(Minghui.org) در تزکیهام موضوعی بهطور مداوم باعث رنج و آشفتگیام میشد: زمانی که افکار بد یا وابستگیها به ذهنم خطور میکرد، اغلب بهطور کلامی آن را نفی میکردم اما آنها همچنان در ذهنم جریان داشتند. چنین وضعیتی تا سالها ادامه داشت و مرا پریشان میکرد.
در طول مطالعه اخیر فا برایم روشن شد که این اتفاق بهدلیل درک محدودم از چگونگی نفی نیروهای کهن بهطور کامل بود. بعد از این درک ذهنم فوراً آرام شد. حالا قسمت عمدۀ مشکلم درخصوص افکار بد، حل شده است.
همانطور که میدانیم تزکیه تمرینکنندگان فالون دافا دو مرحله دارد: تزکیه شخصی و تزکیه در دوران اصلاح فا. مرحله اول شرایط را برای مرحله دوم آماده میکند. تزکیه در طول اصلاح فا بنیادین است.
در مرحله تزکیه شخصی، کاری که شخص انجام میدهد سطحی است. وابستگیها، کارمای فکری و افکار و عقاید بشری هدف هستند. برای نمونه وابستگی رقابتطلبی به ضرب و شتم و ناسزا گفتن ختم میشود. سود بردن به هزینه دیگران ناشی از وابستگی به نفع شخصی است. تزکیه شخصی روند نگاه به درون و تشخیص وابستگیها و متمایز کردن آنها از خودتان و از بین بردن آنها است. سپس پیروی از اصول فالون دافا در هنگام صحبت، رفتار و فکر کردن است.
بهدلیل اینکه نیروهای کهن در دوران اصلاح فا با مأموریت مریدان دافا در نجات موجودات ذیشعور مداخله کردهاند، نفی نیروهای کهن و انجام بهخوبی سه کار امری حیاتی است. تزکیه شخصی از طریق نگاه بی قید و شرط به درون نیز لازم است.
نیروهای کهن برنامه جامع و کاملی برای مداخله با اصلاح فا انجام دادهاند و نظم و ترتیب کاملی برای هر چیزی در جامعه و هر شخص از جمله افکار و کلام و رفتارش دادهاند. یک مکانیسم عملی کامل، خصوصاً برای مریدان دافا قرار داده شده است.
در طول تزکیهمان تمام وابستگیها، کارمای فکری، افکار و عقاید بشری و افکار بدی که مخالف جهت اصول فالون دافا است، خیلی وقت پیش عمداً به وسیله نیروهای کهن نظم و ترتیب داده شده است تا با تزکیهمان و اعتبار بخشی به فا مداخله کند. بنابراین هر چقدر درمقابل آنها مقاومت کنیم این وابستگیها و افکار بد از بین نمیروند. به نظر میرسد که مغز غرق این وابستگیها و افکار بد است و دلیل آن این است که نیروهای کهن در پشت صحنه ما را تحت کنترل داشتهاند.
اگر ما این موضوع را تشخیص ندهیم و فقط روی تزکیه خودمان تمرکز کنیم، خیلی سخت میتوانیم پیشرفت کنیم. زیرا افکار ما روی تزکیه خود متمرکز شده است. ما باید مداخله نیروهای کهن را درک و آن را نفی کنیم و از بین ببریم. نتیجه مانند برداشتن هیزم از زیر دیگ است. افکار پریشانتان آرام میشود.
چرا نیروهای کهن جرأت میکنند تمرینکنندگان فالون دافا را بهطور گستاخانهای تحت آزار و شکنجه قرار دهند؟ بهانهشان این است که برخی از تمرینکنندگان به درستی در مسیر تزکیهشان قدم برنداشتهاند و بهطور ناآگاهانهای با پیروی از نظم و ترتیبهای نیروهای کهن آنها را به رسمیت شناختهاند. بنابراین نیروهای کهن ادعا میکنند به آنها کمک میکنند از طریق آزمونها خودشان را ارتقاء دهند. این بهانه آنها است.
