(Minghui.org) درود استاد! درود همتمرینکنندگان!
در این مقاله، میخواهم برخی از تجاربم در دهه گذشته درباره روشنگری حقیقت به سیاستمداران بریتانیا و اسکاتلند را بهاشتراک بگذارم.
هدف
ح.ک.چ در حال آزار و شکنجه فالون گونگ بوده و از رسانههایش و نهادهای خارج از کشور برای حمله و نابودی فالون گونگ استفاده کرده است. بسیاری از دولتهای غربی توسط دروغهای ح.ک.چ اغفال شدهاند. بهدنبال راهی برای کمک به سیاستمداران بریتانیایی برای درک حقیقت درباره فالون دافا بودم. از آنجاکه مهارت نوشتنم به زبان انگلیسی محدود بود، نمیدانستم که چگونه این پروژه را شروع کنم.
در آن زمان، گروهی از همتمرینکنندگان در بریتانیا برای تشکیل یک کارگروه برای روشنگری حقیقت به سیاستمداران بریتانیا جمع شدند. اکثر اعضای کارگروه تمرینکنندگان غربی بودند. نامههای آنها به سیاستمداران به من کمک زیادی کرد. هر بار که رویداد بزرگی برگزار میشد، آگاه بودم رساندن نامه به دست سیاستمداران واقعاً به آنها کمک کرد تا حقیقت را درک کنند. در آن زمان، درک محدودی از فای استاد داشتم و احساس میکردم که هدفم از روشنگری حقیقت، تنها گفتن حقیقت به آنها درباره آزار و شکنجه ح.ک.چ بود.
طرز فکرهای مختلف نتایج مختلفی را بهبار میآورد
نماینده مجلس قبلیام یک خانم بود. هر بار که به دیدنش میرفتم، یا میخواستم طرحی را امضاء کند که توسط دیگر نمایندگان مجلس علیه آزار و شکنجه فالون گونگ راه اندازی شده بود، یا امیدوار بودم که بتواند نامهای را برای حمایت از فعالیتهای ما بنویسد. همچنین اطلاعات زیادی را درباره آزار و شکنجه ح.ک.چ از طریق ایمیل و نامه برایش میفرستادم. اما هر بار واکنشش خیلی اداری و جدی بود بدون هیچگونه احساسی. بنابراین بعداً از ملاقات با او اجتناب کردم، زیرا فکر میکردم که ممکن است درخواست مرا رد کند. در عوض هر از گاهی برای حفظ ارتباطمان برایش ایمیل میفرستادم. این موضوع را با یکی دیگر از تمرینکنندگان که در بخش دیگری از بریتانیا است در میان گذاشتم، و او گفت که من در حال متهم کردن نماینده مجلسم به اقدام نکردن هستم. این همتمرینکننده به من یادآوری کرد که مسئولیت ما نجات مردم است. نماینده مجلس اقدامی نمیکرد، زیرا ما به درک حقیقت کمک نکرده بودیم. ما کارمان را بهخوبی انجام نداده بودیم. چطور میتوانستم او را سرزنش کنم؟
نماینده مجلس در انتخابات شکست خورد. از شنیدن این خبر بسیار متأسف شدم زیرا این من بودم که حقایق را بهدرستی به او نگفته بودم. با نگاهی به آنچه انجام داده بودم، متوجه شدم که هر بار به دیدنش رفتم، منافع او را در نظر نمیگرفتم، و در عوض از او میخواستم که کاری برایم انجام دهد. اهدافم چه فرقی با افراد معمولی داشت؟ نقطه شروع یک تزکیهکننده این است که کارها را بر طبق خواسته و نیاز دیگران انجام دهد، بدون هیچ هدف دیگری. درکم این بود که وابستگیام به در طلب بودن منجر به این شکست شد.
