فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

از بین بردن حسادتِ پنهان

9 اکتبر 2018 |   تمرین‌کننده فالون دافا در هوبئی، چین

(Minghui.org) استاد بیان کردند: «زیرا حسادت به‎صورت بسیار نیرومندی در چین ظاهر شده است، آنقدر نیرومند که به‎صورت پدیده‎ای طبیعی درآمده و مردم نمی‌توانند آنرا در خود احساس کنند. » (جوآن فالون)

در طی بیش از 20 سال تزکیه، این بخش از فا را بیش از آنچه که بتوانم بخاطر داشته باشم، خوانده‌ام. با این حال، هرگز فکر نمی‌کردم که حسادت برای من نیز صدق کند. همیشه بدون اینکه توجه خاصی به آن داشته باشم این قسمت را می‎خواندم، زیرا فکر می‎کردم که هرگز درباره چیزی یا کسی حسادت نداشته‎ام.

امروز دوباره در حال خواندن آن سخنرانی‎ای بودم که موضوع حسادت در آن ذکر شده است.

استاد بیان کردند:

«دو طرز تفکر، نتایج متفاوتی را به بار می‌آورند. آن می‎تواند حسادت شخص را برانگیزد، زیرا اگر کسی کاری را خوب انجام دهد، به‎جای اینکه برای او خوشحال بود، در ذهن و روان مردم احساس ناراحتی به‎وجود می‎آید. این می‎تواند منجر به این مشکل شود. » (جوآن فالون)
«موضوع حسادت بسیار جدی است زیرا به‎طور مستقیم بر این مسئله که آیا بتوانید عمل تزکیه‎تان را کامل کنید تأثیر می‎گذارد. اگر حسادت از بین نرود، تمام افکاری که تزکیه کرده‎اید شکننده می‌شوند. این قانون وجود دارد: اگر در مسیر تزکیه، حسادت از بین نرود، فرد نمی‎تواند به ثمره حقیقی نائل شود، مطلقاً نمی‎تواند به ثمره حقیقی نائل شود. شاید شنیده‎اید که مردم می‎گویند بودا آمی‌تابا از رفتن به بهشت با کارما صحبت کرد. اما اگر از حسادت رها نشوید، آن اتفاق نخواهد افتاد. ممکن است امکان‌پذیر باشد که یک شخص در برخی از دیگر جنبه‎های فرعی کاستی داشته باشد و برای تزکیه بیشتر با کارما به بهشت برود. اما اگر حسادت از بین نرود این مطلقاً غیرممکن است.» (جوآن فالون)

همانطور که در حال خواندن این بخش از فا بودم، مطمئن نبودم که آیا استاد در حال تذکر دادن به من بودند یا اینکه در حال رفتن به سطح بالاتری بودم. یک حس بسیار ناخوشایند و وحشتناکی به سراغم آمد و شروع به گریه کردم. ناگهان، وقایع و صحنه‎هایی از حسادت که در زندگی‎ام داشتم به ذهنم آمد.

وقتی بچه خواهر شوهرم وارد دانشگاه شد، همه ما، از جمله خواهر و برادران همسرم و خانواده‎هایشان، به آنها تبریک گفتند. اما، هنگامی که بچه ما به دانشگاه رفت، هیچ کسی چیزی نگفت، بنابراین حسادت کردم. همچنین روابط خوب بین خواهران و برادران شوهرم نیز منبع حسادت دیگری برایم است. به‎خصوص در این زمینه حسادت داشتم که، باوجود اینکه وقتی آنها کوچک بودند، ما خیلی از آنها مراقب کردیم، اما هیچکدام از خواهر و برادران شوهرم وقتی ما پیر و بیمار شدیم به ما توجهی نداشتند.

گرایش داشتم که چیزهایی را در مقابل خواهر و برادران شوهرم بگویم که باعث ایجاد اختلاف در میان آنها می‌شد. بدترین حالت حسادت در ابتدای سال به وقوع پیوست. شوهرم و بچه خواهرش هر دو عمل جراحی داشتند. عمل جراحی بچه خواهر شوهرم دو روز قبل از شوهرم برنامه‌ریزی شده بود. عمل شوهرم در مقایسه با بچه خواهرش جدی‎تر بود. با این حال، تمام خانواده‎های خواهران و برادرانش برای عمل خواهرزاده‎شان به ملاقاتش رفتند اما هیچ یک از آنها برای ملاقات شوهرم نیامدند. ناراحت بودم، به‎طور مداوم به شوهرم گله و شکایت ‎کردم، و او را هم ناراحت کردم. او درباره این موضوع سکوت کرد، بنابراین فکر کردم که حق داشتم درباره این موضوع شکایت کنم و احساس رنجش داشته باشم.

با خواندن آنچه استاد در این بخش بیان کردند: «...اگر کسی کاری را خوب انجام دهد، به‎جای اینکه برای او خوشحال بود، در ذهن و روان مردم احساس ناراحتی به‎وجود می‎آید. این می‎تواند منجر به این مشکل شود.» (جوآن فالون)

احساس کردم که مدتهاست در گیجی به سر می‎برم و ناگهان از آن خارج شدم. احساس خجالت کردم که بیش از 20 سال است دافا را تمرین می‎کنم، اما نتوانسته‎ام آن بخش از ‎منشم را تزکیه کنم. نه تنها رفتار حسادت‎آمیزم سزاوار سرزنش است، بلکه کل رفتار و منشم تقریباً اصلاً مطابق با استاندارد یک تمرین‎کننده دافا نبوده است.

در طول سفر تزکیه‎ام همیشه احساس می‌کردم که من در بسیاری از اوقاتی که منشم مورد آزمایش قرار گرفته بود، به خوبی عمل کرده‎ام - تا اینکه خودم را با دقت با تعالیم استاد سنجیدم. در طول سفر 20 ساله‎ام، موارد بسیار زیادی وجود داشته که مطابق با آموزه‎های استاد نبوده است. به عنوان مثال، به‎سختی بر روی از بین بردن وابستگی‎هایی مانند رقابت، حسادت، بی‌اعتمادی، کوته‌فکری، و غیره کار کردم. بنابراین، رفتارم در گذشته خیلی بهتر از فردی نبود که تزکیه نکرده است.

از این محیط تبادل تجربه استفاده می‎کنم تا نقاط ضعفم در تزکیه را افشاء کنم. در عین حال، مصمم به تغییر عادت قدیمی‎ام در مطالعه فا هستم و می‎خواهم هم‎اکنون آن را به‎طور جدی انجام دهم، نه اینکه فقط آن را به‎طور سرسری بخوانم، تا درنهایت بتوانم خودم را کاملاً از وابستگی‎های نامطلوب جدا کنم. همه ما باید فا را به‎طور کامل بخوانیم، همانطور که استاد به ما آموخته‎اند:

«فا را مطالعه کنید، فا را کسب کنید،
بر چگونگی مطالعه و تزکیۀ خود تمرکز کنید،
تک‌تک کارها را با فا بسنجید،
فقط این‌گونه عمل کردن،‌ تزکیۀ واقعی است.»
(«تزکیه راسخ» از هنگ یین)

تلاش خواهم کرد تا یک تزکیه‎کننده واقعی باشم.