد، از طریق گفتگوی بیشتر، متوجه شدم که او درواقع منظور از کنارهگیری از حزب را نمیداند، و به حقیقت فالون گونگ آگاه نیست. درحقیقت هنوز به دروغهای حزب باور دارد و با فالون گونگ احساس راحتی نمیکند.
اگرچه نمیدانستم که به چه دلیلی کنارهگیری کرده است، از آنچه که میگفت، بهطور اساسی این وضعیت را درک کردم. شاید وقتی که همتمرینکنندهای درباره کنارهگیری از حزب و سازمانهای وابسته به آن با او صحبت میکرد، او روز پراسترسی داشته و احتمالاً فقط موافقت کرده بود کنارهگیری کند، اما حقایق اساسی راجع به فالون گونگ را درک نکرده بود. البته همچنین امکان داشت در آن زمان، آن تمرینکننده وقت کافی نداشته تا به اندازه کافی حقیقت را برای این شخص روشن کند.
سخت بود از پاسخش تشخیص داد که آیا او نجات داده شده است یا نه، زیرا بهنظر میرسید که هنوز دروغهای پخش شده توسط ح.ک.چ را قبول دارد. دوستم در برابر شنیدن مطالب بیشتری در رابطه با فالون گونگ مقاومت میکرد.
اهمیت بهاشتراگ گذاشتن حقایق اساسی فالون گونگ
نظرم این بود که ازآنجاکه هدف از روشنگری حقیقت فالون گونگ نجات مردم است، باید درباره آنچه که به آنها میگوییم، روشن باشیم. حتی اگر زمان کمی داریم، باید بیشترین تلاشمان را بهکار گیریم تا حقایق اساسی را بیان کنیم. اشاره به حقه خودسوزی حزب کمونیست و معرفی اصول فالون گونگ؛ حقیقت، نیکخواهی، بردباری، وقت زیادی را نمیگیرد.
اگر مردم در ابتدا درک نکنند، روند صحبت با آنها روندِ ازبین بردن عوامل اهریمنی پشت آن افراد است. در همان زمان باید افکار درست نیز فرستاده شود.
البته، امکان دارد بدون توجه به اینکه چه چیزی به آنها گفته شود، برخی درست درک نکنند. در آن حالت، باید اطمینان حاصل کنیم که با قلبی خالص و مهربان حقایق را روشن و دستکم آنها را آگاه کنیم که ما با دروغهای ح.ک.چ موافق نیستیم.
توزیع مطالب اطلاعرسانی ابزار تکمیلی هستند
موقعیت دیگری که امکان دارد در طول روشنگری حقیقت رخ دهد این است که تمرینکنندگان فقط بر توزیع مطالب تمرکز میکنند، بدون اینکه با افراد صحبت کنند. هدف توزیع مطالب اطلاعرسانی کمک به سایرین است که حقیقت را درک کنند و نجات یابند. اگر فرصتی وجود دارد که با فرد صحبت شود، چرا نگذاریم که از حقایق اساسی آگاه شوند و سپس آنها را راهنمایی کنیم که مطالب اطلاعرسانی را بخوانند؟
یک بار با مرد جوانی برخورد کردم، ازآنجاکه زمان کوتاه بود، صراحتاً از او پرسیدم که آیا درباره «خروج از حزب کمونیست چین و سازمانهای وابسته به آن برای کسب آیندهای آرام» چیزی شنیده است؟ او گفت که از طریق تماسی تلفنی درباره آن شنیده، اما خارج نشده است. گفت درواقع نمیداند که آن درباره چیست. مختصری درباره «خروج از ح.ک.چ و سازمانهای وابسته به آن برای کسب آیندهای آرام» برای او گفتم و اینکه آن با تمرین فالون گونگ انجامپذیر است. موضوع فالون گونگ را معرفی کردم و آن مرد جوان مخالفت نکرد.