در سال 2012، پزشکان مخالف برداشت اعضای بدن (DAFOH) دادخواستی را برای مقامات ارشد حقوق بشر سازمان ملل متحد صادر کرد که خواستار پایان دادن به برداشت اجباری اعضای بدن تمرینکنندگان فالون گونگ در چین بود. اسکاتلند دولت خود را دارد و اعضای پارلمان اسکاتلند (MSP) در حوزههای انتخابی خود عمل میکنند. روزی در ماه اکتبر، یک نسخه از اسناد حمایتی را برداشتم و به دیدن نمایندهام در مجلس اسکاتلند رفتم. نم نم باران میآمد و هوا سرما بود، اما هیچ چیز مانعم نشد. فقط میخواستم نمایندهام در مجلس اسکاتلند حقیقت را بداند.
با کمال تعجب، پس از گوش دادن به صحبتهایم، او بلافاصله اظهار داشت که برداشت اجباری اعضای بدن بسیار شرمآور است. او دادخواست را امضاء کرد و به من گفت که آماده است تا در پارلمان اسکاتلند طرح درباره "برداشت اجباری اعضای بدن" را به اجرا درآورد.
طرح نمایندهام در مجلس اسکاتلند در تاریخ 5 نوامبر آغاز شد. سال بعد، با حمایت و کمک همتمرینکنندگان در بریتانیا و دیگر کشورها، او یک سری سمینارها را برای دولت اسکاتلند برگزار کرد و از DAFOH، محققان بینالمللی و دانشگاهیان دعوت کرد تا درباره برداشت اجباری اعضای بدن تمرینکنندگان فالون گونگ و دیگران زندانیان عقیدتی برای سود در چین صحبت کنند. مخاطبان شامل اعضای پارلمان اسکاتلند و دستیاران آنها، استادان آموزش اصول اخلاقی در دانشگاهها و نمایندگان دانشجویان عفو بینالملل از سه دانشگاه اسکاتلند بودند. اگرچه افراد بسیاری در هر سمینار حضور نداشتند، اما برخی از تمرینکنندگان محلی و تمرینکنندگان در سایر نقاط بریتانیا، از طریق ایمیل و تلفن، اطلاعات زیادی را به سیاستمداران، دانشگاهیان و رسانههای اسکاتلند ارائه دادند. در آن زمان اثرات این فعالیتها را پیشبینی نمیکردیم.
در اکتبر 2016، در خارج از جلسه سالانه حزب ملی اسکاتلند، بعضی از تمرینکنندگان از گلاسکو به جوعآوری امضاء برای مخالفت با برداشتن اعضای بدن از تمرینکنندگان فالون گونگ زنده توسط ح.ک.چ پرداختند. در این رویداد تعداد زیادی از اعضای پارلمان اسکاتلند، نمایندگان مجلس، و اعضای پارلمان اروپا را دیدیم. این سیاستمداران بیدرنگ به امضاء و حمایت از دادخواست برداشت اجباری اعضای بدن پرداختند. آنها همچنین به ما گفتند که از اعضای حزبشان درباره کارهای بدی که ح.ک.چ انجام داده است مطلع شدهاند و برخی از اعضای پارلمان اسکاتلند از طریق نامههای رأی دهندگانشان درباره این موضوع مطلع شدهاند.
استاد به ما آموختهاند:
«هر کاری که مریدان دافا انجام دادهاند و هر چیزی که مریدان دافا هنگام روشن کردن واقعیتها گفتهاند باعث میشود که واقعیتها در اجتماع بشری عادی به گردش دربیایند و محیطی میسازد که موجب ارتباط بین مردم میشود. آنوقت با آن محیط، گفتگوهایی که مردم دارند راه دیگری برای آن موجودات است که نجات یابند، یک راه غیرمستقیم.» (آموزش فا در کنفرانس فای بینالمللی ۲۰۰۴ در نیویورک)
این دو نمونه از روشنگری حقیقت برای نمایندهام در مجلس و عضو پارلمان اسکاتلند به من آگاهی عمیقی از آموزه استاد درباره بهدست آوردن بدون در طلب بودن داد. بازخورد برخی از اعضای پارلمان اسکاتلند نیز به من کمک کرد تا متوجه شوم که وقتی یک موجود حقیقت را میداند، او همچون رسانه زنده عمل کرده و میتواند نقش فعالی در گسترش حقیقت داشته باشد.
