(Minghui.org) پس از مهاجرت به استرالیا، در سال اول، روزی 8 ساعت در شرکتی کار میکردم. کار سخت بود و خوشحال کردن رئیسم آسان نبود. پس از کار، مجبور بودم برای خرید بروم و آشپزی کنم. گاهی فرصت نداشتم فا را مطالعه کنم، تمرینها را انجام دهم و در طول هفته، حقایق دافا را برای مردم روشن کنم. در تعطیلات آخر هفته درگیر فعالیتهای دافا بودم. نگران بودم که گرفتار کسب درآمد و زندگی در خارج از چین شوم.
بهتدریج به آن روش زندگی راضی و در تزکیهام سست شدم. زندگی عادی را دنبال میکردم و آن گاهی برایم کسلکننده میشد. فردی کوشا نبودم.
وقت را غنیمت نمیشمردم، همانطور که استاد بیان کردند:
«این لحظه بینهایت باارزش است.»(آموزش فا در شهر شیکاگو)
گاهی وقت ارزشمندم را تلف میکردم و فیلمها و جام جهانی فوتبال را در اینترنت تماشا میکردم و فرصتها برای بهبود مهارتهایم در کار را ازدست میدادم.
استاد بیان کردند:
«بنابراین وقتی تزکیه میکنید باید از استانداردهای بالا و حتی بالاتری پیروی کنید.» (جوآن فالون)
باید بهطور مداوم خودم را رشد میدادم و مهارتهایم را بهبود میبخشیدم.
کوشا نبودن در مطالعۀ فا
وقتی کاستیهایی در کار تمرینکنندگان در رسانهها و نقصهایی در ساختار رسانهها میدیدم، قلباً بسیار شاکی میشدم. گرچه نارضایتیام را با کلمات یا رفتار نامناسب نشان نمیدادم، اما پیش خودم بسیار گله میکردم. حالا میدانم که شکایت فایده کمی داشت، بین تمرینکنندگان جدایی میانداخت و مواد سیاهی را در بُعدهای دیگر تولید میکرد.
استاد بیان کردند:
«بهطور مثال، نظرهای مختلفی که افراد دارند، "تو خوب هستی"، "او خوب نیست" یا "تو بهخوبی تزکیه کردهای"، "او بهخوبی تزکیه نکرده است" و مانند آن، تمام اینها به خودی خود میتوانند باعث تنش بین مردم شوند. حتی در حالتهای روزمره مثل، "میخواهم این یا آن کار را انجام دهم" یا "این مسئله باید به این یا آن صورت انجام شود"، ممکن است اینطور باشد که بدون اینکه متوجه شوید دیگران را برنجانید. از آنجا که تنشهای بین مردم بسیار پیچیده است، امکان آن هست که ناآگاهانه کارما ایجاد کنید.» (جوآن فالون)
به وابستگیهای سایر تمرینکنندگان چسبیده بودم. وقتی میدیدم برخی از تمرینکنندگان ملاحظه سایر مردم را نمیکنند، نمیدانستم چرا با اینکه هر روز فا را مطالعه میکنند، به آن صورت رفتار میکنند. وقتی میدیدم برخی کنترل خود را از دست میدهند و عصبانی میشوند، نمیدانستم چرا با اینکه هر روز فا را مطالعه میکنند، اما تغییر نمیکنند. گاهی حتی ترجیح میدادم کنار مردم عادیِ خوشرفتار باشم تا کنار یک تمرینکننده. در فا نبودم، سست بودم و در مطالعه فا تنبلی میکردم.
به مرور زمان، عادت کردم به اینکه هر روز فقط مقدار بسیار کمی از فا را مطالعه کنم. وضعیت تزکیهام بدتر میشد، اما از آن آگاه نبودم. هنوز فکر میکردم بهخوبی تزکیه میکنم و بهتر از برخی از تمرینکنندگانی هستم که هر روز فا را مطالعه میکنند. مدتی طولانی در این وضعیت بودم تا اینکه یک روز متوجه شدم تزکیه واقعی چیست.
استاد بیان کردند:
«استاد شما را به درِ ورودی راهنمایی میکند، اما تزکیه کردن به خود شما بستگی دارد.» (جوآن فالون)
نباید نگران کاستیهای تمرینکنندگان میبودم، آنها را با معیارهای فا میسنجیدم یا نوعی از افکار و عقاید را علیه آنها شکل میدادم. آنها سمت بد خود را نشان میدادند که هنوز تزکیه نشده بود، درحالی که سمت خوبشان که بهطور کامل تزکیه شده بود، دیگر نشان داده نمیشد، بنابراین نمیتوانستم آن را ببینم. وقتی کاستیهای آنها را میدیدم، آیا به این معنی نبود که استاد اجازه میدادند آنها را ببینم تا بفهمم که من نیز همان کاستیها را دارم؟
بهبود مطالعه فا
استاد بیان کردند:
«گفتهام که استاد هر چیزی را در این فا فشرده است.» (آموزش فا در کنفرانس فای نیویورک 2007)
اخیراً شروع کردم تا هر روز یک سخنرانی از جوآن فالون را بخوانم. احساس میکردم که شخصاً در تالار کنفرانس به سخنرانیهای استاد گوش میدهم و در حالیکه ایشان صحبت میکنند، بدن قانون استاد بدنم را تنظیم میکنند. بخشی از بدنم که در ارتباط با سخنرانیای بود که آن را میخواندم، بهشدت رویش کار میشد.