البته میتوانستم متوجه شوم که او کمی مردد و کمی ترسیده بود، اما کوتاه نیامدم. درباره این موضوع دوستانه صحبت کردیم. در پایان، او نه تنها حقایقِ فالون گونگ را درک کرد بلکه ابراز تمایل کرد که خانوادهاش را نیز ترغیب کند که از حزب خارج شوند. از شنیدن آن خیلی خوشحال شدم. قبل از خداحافظی، چند نسخه از مجلههای دافا را به او دادم و توصیه کردم آنها را بادقت بخواند. همچنین پیشنهاد کردم که خانوادهاش نیز آنها را بخوانند و بعد از درک حقایق تصمیم درستی بگیرند. او خیلی خوشحال بود و بارها از من سپاسگزاری کرد. کاملاً تحت تأثیر قرار گرفته بودم.
در گذشته مطالب روشنگری حقیقتی را که افراد دور میانداختند، جمع میکردم. برخی کثیف شده و آسیب دیده بودند، که مرا ناراحت میکرد. فکرم این بود که هدف از تهیه این مطالب اطلاعرسانی نجات مردم است، اما اگر مردم صرفاً مطالب را دور بیندازند، پس بهتر است قبل از دادن آن مطالب به آنها، حقیقت را روشن کنیم. درغیراینصورت، نه تنها موفق به نجات مردم نمیشویم، بلکه فرصتی نیز برای آنها فراهم میکنیم تا کارما ایجاد کنند که درنهایت برای آنها باعث ایجاد خسارت میشود.
روشنگری حقایق از طریق رسانههای اجتماعی
نوع دیگر روشنگری حقیقت، استفاده از ویچت و سایر بسترهای ارتباطی در رسانههای اجتماعی است. به پروژههای ویچت یا سایر پروژههای روشنگری حقیقت از طریق فضای مجازی اشاره نمیکنم. درباره چالش موقعیت فعلی جامعه و مسائل اخلاقی با استفاده از سیستمهای ارتباطی رسانههای اجتماعی بهعنوان یک فرد عادی صحبت میکنم. آن را «روشنگری ماهرانه حقیقت» مینامم. روشنگری ماهرانه حقیقت برای برخی از افراد مؤثر نیست، زیرا امکان دارد که آنها بخندند و فکر کنند که سخنانمان احمقانه است و آنچه میگوییم به روز نیستند.
نمیتوانید در رسانه اجتماعی صرفاً رک و صریح صحبت کنید، بلکه باید دوپهلو و نامعلوم صحبت کنید که این باعث میشود که مردم فکر کنند که شما عمداً آنها را گیج میکنید. همچنین، استفاده مکرر از رسانه اجتماعی توسط تمرینکنندگان میتواند بهآسانی باعث ایجاد وابستگیهایی شود. درنتیجه فعالیتهای روشنگری حقیقت مؤثر نیستند و این امکان هست که تمرینکنندگان در امور افراد عادی گرفتار شوند. نمونههای بسیاری وجود دارند.
بنابراین، در روشنگری حقیقت برای مردم بهطور واقعی، اعتقاد دارم که باید فقط بهطور مستقیم و با اعتمادبهنفس درباره حقایق فالون گونگ به مردم بگوییم. استاد راه را برای ما هموار میکنند و فقط در انتظارند که با افراد صحبت کنیم.
بدون توجه به اینکه کدام گزینه را در روشنگری حقیقت انتخاب میکنیم، باید نگرشی جدی اتخاذ و محکم و استوار عمل کنیم. نباید صرفاً تمرکز کنیم که با چه تعداد زیادی از افراد تماس میگیریم، بلکه باید شیوهای اختیار کنیم که کاری را بهانجام برسانیم. مادامیکه با ذهنی پاک به مردم میگوییم که فالون گونگ چیست، ترغیب کردن آنها برای خروج از ح.ک.چ و سازمانهای وابسته به آن دشوار نیست.
مطالب بالا درکم درباره روشنگری حقیقت برای مردم است. لطفاً به هر مطلب نادرستی اشاره کنید.