چه نکاتی را باید برای روشنگری حقیقت درنظر گرفت؟
پس از صحبت با عضو پارلمان اسکاتلند شروع به تفکر درباره این کردم که در حین روشنگری حقیقت به دیگران مهمترین نکته چیست. در طول مکالمهای، او به من گفت: «علت سرکوب فالون گونگ توسط ح.ک.چ را میدانم. با چنین تعداد بسیاری از مردم که فالون گونگ را تمرین میکنند، هر دولتی از آن میترسد.» خدای من! عضو پارلمان اسکاتلند هنوز نمیدانست فالون گونگ چیست و چرا ح.ک.چ از فالون گونگ میترسد.
مشکل از کجا بود؟ آرام شدم و درباره آن فکر کردم. در ارتباطاتم با سیاستمداران، فقط درباره خشونت آزار و شکنجه و برداشت اعضای بدن افراد زنده صحبت میکردم. اما نتوانسته بودم به آنها بگویم که فالون گونگ چیست. تمرینکنندگان فالون گونگ در مواجهه با آزار و شکنجه معنوی و جسمی، ایمانشان به "حقیقت، نیکخواهی، بردباری" را رها نکرده بودند. این حقیقت اساسی در ارتباطات ما نادیده گرفته شده بود.
برای مدتی درباره این موضوع اندیشیدم و همچنین با همتمرینکنندگان آن را در میان گذاشتم. با مطالعه فا، درکم از فا بهتدریج عمیقتر شد. متوجه شدم که ویژگی جهان، حقیقت، نیکخواهی، بردباری، همه چیز را در جهان شکل میدهد. آنها ارزشهای جهانی هستند. اصل فالون گونگ، پیروی از " حقیقت، نیکخواهی، بردباری" است.
در حالی که به سیاستمداران کمک میکردم تا به زیبایهایی فالون دافا پی ببرند، سرشت شرور ح.ک.چ بهطور طبیعی در معرض قرار میگیرد. اگر فقط درباره قتل عام، شکنجه و برداشت اعضای بدن صحبت میکردم، پس تفاوت میان ارتباطات من و ارتباطات توسط مدافعان حقوق بشر چه بود؟ نقطه شروع مدافعان حقوق بشر، عدالتخواهی است. اما نقطه شروع ما متفاوت است. هدف ما این است که وجدان این سیاستمداران را بیدار کنیم و به آنها کمک کنیم که ماهیت این آزار و شکنجه را درک کنند. هدف آزار و شکنجه تنها مربوط به چین نیست، بلکه مربوط به نابودی جهان است.
استاد در «دربارۀ دافا» به ما آموختهاند:
«وقتی مردم احترام و تکریم مناسبی به آن نشان دهند، خودشان، نژادشان یا ملیتشان از برکت و سربلندی بهرهمند خواهند شد.»
باید زیبایی دافا را به آنها نشان دهم تا بتوانند به درستی خودشان را بین خوبی و بدی قرار دهند. معتقدم که این باید نقطه شروع برای روشن کردن حقیقت به سیاستمداران باشد.
همتمرینکنندگان در کارگروه در ژوئیه 2017 برای تشویق نمایندگان مجلس برای نوشتن نامهای برای حمایت از فعالیتهای ضد آزار و شکنجه در روز 20 ژوئیه، نامهای را تهیه کردند. شب قبل از ملاقات با نمایندهام، آرام شدم و فکر کردم: هدفم از دیدار با نمایندهام چیست؟ فقط برای متقاعد کردن او برای نوشتن نامهای برای حمایت از ما؟ نه! برای صحبت درباره برداشت اجباری اعضای بدن از افراد زنده توسط ح.ک.چ؟ نه. او قبلا درباره آن از اعضای پارلمان اسکاتلند یا در سمینارها یا از طریق ایمیلهایم آموخته است.