در واقع دلیل بنیادین، سرشت خودخواهانهشان است. هر کاری که میکنند به دلایل خودخواهانهشان است. برای مثال آنها میخواهند دیگران را تغییر دهند نه خودشان را. آنها از بیرون به دنبال خطای دیگران میگردند و ترجیح میدهند با نابود کردن آن عدهای که بر طبق استانداردشان عمل نمیکنند، از خودشان محافظت کنند. آنها از آمدن به پایین و این دنیا بیش از اندازه میترسند ولی به کسانی که آمدند و فا را کسب کردند حسادت میکنند. با تمام قدرت چیزها را خراب میکنند و اصل ایجاد متقابل و بازداری متقابل را به حد افراط بهکار میگیرند.آنها مغرور و حق به جانب هستند و همه چیز را با شاخصهای خودشان میسنجند. به عبارتی دیگر، وجود، نظرات، نحوه تفکر و غرور نیروهای کهن، بازتاب حقیقی منحطترین موقعیت کیهان کهن بهخاطر سرشت خودخواه آن است.
چرا ما اغلب از نظم و ترتیبهای نیروهای کهن پیروی میکنیم و نادانسته به دام آنها میافتیم؟ به درک من دو دلیل وجود دارد: اول اینکه نیروهای کهن برای تمام افکار ما برنامهریزی جامعی کردهاند. اگر شما مسائل را با اصول فالون دافا نسنجید، احتمالاً وارد دام نیروهای کهن میشوید و از نظم و ترتیبهای آنها پیروی میکنید. دوم اینکه ما از طریق تزکیه در دوران اصلاح فا در حال تغییر سرشت خودخواهمان به سرشت نوعدوستی هستیم. سطح کوشا بودنمان بازتاب سرعت تغییرمان است. قسمتی که تغییر نکرده در اصل مطابق با نیروهای کهن است و ما را به سمتی هدایت میکند که نظم و ترتیبهای آنها را بهرسمیت بشناسیم.
اینها مثالهایی درباره پیروی از نظم و ترتیب نیروهای کهن است: احساس خوب درباره خودمان، به دنبال اشتباه دیگران گشتن، با دیگران سختگیر بودن، عادت به سرزنش و نقد دیگران، اجتناب از بخشش سایرین، تحمیل نظر شخصیمان به دیگران، تمایل به نکوهش طولانی دیگران، پیدا کردن عذر و بهانه برای خودمان، پنهان کردن اشتباهاتمان، خواستار نجات خود و خانوادهمان بودن اما بیتوجهی به نجات دیگران و غیره. نفی نیروهای کهن به طور کامل باید دربرگیرندۀ نفی سرشت خودخواهانه خودمان باشد.
بر اساس درکهایی که در بالا ذکر کردم، هنگام فرستادن افکار درست اینها را نیز اضافه میکنم: «نفی کامل و از بین بردن تمام موجودات و عوامل شیطانی که تزکیهام در طی اصلاح فا را به مخاطره میاندازند و بدنم را تحت آزار و شکنجه قرار میدهند و مانع پیشرفتم میشوند. پاک کردن تمام وابستگیها، افکار و عقاید بشری و کارمای فکری خصوصاً وابستگی به شهوت، رقابتطلبی، نفع شخصی، ترس و راحتطلبی. نفی کامل و از بین بردن نیروهای کهن، نظم و ترتیبها و ساختارشان، عوامل و سرشت خودخواهانه کیهان کهن. شامل همه چیز و هیچ چیز را از قلم نینداختن.»
به محض اینکه فکر بدی بروز میکند، افکار درست میفرستم تا آن را از بین ببرم. برای من بسیار تأثیرگذار بوده است. افکار بد به سرعت میگذرند.
این درک محدود من است. لطفاً به هر چیز نادرستی اشاره کنید.