هنگامیکه استاد درباره وابستگیهایی مانند خودنمایی، شوق و اشتیاق بیش از حد و حسادت صحبت میکردند، مواد سیاهِ شکلدهنده آن وابستگیها را ازبین میبردند. وقتی درباره گواندینگ و چشم سوم صحبت میکردند، گواندینگ را برای ما انجام میدادند، چشم سوممان را میگشودند و مکانیزم تزکیه را برایمان نصب میکردند.
استاد کارهای مختلفی را در سطوح مختلف برایمان انجام و اصول مختلفِ فا را در سطوح مختلف به ما نشان دادهاند. اینکه جوآن فالون را با جدیت بخوانیم یا نه، موضوعی است که تعیین میکند آیا میتوانیم تزکیهمان را کامل کنیم یا نه. به همین دلیل است که استاد بارها و بارها درباره اهمیت مطالعه فا یادآوری کردهاند و اینکه بدون توجه به اینکه چقدر سرمان شلوغ است، باید همچنان فا را مطالعه کنیم.
وقتی کوشا نباشیم، اهریمن مداخله میکند
اگر با تمام قلبم فا را مطالعه نکنم، وابستگیهای بشریام به رقابتجویی، خودنمایی، بهدنبال شهرت و منافع شخصی بودن و شهوت و امیال بشری به بدنم نفوذ خواهند کرد.
استاد بیان کردند:
«هنگامی که شخصی خودش افکار درست نداشته باشد، تمامی چیزهای بد در کیهان، یا در سهقلمرو، بهطور پیوسته به درون بدن بشری جاری میشوند، و حتی زمانیکه آنها آنجا میمانند، شخص به آن پی نمیبرد. این چگونگی کنترل شدن مردم است؛ به بیانی دیگر، آنها هنگامی مردم را کنترل میکنند که این ذرات قادر باشند به یکدیگر متصل شوند.» («سخنرانی فا در کنفرانس فلوریدا، ایالات متحده آمریکا»)
هنگام توزیع روزنامهها، باید برای ساعتهای طولانی رانندگی کنم. آیا در طول آن زمان، تمام افکارم متعلق به خودم بوند؟ وقتی به نوارهای فا گوش نمیدادم، بهطور واضح متوجه میشدم که آن افکار متعلق به من نیستند. پس چه کسی آن چیزها را شروع میکرد؟ آیا آن ناخودآگاهم، عقاید و تصوراتم و کارمای فکریام بود یا موجوداتی در بُعدی دیگر؟ برای یک تمرینکننده، تزکیۀ تکتک افکار مهم و حیاتی است. اگر افکار درستم را حفظ نمیکردم، عقاید و تصورات و کارمای فکری، ذهنم را مشغول میکردند. اگر افکار نادرستی را دنبال میکردم که اهریمن در ذهنم تزریق کرده بود، آیا تحت کنترل افکار اهریمنی نبودم؟
اگر توجه کمی به تزکیه خودمان بکنیم، صرفاً درحال انجام یک شغل هستیم و انجام تمرینها و مطالعه فا را بهراحتی نادیده خواهیم گرفت. ذهنمان ناپاک میشود و آنگاه اهریمن مداخله میکند. تمام مداخلات از فقدان مطالعه فا یا انجام تمرینات میآیند. من کاستیها و غفلتهایی در تزکیه داشتم.
استاد بیان کردند:
«اگر فردی کاملاً در فا باشد هیچکسی نمیتواند به او آسیب برساند.» (آموزش فا در سان فرانسیسکو 2005)
میدانستم که باید هر فکرم را تزکیه کنم، اما عملاً آن را انجام نداده بودم. سایر تمرینکنندگان مدتها قبل از من آن را انجام داده بودند. من بسیار عقب مانده بودم.
بسیاری از تمرینکنندگان، تمامِ وقت و تلاش خود را به خوب تزکیه کردن خودشان اختصاص دادهاند. آنها وقتشان را برای سرگرمی یا سایر فعالیتهای بشری با مردم عادی تلف نمیکنند. باید عجله کنم و به آنها ملحق شوم. امیدوارم تمرینکنندگان از تجربهام درس بگیرند و به مطالعه فا و تزکیه خودشان توجه کنند تا از هرگونه انحرافی در تزکیه اجتناب کنند.