به یاد آوردم که در پاسخ بسیاری از نمایندگان مجلس به همتمرینکنندگانم، نگرش مشکوک آنها نسبت به برداشت اعضای بدن افراد زنده توسط ح.ک.چ بسیار روشن بود. متوجه شدم که بسیاری از نمایندگان مجلس جرأت باور این واقعیت بیرحمانه را نداشتند. این بار، میخواستم از طریق تجربه شخصیام به نمایندهام در مجلس کمک کنم تا بهطور واضح ماهیت کشتار ح.ک.چ را درک کند.
من در سال 1952 در چین متولد شدم و انقلاب فرهنگی بیرحمانه را تجربه کردم. من شاهد فاجعههایی که توسط ح.ک.چ ایجاد شد بودم و درباره آنها شنیده بودم. حتی زمانی که فقط 14 سال داشتم، مجبور شدم درگیرش شوم. من و همکلاسیهایم مجبور بودیم با معلمانمان مبارزه کنیم، به آنها توهین و آنها را تحقیر کنیم. این یک جنبش خشنی در سراسر کشور بود. بعضی از کودکان از کمربندهایشان برای ضرب و شتم معلمان مدرسهشان تا سرحد مرگ استفاده کردند و چنین اقداماتی حتی توسط رسانههای ح.ک.چ مورد ستایش قرار میگرفت. این پیشزمینه باید به اطلاع نمایندگان مجلس رسانده شود. تنها پس از درک این موضوع، او میتوانست درک کند که چرا فالون گونگ در چین بسیار محبوب شد.
با فکری روشن، این اطلاعات اساسی را به او دادم. در جلسه ملاقاتم با نماینده مجلس و یکی از دستیارانش به آنها گفتم که ح.ک.چ چطور مردمان بیگناه را کشت، چطور باعث نفرت بین مردم شد و همه را به دشمن یکدیگر تبدیل کرد. درباره تجربه خانوادهام در جریان انقلاب فرهنگی صحبت کردم و اینکه چرا فالون گونگ و اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری بهسرعت در چین خیلی محبوب شدند. تجربه شخصیام را بهعنوان مثال برایشان تعریف کردم و درباره اثرات معجزهآساس فالون گونگ و تغییرات جسم و ذهنی ناشی از پیروی از اصول صحبت کردم. اتاق بسیار ساکت و آرام شد. همه آنها با دقت به من گوش میدادند و متوجه شدم که نماینده مجلس هر از گاهی یادداشتهایی را بر روی آیپدش تایپ میکرد.
در حالی که درباره زیبایی که دافا برای مردم چین به ارمغان آورده بود صحبت میکردم، شروع به صحبت درباره این موضوع کردم که چرا ح.ک.چ از تمرینکنندگان فالون گونگ که مشتاق خوب بودن هستند میترسید و چرا ح.ک.چ تلاش کرد تا از لحاظ جسمی و معنوی آنها را از بین ببرد. قبل از رفتن، به آنها گفتم که تاکنون ما حتی یک مورد هم از تمرینکنندگان فالون گونگ در سرزمین اصلی که تحت آزار و اذیت قرار گرفتهاند نداشتیم که از کسانی که به آنها آسیب زدهاند انتقام بگیرند. به آنها صادقانه گفتم: «این قدرت حقیقت، نیکخواهی، بردباری است!»
قبل از این جلسه، فیلم چین آزاد: شهامت باور داشتن را به دستیاران نماینده مجلس داده بودم. امیدوار بودم که به آنها کمک کند تا بهطور کامل درک درستی درباره فالون گونگ و حقیقت درباره آزار و شکنجه بهدست آورند.
چند روز بعد، ایمیلی از نمایندهام دریافت کردم که گفته بود او طرح شماره 173 را برای فالون گونگ راه اندازی کرده است: تمرین فالون گونگ و کمپین مخالفت با برداشت اعضای بدن.
در نظر گرفتن علایق خودم یا علایق دیگران؟
قبلاً اطلاعات بسیاری را به عضو پارلمان اسکاتلند ارسال میکردم و هیچوقت موضوعی که راجع به آزار و شکنجه فالون گونگ توسط ح.ک.چ بود را از قلم نمیانداختم. یکی از بستگانم که در دفتر عضو پارلمان اسکاتلند داوطلب بود چیزی به من گفت که برایش جالب بود. یک روز، عضو پارلمان اسکاتلند به او گفته بود: «امروز هشت ایمیل دریافت کردهام که شش تای آن از یویو هستند.» میدانستم که استاد در حال یادآوری به من بودند که هنگام انجام هر کاری، باید در نظر داشته باشیم که آیا آن برای دیگران قابل قبول است. در غیر این صورت آن کارساز نخواهد بود.
در نتیجه پس از آن از تماس با عضو پارلمان اسکاتلند نگران بودم. امسال، کارگروه سیاسی ما نامهای را برای تمرینکنندگان چینی آماده کرد که به نمایندگان مجلسشان بفرستند. هدف این نامه تشویق نمایندگان مجلس برای نوشتن نامه حمایتی از فعالیتهای 20 ژوئیه بود که به مناسبت نوزدهمین سال آزار و شکنجه برگزار میشد. نامهای را به نمایندهام در مجلس فرستادم، اما درباره اینکه آیا باید یک نسخه هم به عضو پارلمان اسکاتلند بفرستم یا نه تردید داشتم.
چرا تردید کردم؟ زیرا میترسیدم که درخواستم را رد کند و وجههام را از دست بدهم. در سطحی عمیقتر، فقط به فکر زندگی خودم بودم، نه زندگی او. بدیهی است که ریشه ترسم خودخواهی است.
این به این دلیل بود که هنوز هم افکار و اعمالم بر اساس قانون کیهانی کهن بود. هیچ مشکلی در نوشتن نامه به سیاستمداران و گفتن حقایق به آنها وجود ندارد. اشتباه کار از آنجا بود که من بهطور خردمندانهای حقایق را روشن نکرده بودم تا آنها بتوانند پذیرای آن باشند. نقطه شروعم برای خودم بود که خودخواهانه بود.
استاد به ما آموختهاند:
«بسیاری از موجودات از سطوح بسیار بالایی به اینجا آمدهاند، و ما باید سعی کنیم آنها را نجات دهیم. این موجودات، نمایندۀ موجوداتی از کیهان کهن هستند که قرار بود ازبین بروند، و آرزو داشتند موجوداتشان را از آن سرنوشت نجات دهند. بنابراین وقتی این موجودات را نجات میدهیم، موجوداتی که آنها نمایندهشان هستند نیز نجات خواهند یافت.» (آموزش فا در کنفرانس فای واشنگتن دیسی 2018)
متوجه شدم که باید به عضو پارلمان اسکاتلند اجازه بدهم که درباره نامه بداند و به او فرصتی بدهم تا موقعیت خود را مشخص کند. اینکه او نامه حمایتی را مینوشت یا نه، مهم نبود. آنچه مهم بود این بود که به او کمک کرد تا به زیبایی دافا و ماهیت شیطانی ح.ک.چ پی ببرد. بر اساس درک صحیح از فا، نامه را از طریق ایمیل برایش فرستادم.
عضو پارلمان اسکاتلند به ایمیلم پاسخ داد و نامه حمایتش را ارسال کرد. در نامهاش، او صداقت و تعهد تمرینکنندگان فالون گونگ در حوزه انتخابیهاش را تحسین کرد، و به اصول حقیقت، نیکخواهی و بردباری نیز اشاره کرد. او در نامهاش نوشت: «امیدوارم که تمرینکنندگان فالون گونگِ رأی دهنده و همچنین تمام تمرینکنندگان فالون گونگ در اسکاتلند و سراسر جهان، رویداد موفقی را برای کمپین مخالفت با دستگیری، بازداشت، شکنجه و کشتارِ 19 ساله داشته باشند.»
وقتی نامهاش را خواندم قلبم تحت تأثیر قرار گرفت. از اینکه او خودش را در موقعیت خوبی قرار داده بود و از تمرینکنندگان فالون گونگ در سرتاسر جهان که در کمک به اصلاح فا و نجات موجودات ذیشعور استقامت دارند، تحت تأثیر قرار گرفتم. میدانستم که یکی از همتمرینکنندگان تمرینکننده جدیدی را برای دیدار با او برای روشنگری حقیقت برده بود. در روند روشنگری حقیقت به سیاستمداران بهطور کامل متوجه شدم که تلاش یک فرد بهتنهایی منجر به درک حقیقت توسط عضو پارلمان اسکاتلند و سایر سیاستمداران نشد، بلکه تلاشهای مشترک بین مریدان دافا باعث آن بوده است.
کلام آخر
در ده سال گذشته یا بیشتر، که از روشنگری حقیقت به سیاستمداران سپری شده، ناامیدی، شکایت، ترس و شادی بارها ظاهر شده است. پشت همه این احساسات خودخواهی پنهان شده است. نجات مردم توسط مریدان دافا برای اعتباربخشی به مریدان دافا نیست. اگر در هنگام روشنگری حقیقت ذهنمان ناخالص باشد، نمیتوانیم هیچ یک از موجودات ذیشعور را نجات دهیم، زیرا عناصر منفی مانع ما خواهند شد.
استاد به ما آموختهاند:
قبلاً، وقتی دربارۀ روشنبینی صحبت کردم، یک راز آسمان را که هیچ کسی فاش نکرده بود تشریح کردم:«تزکیه به شخص بستگی دارد، درحالی که گونگ به استاد فرد مربوط است.» مردم برای هزاران سال فکر میکردند که خودشان تزکیه کرده و صعود میکنند. اما در واقع نمیتوانید [بهوسیلۀ خودتان] هیچ چیزی را با تزکیه بهدست آورید. اگر استادی نداشته باشید که از شما مراقبت کند، هیچ چیزی نمیتواند حل شود. به این معنی که، مسائل واقعی بهوسیلۀ استاد شما حل میشود- آنها بهوسیلۀ عوامل پشت فا حل میشوند. روشنبین شدن خودتان فقط در خصوص این است که پس از غلبه بر مشکلات در تمرینتان، به تزکیهتان ادامه دهید. منظور ما از «روشنبین شدن خودتان» این است. در خصوص روشنبین شدن واقعی به چیزی از اصول، اگر این فا به شما اجازه ندهد که آن را بدانید، هرقدر هم تلاش کنید نمیتوانید به آن روشنبین شوید. بنابراین باید یک شرط را برآورده سازید: باید بهطور حقیقی تزکیه کنید. (آموزش فا در كنفرانس در اروپا)
در طی ده سال گذشته از روشنگری حقیقت به سیاستمداران، متوجه شدم که همیشه باید به خودم یادآوری کنم که من یک تزکیهکننده هستم. به عنوان یک تزکیهکننده، باید فا را خوب مطالعه کنم، و باید از اصول فا برای سنجیدن چیزها استفاده کنم. در عین حال، برای پیدا کردن وابستگیهای پنهان در پشت احساسات، باید بهطور حقیقی تزکیه کنم. تمرینم به من میگوید که وقتی به عنوان یک تزکیهکننده فکر و با مسائل مقابله میکنم، استاد به آرامی چراغ سبز را به من نشان میدهند.
در بریتانیا هنوز بسیاری از سیاستمداران وجود دارند که نمیدانند فالون دافا چیست، چرا تمرینکنندگان فالون گونگ مخالف آزار و شکنجه هستند و از تهدید بالقوه ایدئولوژی ح.ک.چ برای جهان مطلع نیستند. به تدریج همتمرینکنندگان بریتانیاییام نیاز روشنگری حقیقت به نمایندگان مجلسشان بهطور مصرانه را درک میکنند.
من از استاد برای هدفشان برای نجات همه موجودات تشکر میکنم. همتمرینکنندگانم در این کشور، از تلاش و تعهد شما برای اصلاح فا از طریق پروژههای مختلف، متشکرم. بیایید در مسیر تزکیه همه با هم کار کنیم و بهطور کوشا مردم را نجات دهیم. اجازه ندهید بیایید هیچ موجودی را در بهشتمان ناامید نکنیم. بیایید انتظارات استادمان را برآورده کنیم.
استاد متشکرم! همتمرینکنندگان متشکرم!
(ارائه شده در کنفرانس تبادل تجربه اروپا در 2018)